کلاوس باربی، رییس پلیس مخفی آلمان در لیون بود و حداقل هفت هزار ۵۰۰ فرانسوی (از یهودیان این کشور گرفته تا اعضای جبهه مقاومت) را به اردوگاههای مرگ فرستاد و نزدیک چهار هزار نفر دیگر را اعدام کرد.
یکی از افسران ارشد گشتاپو در فرانسه اشغالی بود و در زمان سیطره آلمانیها بر فرانسه، در لیون خدمت میکرد. سال ۱۹۸۷ در چنین روزی، بیشتر از چهار دهه پس از پایان جنگ دوم جهانی او را دادگاهی کردند و به جرم ارتکاب ۱۷۷ جنایت ضد بشری، برایش اشد مجازات بریدند.
کلاوس باربی، رییس پلیس مخفی آلمان در لیون بود و حداقل هفت هزار ۵۰۰ فرانسوی (از یهودیان این کشور گرفته تا اعضای جبهه مقاومت) را به اردوگاههای مرگ فرستاد و نزدیک چهار هزار نفر دیگر را اعدام کرد. برخی زندانیان را خودش شخصا شکنجه میکرد و نوشتهاند که مسئول دستگیری ژان مولن، فرمانده نهضت مقاومت فرانسه، بود و خودش او را زیر مشت و لگد کشت.
آن قدر کارش را دوست داشت که حتی هنگام عقبنشینی اجباری نیروهای آلمانی از لیون، آخرین گروه از اسرا را – که چند صد نفری میشدند – سوار قطار کرد و به آشوویتس فرستاد.
اواخر جنگ به آلمان برگشت و بعد از قطعیشدن شکست رژیم هیتلر، اسناد گشتاپو و اساس مرتبط به خودش را از بین برد و با نام و هویت دیگر، زندگی تازهای را شروع کرد. اما آمریکاییها پیدایش کردند و به خاطر گرایشهای ضدکمونیستیاش او را به خدمت خودشان گرفتند.
حدود دو سال مامور مخفی آمریکاییها در آلمان بود و از حمایتهای مالی و تامین جانی آنان بهره میبرد. اما فرانسویهایی که دنبالش بودند، رد او را در برلین پیدا کردند. باربی پیش از دستگیری – همراه خانوادهاش – به کمک آمریکاییها به آمریکای جنوبی گریخت.
در بولیوی با نام کلاوس آلتمن یکی از اعضای سرویس اطلاعات آمریکا بود و در لباس تاجر، در آن کشور فعالیت میکرد. مشاور نظامی ارتش بولیوی هم شد و در قدرتگیری هوگو بنزر سوارز و کشتار مخالفان او نیز نقش موثری داشت.
بیشتر از سه دهه در آن کشور زندگی کرد و به جز جاسوسی برای آمریکاییها و تجارت، به عنوان یکی از ماموران پلیس مخفی بولیوی در توسعه تشکیلات قاچاق مواد مخدر – که زیر نظر دولت بولیوی انجام میشد – نیز دست داشت.
در آن سالها چند بار به اروپا سفر کرد و حتی به فرانسه هم سر زد. میدانست در این کشور، دو بار، یک بار اوایل و بار دوم اواسط دهه ۱۹۵۰ غیابی به اعدام محکوم شده است، اما آن قدر به نام و هویت جدید خودش مطمئن بود که این احکام را جدی نمیگرفت تا این که سال ۱۹۷۲ شماری از شکارچیان نازیها او را شناختند و اقامتگاهش را در بولیوی پیدا کردند.
بنزر سوارز تمایلی به تحویلدادن باربی به فرانسه نداشت، اما در تغییر و تحولات بعدی این کشور، قدرت به دست لیبرالها افتاد و آنان – به شرط دریافت برخی کمکهای مالی – باربی را به دولت فرانسه دادند. او زمستان ۱۹۸۳ دستگیر و به فرانسه فرستاده شد.
گذشت زمان حکم دادگاههای دهه ۱۹۵۰ را باطل کرده بود و از اینرو باربی را دوباره محاکمه کردند. اواخر همان سال دولت ایالات متحد آمریکا رسما از فرانسه – برای به خدمت گرفتن باربی و محافظت از او – عذرخواهی کرد. محاکمه به سبب اصرار به حضور و شهادت گروههای مختلف از بازماندگان و اقوام قربانیان دوران جنگ طولانی شد، حدود چهار سال طول کشید و عملا به بازخوانی تاریخ جنایتهای رژیم هیتلر در اروپا تبدیل شد.
مطبوعات فرانسوی باربی را «قصاب لیون» لقب دادند و دادگاه این کشور هم او را به اشد مجازات، یعنی حبس ابد محکوم کرد (آن زمان قانون فرانسه عوض شده و اشد مجازات از اعدام به حبس ابد تغییر کرده بود). قصاب لیون که آن زمان ۷۳ سال داشت به زندان افتاد و تا پایان عمر (سال ۱۹۹۱) در حبس ماند.»