روزنامه خراسان نوشت: «چهارمین همکاری همایون شجریان و فردین خلعتبری، عصر روز پنجشنبه، ۲۲ اردیبهشت، در قالب آلبوم «گاهِ فراموشی» منتشر شد. این دو چهره سرشناس موسیقی ایران، پیش از این در آلبوم «امشب کنار غزلهای من بخواب» و دو قطعه «بار دگر فراموشی» و «در این شب سیاه» با یکدیگر همکاری کرده بودند. آلبوم «گاه فراموشی» از هشت قطعه باکلام، با نامهای «در شب بیتو»، «گاهِ فراموشی»، «مشتاقِ توام»، «پی در پی»، «خواب خاکی»، «با تو مست»، «نشان» و «محرم به اسرار» تشکیل شده و جالب اینکه آقای آهنگساز، شاعر هر هشت قطعه آلبوم هم هست. نکته حائز اهمیت در این آلبوم، حضور چهار نوازنده غیر ایرانی در آن است. بیورن مهیر (بیس)، کلاوس گزینگ (ساکسیفون)، کارلو نیدرهاوزر (ویولنسل) و فردریک ژیل (پرکاشن)، نوازندههای این آلبوم هستند. موسیقی «گاه فراموشی» در استودیو ویوگاردن در اتریش و استودیو صبا در ایران ضبط شده است.
ناهماهنگی ساز با شعر و آواز
فضای آلبوم «گاه فراموشی» تلفیقی از موسیقی ایرانی و جَز با همراهی آواز است؛ انگار نام آلبوم هم غیر مستقیم به مخاطبان میگوید گاهِ فراموشیِ فضای آثار پیشین همایون شجریان در عرصه موسیقی سنتی ایرانی فرارسیده و او همچنان میخواهد در راههای تازه قدم بردارد؛ هر چند که ممکن است به ضررش تمام شود. فردین خلعتبری در مراسم رونمایی گفت که در آلبوم «امشب کنار غزلهای من بخواب» رویکردش مبتنی بر استفاده از موسیقی ردیف دستگاهی بوده و در این آلبوم اصرار داشته که اثر تنۀ موسیقی مقامی داشته باشد و برای همین از تلفیق موسیقی مقامی صحنه کرمانشاه و جَز بهره برده است؛ تلفیقی که بیشتر به نفع موسیقی ِجز از آب درآمده است. از طرفی، کلام و آواز ایرانی در بیشتر قطعهها با این موسیقی تلفیقی همخوانی ندارد. به عبارتی، ساز و آواز و متن با هم جور نیستند. این مسئله در قطعههای «در شب بی تو»، «مشتاق توام» و «خواب خاکی» بیشتر خودنمایی میکند. گویا خلعتبری علاوه بر اصرار بر تلفیق موسیقی جَز با موسیقی مقامی، بر استفاده از نوازندههای غیر ایرانی هم اصرار داشته است؛ چراکه در پاسخ به اینکه چرا از نوازندههای غیر ایرانی بهره برده، گفته است رویکرد من در این اثر بداههنوازی است و اگر نوازندههای دیگری قطعههای آلبوم را مینواختند، اثر طعم دیگری پیدا میکرد و آنی نبود که الان هست.
خلعتبریِ آهنگساز یا خلعتبریِ شاعر؟
از ویژگیهای قابل توجه آلبوم «گاه فراموشی»، حضور فردین خلعتبریِ آهنگساز در قامت شاعر هر هشت قطعه آن است. همایون شجریان در نشست رونمایی از آلبوم، این نوع نگرش در تاریخ موسیقی ایرانی را مختص آثار بزرگانی چون عارف و شیدا دانست که علاوه بر ساختن آهنگ، شعر را هم خود میسرودند. این در حالی است که عارف قزوینی و علیاکبر شیدا پیش از نوازندهبودن، شاعر بوده و وزن و قافیه را به خوبی میشناختهاند. خلعتبری پیش از این هم تجربه سرودن شعر داشته که از آن جمله میتوان به دو قطعه «ای باران» و «جام عاشقی» با صدای علیرضا قربانی اشاره کرد.
در ادامه، به ایرادهای شعری قطعههای آلبوم جدید میپردازیم که کم هم نیستند. زبان شعر در قطعه «پی در پی» از روانی برخوردار نیست و اندیشه عمیقی را در شعر شاهد نیستیم. در بیت سوم این ضعفها به اوج میرسد؛ وقتی خلعتبری میسراید:
مست چنانم من سرگشته حیران
که مرا چاره نه وصل است و نه هجران
علاوه بر اینکه وزن بیت سکته شدید دارد، با وزنِ دیگر ابیات هم متفاوت است. وزن، موضوعی است که شاعران آن را یکی از اولین اصول سرودن شعر میدانند و در این قطعه و بسیاری از شعرهای این آلبوم به فراموشی سپرده شده است. در شعر «محرم به اسرار» به ناگاه در مصرع «فرصت نمیخواهم دگر تا شاهد عشق گویمت» بههمریختگی وزن به سراغ شعر میآید و تنافر کلمات در قرارگیری «عشق» و «گویمت»، وزن را به شدت آزرده است. در شعر «نشان» وزن بهخوبی رعایت شده اما گسیختگی مفاهیم به حدی است که گاهی بیتها به سمت بیمعنایی میروند و این طور به نظر میرسد که سراینده، هم در این شعر و هم در بعضی از شعرهای دیگر، کلمات را به جای چیدن در کنار یکدیگر، روی هم تلنبار کرده و تصویر منظمی نساخته است. در شعر «خواب خاکی»، انتخاب ردیف «خاکی»، خلعتبری را در سرودن به زحمت انداخته و علاوه بر اشکالاتی که درباره شعرهای قبل ذکر شد، ترکیبسازیهایی را میشنویم که نه تنها به شعر جذابیت نمیبخشد، بلکه سطح شعر را به شدت پایین میآورد؛ ترکیبهایی مانند «مهتاب خاکی»، «ارباب خاکی»، «مضراب خاکی» و «انساب خاکی».
در شعر «مشتاق توام»، علاوه بر اشکالات وزن و نامفهوم بودن برخی بیتها و فقدان رابطه افقی و عمودی در شعر، در مصرع اول یعنی«مشتاق توام شاید زنگی بزنم در دم»، شاعر زنگزدن را که ترکیب فعلیِ امروزی است، در کنار واژهها و ترکیبهایی چون «مسلخ»، «دمیدن چنگ»، «ذکر»، «چو افتد» و… آورده است. در شعر «در شب بی تو» در بیت اول شاهد نوعی اوجگیری شعر نسبت به دیگر شعرهای این مجموعه هستیم و اصول شعری و صناعات ادبی قابل قبولی را میخوانیم اما بلافاصله در بیت دوم دوباره ضعف معنایی به سراغ شعر میآید و در مصرع ششم یعنی «نه فصل عاشقیام میارزد به نیمی جو» نیز سکته وزنی وجود دارد. اما شعر «گاهِ فراموشی» را میتوان ساختارمندترین شعر این آلبوم و نسبت به دیگر شعرها یک سر و گردن بالاتر دانست؛ شعری با اصول صحیح و صناعات ادبی قابل توجه. با قراردادن این شعر در کنار دیگر شعرها، این سؤال در ذهن ایجاد میشود که دلیل ضعفهای مکرر در غالب اشعار این مجموعه چیست؟ آیا چیزی به جز ذبح شعر به نفع موسیقی است؟ خلعتبری که این شعر را سروده، چرا در شعرهای دیگر این قدر ضعیف عمل کرده است؟
راه قبلیات را فراموش نکن!
جدایی همایون شجریان از فضای موسیقی سنتی ایران و گام برداشتن در مسیرهای دیگر، عمده انتقادی بود که کاربران پس از انتشار آلبوم «گاه فراموشی» در فضای مجازی به او داشتند. انگار مخاطبان موسیقی دوست ندارند همایون شجریان از راه پیشین جدا شود و آن را به فراموشی بسپارد. عدهای هم معتقدند این نوآوری و جسارت زمانی خوب است که اثری متمایز از آثار قبلی تولید شود و چون این طور نیست، همان بهتر که به راه قبلی ادامه داده شود. به نمونهای از واکنشهای انتقادی به «گاه فراموشی» توجه کنید: «آواز و ساز اصلاً هماهنگی ندارند و گوش را اذیت میکنند»، «موسیقی بیربط در کنار آواز»، «کاش همایون شجریان دیگه هیچوقت با فردین خلعتبری کار نکنه»، «صحبت از نوآوری که میکنید، فکر میکنم باید در نتیجه باعث افزایش کیفیت بشه که متأسفانه در این آلبوم اتفاق نیفتاده»، «مانند چند آلبوم قبلی فقط یک بار شنیدم و بایگانی کردم. کارهای جدید ایشان شده صرفاً کشیدن کلمات. هیچ نقطه قوتی ندیدم». در کنار این واکنشهای انتقادی، کسانی هم بودند که فضای تازه موسیقی آلبوم را پسندیده و جسارت و نوآوری همایون شجریان و فردین خلعتبری را تحسین کرده بودند.»
انتهای پیام