نمونه این دست سخنان که از تریبون تمام نهادهای حاکمیتی و ارکان کشور در پشتیبانی از سیاستهای اقتصادی دولت بیان شده کم نیستند و هر کس به نحوی از ابراهیم رئیسی دفاع میکند و انتقادها را به پای ضد انقلاب و دشمنان نظام میگذارند؛ چنانچه خبرگزاری در گزارشی که درباره اعتراضات مردم به گرانی منتشر کرده بود، معترضان را معاند توصیف کرده بود؛ و این یعنی گرا دادن برای سرکوب معترضان توسط نهادهای امنیتی. به این ترتیب تریبونهایی که باید خود صدای مردم باشند، از این میگویند که مردم نباید این روزها سروصدا و اعتراض کنند، چون آبروی کشور میرود!
در تریبونهای دیگر هم وضعیت به همین نحو است؛ عدهای از خطبا میخواهند مردم در گوشیهای خود سرک نکشند و هر چیزی را باور نکنند. یکی میگوید دستگاه قضا با بر هم زنندگان نظم اجتماعی که به خیابان میآیند، برخورد کند و دیگری میگوید هیچ ایرانی حق باز ارسال فیلم و کلیپ مطالب غیر انقلابی در فضای مجازی را ندارد. آن دیگری گفته رئیس جمهور با این تصمیمش به مردم شفقت و دلسوزی کرده است.
برخی هم بیتوجه به شرایط کنونی از آیندهای میگویند که قرار است فقر مطلق ریشهکن شود؛ همان وعدهای که پیش از عید بیان شده بود و حالا با تکرار آن در سال جدید در واقع بر عدم تحقق صحبت رئیس جمهور صحه گذاشته میشود.از یکی از این تریبونهای معروف گفته شده «کمک معیشتی ۴۰۰ هزار تومانی، فقر مطلق را برخواهد انداخت. قشر آسیبپذیر، قدرت خرید پیدا میکنند و فاصله طبقاتی از بین میرود.» عدهای هم میگویند «باید از رئیس جمهور تشکر کرد و به او گفت ممنونیم از صداقتت.»
با همین حمایتها، دردهای مردم طبیعی و بدیهی جلوه داده میشود و دولت رئیسی نیز برنامههای اقتصادیاش را پیش میبرد؛ برنامهای که نام آن را جراحی و درد آن را نیز به حساب جراحی گذاشتهاند.این روزها دیگر دولت مقصر نیست و این مردم هستند که نباید سروصدا کنند و صبر پیشه سازند و حتی شده نام خانواده خود را که خلاف نظر حاکمیت عمل میکند لو دهند تا آبروی کشور حفظ شود. این روزها از این دست اظهارات و سخنان کم نیست و عمدتا نمکی هم به زخم مردم است. این در حالی است که در شرایط کنونی، اتفاقا صاحبان تریبون باید هر آنچه در توان دارند برای آرام کردن مردم و اطمینان خاطر دادن به آنها به کار ببندند، نه آنکه مردم خسته را خستهتر و فاصله میان مردم و مسئولین را بیشتر و مرز خودی و غیر خودی را گستردهتر کنند.