گروه سیاسی: خلیجفارس «کلِّش واس ماس» عنوان یادداشت محمد مهاجری برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: استفاده از نام مجعول خلیج «ع ر ب ی» در جریان جام کشورهای حوزه خلیجفارس، طبق انتظار حساسیتهایی را برانگیخت.
در همه سالهای اخیر، کشورهای عربی به بهانههای مختلف با این دستاویز، دیپلماسی ایران را تحریک و وادار به واکنش میکنند. در مورد اخیر، آش شورتر شده و دلیلش اینکه نخستوزیر عراق هم که از او توقع دیگری میرفت از عنوان جعلی استفاده کرده و حتی مقتدی صدر هم رفتار مشابهی نشان داده است. همه شواهد تاریخی از قرنها پیش، نامی جز «خلیجفارس» برای این دریای استراتژیک وجود نداشته. به همین دلیل همه تلاشهای سیاسی-فرهنگی باید بر حفظ این نام متمرکز شود. از آنجا که به قول آن بازیگر شیرین سینما و تلویزیون «کلِّش واس ماس» باید نسبت به آن تعصب خاص داشت.اما آیا در فرآیندهای سیاسی سالهای اخیر، اصطلاحا گزک دست عربها ندادهایم که گاه و بیگاه ما را قلقلک بدهند؟این درست است که سکوت در برابر این قلقلکها میتواند معنای عقبنشینی داشته باشد اما آیا راههای دیگری برای پایان دادن به این بازی وجود ندارد؟
یکی از روشهایی که به نظر میآید میتواند عربها را از صرافت بیندازد تقویت هژمونی ایران در منطقه است. این برتری در حوزههای دیپلماتیک، ژئوپلیتیک، اقتصادی و نظامی و به خصوص فرهنگی میتواند ما را در موقعیت مسلط قرار دهد. به علاوه ارتباط دوستانه با کشورهای حوزه خلیجفارس و کاهش دشمنیها و از بین بردن ایرانهراسی، از اقداماتی است که انجام آن برای ما کار چندان سختی نیست، فقط اراده لازم دارد. این ادعایی که توسط دولت سیزدهم مبنی بر حسن روابط با همسایگان و کشورهای منطقه تکرار میشود اگر با واقعیتهای ملموس عجین شود، میتواند به آنجا بینجامد که بازیهای تازه از سوی آنها از سر گرفته شود. مادام که از تریبونهای رسمی و غیررسمی پمپاژ خشونت و وحشت علیه کشورهای منطقه صورت گیرد و به جای رفتارهای منطقی از تعابیر تند و غیرمودبانه استفاده شود، زبان دیپلماسی الکن میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی درمورد روش مواجهه با شارلی ابدو گفتهاند فحش را با فحش پاسخ نمیدهند، به همین سیاق، در مورد تغییر اسم خلیجفارس نباید رفتارهای هیستریک نشان داد. اعتراض رسمی و موقر در همه جای جهان پذیرفته است و موضع حریف را تضعیف میکند. سالهاست از روشهای چکشی استفاده کردهایم. مدتی هم با منطق حرف بزنیم. اگر تاثیر نداشت دوباره چکش و حتی پتک دست بگیریم!
در همه سالهای اخیر، کشورهای عربی به بهانههای مختلف با این دستاویز، دیپلماسی ایران را تحریک و وادار به واکنش میکنند. در مورد اخیر، آش شورتر شده و دلیلش اینکه نخستوزیر عراق هم که از او توقع دیگری میرفت از عنوان جعلی استفاده کرده و حتی مقتدی صدر هم رفتار مشابهی نشان داده است. همه شواهد تاریخی از قرنها پیش، نامی جز «خلیجفارس» برای این دریای استراتژیک وجود نداشته. به همین دلیل همه تلاشهای سیاسی-فرهنگی باید بر حفظ این نام متمرکز شود. از آنجا که به قول آن بازیگر شیرین سینما و تلویزیون «کلِّش واس ماس» باید نسبت به آن تعصب خاص داشت.اما آیا در فرآیندهای سیاسی سالهای اخیر، اصطلاحا گزک دست عربها ندادهایم که گاه و بیگاه ما را قلقلک بدهند؟این درست است که سکوت در برابر این قلقلکها میتواند معنای عقبنشینی داشته باشد اما آیا راههای دیگری برای پایان دادن به این بازی وجود ندارد؟
یکی از روشهایی که به نظر میآید میتواند عربها را از صرافت بیندازد تقویت هژمونی ایران در منطقه است. این برتری در حوزههای دیپلماتیک، ژئوپلیتیک، اقتصادی و نظامی و به خصوص فرهنگی میتواند ما را در موقعیت مسلط قرار دهد. به علاوه ارتباط دوستانه با کشورهای حوزه خلیجفارس و کاهش دشمنیها و از بین بردن ایرانهراسی، از اقداماتی است که انجام آن برای ما کار چندان سختی نیست، فقط اراده لازم دارد. این ادعایی که توسط دولت سیزدهم مبنی بر حسن روابط با همسایگان و کشورهای منطقه تکرار میشود اگر با واقعیتهای ملموس عجین شود، میتواند به آنجا بینجامد که بازیهای تازه از سوی آنها از سر گرفته شود. مادام که از تریبونهای رسمی و غیررسمی پمپاژ خشونت و وحشت علیه کشورهای منطقه صورت گیرد و به جای رفتارهای منطقی از تعابیر تند و غیرمودبانه استفاده شود، زبان دیپلماسی الکن میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی درمورد روش مواجهه با شارلی ابدو گفتهاند فحش را با فحش پاسخ نمیدهند، به همین سیاق، در مورد تغییر اسم خلیجفارس نباید رفتارهای هیستریک نشان داد. اعتراض رسمی و موقر در همه جای جهان پذیرفته است و موضع حریف را تضعیف میکند. سالهاست از روشهای چکشی استفاده کردهایم. مدتی هم با منطق حرف بزنیم. اگر تاثیر نداشت دوباره چکش و حتی پتک دست بگیریم!