گروه سیاسی: یک استاد حوزه علمیه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مورد موضوع حجاب و ماهیت اجتماعی آن گفت: حجاب در وهله اول و در ظاهر شاید یک امر فقهی به حساب بیاید که مربوط به بُعد شخصی افراد مسلمان است؛ اما حقیقت آن است که حجاب ظرفیت تحمل تبعات و آثار سیاسی و اجتماعی را در جامعه خواهد داشت. بررسی این ابعاد و بهکار گیری این ظرفیت له یا علیه حجاب مسألهای است که مخالفان و موافقان حجاب به آن میپردازند.
فارس، بخش هایی از گفت و گوی حجتالاسلام محمد ملکزاده را در ادامه می خوانید:
حجاب را نمیتوان تنها از جنبه الهیاتی نگریست و امروزه در سرتاسر موضوع اجتماعی حجاب و تأثیر آن بر جوامع بشری به قدری واضح است که میتوان تزلزل حجاب و به تبع آن عفاف در غرب را در چند معضل اشاره کرد.
اولین آنها تضعیف بنیاد خانواده است، به هرحال پوشش در جامعه نوعی تعیین موضع شخص و جامعه نسبت به افراد است و پر واضح خواهد بود که برهنگی کنشی است که در سطح روابط اجتماعی با واکنشی روبهرو میشود.
در این فضا طبیعی است که خانواده و قلب تپنده آن، یعنی «زن» دچار چالشهای بسیاری خواهند شد که نتیجتاً خانواده را به ضعف سوق میدهد.
یکی دیگر از معضلات وارده در جامعه غرب درباره حجاب فقدان آرامش روحی و روانی افراد است. حجاب برای زن موجب میشود آن دغدغه «مد» را به حاشیه براند. این به آن جهت است که موضع زن به مثابه انسانی که رسالتی فراتر از تن مشخص شده و قرار نیست کل فکر و ذکرش در نوع جذابیت تن خلاصه شود. این موضوعی است که مجنونِ سرکشی همچون ترامپِ قمارباز هم به آن معتقد است و گفته بود: «من هم اگر زن بودم حجاب به سر میکردم».
کلیشهای از سوی برخی افراد مطرح میشود که در فضای آزاد در بحث پوشش، نوعی چشم و دل سیری در بین افراد ایجاد میشود که دیگر آنان را به سمت آزار و اذیت جنسی نمیکشاند! کافی است سری به محیط کشورهای غربی و آمارهای ارائه شده خودشان بزنید تا ببینید این چشم و دل سیرها چه وضع وحشتناکی در جرایم علیه زنان از جمله جرایم جنسی دارند.
باید توجه داشت که حجاب فینفسه برای مخالفان جمهوری اسلامی اهمیت ندارد بلکه آن بهانهای است تا با آن نظام جمهوری اسلامی را براندازی کنند. در نظر آنان سد محکم این طیف برای براندازی حجاب است که اگر ورافتد، پایههای نظام دومینووار سقوط خواهند کرد.
تجربه تاریخی این امر را باید در قضیه آندلس دید که با رواج بیبند و باری در پوشش چنان اسلام را از صحنه اجتماع حذف کردند که انگار نه انگار زمانی این سرزمین اسلامی بوده است و در آن علما و دانشمندان بزرگی پرورش یافتند.
فارس، بخش هایی از گفت و گوی حجتالاسلام محمد ملکزاده را در ادامه می خوانید:
حجاب را نمیتوان تنها از جنبه الهیاتی نگریست و امروزه در سرتاسر موضوع اجتماعی حجاب و تأثیر آن بر جوامع بشری به قدری واضح است که میتوان تزلزل حجاب و به تبع آن عفاف در غرب را در چند معضل اشاره کرد.
اولین آنها تضعیف بنیاد خانواده است، به هرحال پوشش در جامعه نوعی تعیین موضع شخص و جامعه نسبت به افراد است و پر واضح خواهد بود که برهنگی کنشی است که در سطح روابط اجتماعی با واکنشی روبهرو میشود.
در این فضا طبیعی است که خانواده و قلب تپنده آن، یعنی «زن» دچار چالشهای بسیاری خواهند شد که نتیجتاً خانواده را به ضعف سوق میدهد.
یکی دیگر از معضلات وارده در جامعه غرب درباره حجاب فقدان آرامش روحی و روانی افراد است. حجاب برای زن موجب میشود آن دغدغه «مد» را به حاشیه براند. این به آن جهت است که موضع زن به مثابه انسانی که رسالتی فراتر از تن مشخص شده و قرار نیست کل فکر و ذکرش در نوع جذابیت تن خلاصه شود. این موضوعی است که مجنونِ سرکشی همچون ترامپِ قمارباز هم به آن معتقد است و گفته بود: «من هم اگر زن بودم حجاب به سر میکردم».
کلیشهای از سوی برخی افراد مطرح میشود که در فضای آزاد در بحث پوشش، نوعی چشم و دل سیری در بین افراد ایجاد میشود که دیگر آنان را به سمت آزار و اذیت جنسی نمیکشاند! کافی است سری به محیط کشورهای غربی و آمارهای ارائه شده خودشان بزنید تا ببینید این چشم و دل سیرها چه وضع وحشتناکی در جرایم علیه زنان از جمله جرایم جنسی دارند.
باید توجه داشت که حجاب فینفسه برای مخالفان جمهوری اسلامی اهمیت ندارد بلکه آن بهانهای است تا با آن نظام جمهوری اسلامی را براندازی کنند. در نظر آنان سد محکم این طیف برای براندازی حجاب است که اگر ورافتد، پایههای نظام دومینووار سقوط خواهند کرد.
تجربه تاریخی این امر را باید در قضیه آندلس دید که با رواج بیبند و باری در پوشش چنان اسلام را از صحنه اجتماع حذف کردند که انگار نه انگار زمانی این سرزمین اسلامی بوده است و در آن علما و دانشمندان بزرگی پرورش یافتند.