گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: یک روز در مرز درگیری ایجاد میکند و مرزبانانمان را میکشد، یک روز به بهانه خشکسالی حقابه ما را نمیدهد و استان سیستان و بلوچستان را در آستانه فاجعه زیست محیطی قرار میدهد و یک روز هم با مانورهای غیررسمی از زبان عناصر دستآموز خود، ما را به تسخیر مشهد و تهران تهدید میکند. در مورد حقابه هم که بعد از چند روز سروصداها خوابید و بر گذشتهها صلوات!
آحاد مردم ایران میدانند و حتی خود طالبان هم کاملاً اطلاع دارند که جمهوری اسلامی ایران این قدرت را دارد که هر تهدیدی را در کمترین زمان در نطفه خفه کند و طالبان را اصولاً عددی نمیداند که برای حرفهایشان حساب باز کند. قرار هم نیست که مسئولان ایرانی فریب طرحهای اربابان طالبان را بخورند و کشور را وارد جنگ کنند. در عین حال، فرصت را نباید از دست بدهند و نباید از انجام کارهائی که میتوانند بدون افتادن در دام جنگ و درگیری نظامی، از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مردمی منجر به شکلگیری یک دولت مردمی همهشمول در افغانستان شوند غفلت نمایند.
زمینههای این کار فراهم است و طالبان در دو سال اخیر با برنامهریزی همه جانبه درصدد بهره برداری از همین زمینهها به نفع هدف انحصارطلبانه خود به منظور تحکیم حاکمیت قومی، نژادپرستانه و یکجانبه گرائی مذهبی برآمده و تلاش زیادی برای رسیدن به این هدف به عمل آورده است.
حکومت خودخوانده طالبان اکنون دچار خلاء مشروعیت است هم در داخل و هم در سطح بینالمللی. در داخل به دلیل کنار زدن اقوام و مذاهب، گرفتار قومگرائی و نژاد پرستی است بطوری که حتی بخش قابل ملاحظهای از قوم پشتون هم این فرقه خودسر و متحجر را قبول ندارند. در سطح بینالمللی هنوز هیچ دولتی و هیچ مجمع بینالمللی این حکومت را به رسمیت نشناخته است. طالبان درصدد استحاله اقوام در افغانستان هستند و با توسل به کوچ اجباری، فارسی زدائی، طرد مذاهب اسلامی غیر از آنچه مقبول خودشان است، تغییر بافت جمعیتی، تشیع زدائی و زدودن فرهنگهای غیرپشتون هستند تا بتوانند افغانستان را به جامعهای یکپارچه در اختیار پشتونیسم مورد پسند خود تبدیل کنند. چنین کشوری اگر شکل بگیرد، کانونی مالامال از فتنه و ستیز علیه ایران خواهد بود، درست همان چیزی که در عهدنامه ۱۴۰۰ دوحه تدوین شد و طالبان بر مبنای آن، قدرت را در کابل در دست گرفتند و آمریکا صدها میلیارد دلار تجهیزات نظامی خود را برای اجرائی کردن این عهدنامه در اختیار این گروه تروریستی قرار داد؛ و حالا ما به جای قرار دادن سفارت افغانستان در تهران در اختیار طالبان و نشاندن نماینده سیاسی طالبان در میان سفرای خارجی در مراسم سالگرد امام خمینی، باید بیش از این فرصت سوزی نکنیم و با حمایت از مردم افغانستان، مانع تحقق اهداف خطرناک طالبان شویم. تمام اقوام و پیروان مذاهب در افغانستان آماده مقابله با طالبان هستند.
آنها بهیچوجه و در هیچ زمانی زیر بار این گروه متحجر که از تفکر تکفیری و نژادپرستی قومی تغذیه میکند نخواهند رفت. مردم افغانستان قدرت بالقوه براندازی حکومت خودخوانده طالبان را هم دارند و برای بالفعل کردن این قدرت، به حمایت کشورهای همسایه نیازمند هستند.
آحاد مردم ایران میدانند و حتی خود طالبان هم کاملاً اطلاع دارند که جمهوری اسلامی ایران این قدرت را دارد که هر تهدیدی را در کمترین زمان در نطفه خفه کند و طالبان را اصولاً عددی نمیداند که برای حرفهایشان حساب باز کند. قرار هم نیست که مسئولان ایرانی فریب طرحهای اربابان طالبان را بخورند و کشور را وارد جنگ کنند. در عین حال، فرصت را نباید از دست بدهند و نباید از انجام کارهائی که میتوانند بدون افتادن در دام جنگ و درگیری نظامی، از مسیرهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مردمی منجر به شکلگیری یک دولت مردمی همهشمول در افغانستان شوند غفلت نمایند.
زمینههای این کار فراهم است و طالبان در دو سال اخیر با برنامهریزی همه جانبه درصدد بهره برداری از همین زمینهها به نفع هدف انحصارطلبانه خود به منظور تحکیم حاکمیت قومی، نژادپرستانه و یکجانبه گرائی مذهبی برآمده و تلاش زیادی برای رسیدن به این هدف به عمل آورده است.
حکومت خودخوانده طالبان اکنون دچار خلاء مشروعیت است هم در داخل و هم در سطح بینالمللی. در داخل به دلیل کنار زدن اقوام و مذاهب، گرفتار قومگرائی و نژاد پرستی است بطوری که حتی بخش قابل ملاحظهای از قوم پشتون هم این فرقه خودسر و متحجر را قبول ندارند. در سطح بینالمللی هنوز هیچ دولتی و هیچ مجمع بینالمللی این حکومت را به رسمیت نشناخته است. طالبان درصدد استحاله اقوام در افغانستان هستند و با توسل به کوچ اجباری، فارسی زدائی، طرد مذاهب اسلامی غیر از آنچه مقبول خودشان است، تغییر بافت جمعیتی، تشیع زدائی و زدودن فرهنگهای غیرپشتون هستند تا بتوانند افغانستان را به جامعهای یکپارچه در اختیار پشتونیسم مورد پسند خود تبدیل کنند. چنین کشوری اگر شکل بگیرد، کانونی مالامال از فتنه و ستیز علیه ایران خواهد بود، درست همان چیزی که در عهدنامه ۱۴۰۰ دوحه تدوین شد و طالبان بر مبنای آن، قدرت را در کابل در دست گرفتند و آمریکا صدها میلیارد دلار تجهیزات نظامی خود را برای اجرائی کردن این عهدنامه در اختیار این گروه تروریستی قرار داد؛ و حالا ما به جای قرار دادن سفارت افغانستان در تهران در اختیار طالبان و نشاندن نماینده سیاسی طالبان در میان سفرای خارجی در مراسم سالگرد امام خمینی، باید بیش از این فرصت سوزی نکنیم و با حمایت از مردم افغانستان، مانع تحقق اهداف خطرناک طالبان شویم. تمام اقوام و پیروان مذاهب در افغانستان آماده مقابله با طالبان هستند.
آنها بهیچوجه و در هیچ زمانی زیر بار این گروه متحجر که از تفکر تکفیری و نژادپرستی قومی تغذیه میکند نخواهند رفت. مردم افغانستان قدرت بالقوه براندازی حکومت خودخوانده طالبان را هم دارند و برای بالفعل کردن این قدرت، به حمایت کشورهای همسایه نیازمند هستند.