گروه سیاسی: احمد مازنی نماینده سابق مجلی در یادداشتی با عنوان «همه یا هیچ؟» در روزنامه اعتماد نوشت: همه یا هیچ (به انگلیسی: All or Nothing) عنوانی است که مایک لی کارگردان بریتانیایی برای فیلم درام خود در سال ۲۰۰۲ برگزید. این فیلم موفق شد جایزه انجمن منتقدان فیلم لندن را از آن خود کند و برای دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن در همین سال نامزد شود. اما این عنوان در زمینههای مختلف به کار میرود. یکی از حوزههایی که از این عنوان به عنوان رویه و رفتار نادرست یاد میشود، حوزه سیاست است. به نظر میرسد حوزه سیاست، حوزه همه یا هیچ نیست.
اما چرا در جامعه ما جو حاکم بر سیاست، جو همه یا هیچ است؟ چرا گروههای مختلف سیاسی نمیتوانند بر سر کف انتظاراتشان با دیگر گروهها به توافق برسند؟ در حالی که به جرات میتوان گفت: تنها راه برون رفت از وضع موجود وفاق ملی بر سر منافع و مصالح مشترک است.
چند سال قبل که در کنسرت استاد شهرام ناظری از موسیقی و آواز ایشان و همکاران هنرمندشان استفاده کردم و بعد از اجرای برنامه، ساعتی پای درد دل استاد نشستم، به ایشان گفتم: این نمیشود که هر کداممان در جای خود بایستیم و از دیگری توقع داشته باشیم که از مواضعش کوتاه بیاید و بعد گفتم « دو رکعت نماز شما با ما بخوانید تا ما هم لبی با شما ترکنیم » تا به توافق برسیم. البته استاد گفته بود: ما هر چه نماز میخوانیم، شما لبی تر نمیکنید! گفتم: من با حضورم در کنسرت شما، نه تنها لب که دامن ترکردم! از قضا در سال ۱۳۹۷ که به اتفاق اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس دهم در سفر کاری به خراسان رضوی در ملاقات با جناب آقای رییسی که آن زمان تولیت آستان قدس رضوی و خسته از کارزار رقابت با جناب آقای روحانی بودند و از برخی گفتهها و نوشتههای دوستان رقیب گلایه کرده بودند، همین تعبیر را به کار بردم که آقای رییسی در جواب گفتند: ما حاضریم روزه هم بگیریم!
اما واقعیت جامعه ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی، اصرار هر کس بر موضع خویش و تفکر همه یا هیچ است. در این زمینه فرقی بین افراد و جناحهای حاکم، مدعیان اپوزیسیون خارجنشین و جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب نیست.
هر کدام به سهم خود بر سیاست همه یا هیچ دامن میزنند و روی کف انتظارات خویش با دیگران نمیتوانند به توافق برسند. بدیهی است اگر بررسی دقیقتری در این زمینه صورت گیرد سهم هرکدام از گروههای مذکور مشخص خواهد شد، اما به نظر بنده حاکمیت جمهوری اسلامی در این زمینه مسوولیت بیشتری دارد، یا حداقل از مقامات مسوول توقع شرح صدر بیشتر و به عبارتی ایجاد زمینه جذب حداکثری است.
اینکه رهبران یکی از جناحهای درون نظام و دارای سوابق خدمات صادقانه به انقلاب و ملت را محصور و در مواردی حتی از حضورشان در مجلس عقد ممانعت شود، یا برخی منادیان گفتوگو و تعامل برای رسیدن به اجماع و وفاق ملی را زندانی کنند و نیز تمامی نامزدهای یک جناح سیاسی را در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ردصلاحیت کنند و در عین حال از احزاب و هواداران این جریان انتظار مشارکت فعال در انتخابات را داشته باشند، به نظر منصفانه نمیآید.
بنا بر این ضمن توصیه و تاکید بر پرهیز از سیاست همه یا هیچ به همه بازیگران عرصه سیاست در ایران، از نهادهای متولی اداره کشور انتظار میرود برای اثبات حسن نیت و شرح صدر بیشتر نشانههای روشنی از انصاف و صداقت را برای تحقق سیاست جذب حداکثری ارایه دهند، تا شاید این جذب حداکثری مقدمهای برای مشارکت باشد.
اما چرا در جامعه ما جو حاکم بر سیاست، جو همه یا هیچ است؟ چرا گروههای مختلف سیاسی نمیتوانند بر سر کف انتظاراتشان با دیگر گروهها به توافق برسند؟ در حالی که به جرات میتوان گفت: تنها راه برون رفت از وضع موجود وفاق ملی بر سر منافع و مصالح مشترک است.
چند سال قبل که در کنسرت استاد شهرام ناظری از موسیقی و آواز ایشان و همکاران هنرمندشان استفاده کردم و بعد از اجرای برنامه، ساعتی پای درد دل استاد نشستم، به ایشان گفتم: این نمیشود که هر کداممان در جای خود بایستیم و از دیگری توقع داشته باشیم که از مواضعش کوتاه بیاید و بعد گفتم « دو رکعت نماز شما با ما بخوانید تا ما هم لبی با شما ترکنیم » تا به توافق برسیم. البته استاد گفته بود: ما هر چه نماز میخوانیم، شما لبی تر نمیکنید! گفتم: من با حضورم در کنسرت شما، نه تنها لب که دامن ترکردم! از قضا در سال ۱۳۹۷ که به اتفاق اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس دهم در سفر کاری به خراسان رضوی در ملاقات با جناب آقای رییسی که آن زمان تولیت آستان قدس رضوی و خسته از کارزار رقابت با جناب آقای روحانی بودند و از برخی گفتهها و نوشتههای دوستان رقیب گلایه کرده بودند، همین تعبیر را به کار بردم که آقای رییسی در جواب گفتند: ما حاضریم روزه هم بگیریم!
اما واقعیت جامعه ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی، اصرار هر کس بر موضع خویش و تفکر همه یا هیچ است. در این زمینه فرقی بین افراد و جناحهای حاکم، مدعیان اپوزیسیون خارجنشین و جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب نیست.
هر کدام به سهم خود بر سیاست همه یا هیچ دامن میزنند و روی کف انتظارات خویش با دیگران نمیتوانند به توافق برسند. بدیهی است اگر بررسی دقیقتری در این زمینه صورت گیرد سهم هرکدام از گروههای مذکور مشخص خواهد شد، اما به نظر بنده حاکمیت جمهوری اسلامی در این زمینه مسوولیت بیشتری دارد، یا حداقل از مقامات مسوول توقع شرح صدر بیشتر و به عبارتی ایجاد زمینه جذب حداکثری است.
اینکه رهبران یکی از جناحهای درون نظام و دارای سوابق خدمات صادقانه به انقلاب و ملت را محصور و در مواردی حتی از حضورشان در مجلس عقد ممانعت شود، یا برخی منادیان گفتوگو و تعامل برای رسیدن به اجماع و وفاق ملی را زندانی کنند و نیز تمامی نامزدهای یک جناح سیاسی را در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ردصلاحیت کنند و در عین حال از احزاب و هواداران این جریان انتظار مشارکت فعال در انتخابات را داشته باشند، به نظر منصفانه نمیآید.
بنا بر این ضمن توصیه و تاکید بر پرهیز از سیاست همه یا هیچ به همه بازیگران عرصه سیاست در ایران، از نهادهای متولی اداره کشور انتظار میرود برای اثبات حسن نیت و شرح صدر بیشتر نشانههای روشنی از انصاف و صداقت را برای تحقق سیاست جذب حداکثری ارایه دهند، تا شاید این جذب حداکثری مقدمهای برای مشارکت باشد.