در این باره میتوان گفت:
۱. موفقیت میانجیگری چین
این دیدار نشان داد توافق میانجیگیری چین میان ایران و عربستان سعودی بعد از گذشت ۶ ماه همچنان کار میکند و فعال است. این نشانه موفقیت چین تا این مرحله برای بازسازی روابط دو کشور است.
ایران و سعودی هر دو با چین رابطه اقتصادی قوی دارند. چین خریدار مهم نفت ایران است و این، مهمترین و بزرگترین محل تامین ارز خارجی تهران به شمار میرود. عربستان سعودی هم دومین صادرکننده بزرگ نفت به چین است.
چین بزرگترین واردکننده نفت خام جهان و خلیج فارس هم بزرگترین و مهمترین محل تامین نفت و انرژی چین است. ایران و سعودی در دو سوی این دریا بیشترین خط ساحلی را دارند و قدرتهای اصلی منطقه هستند. به همین دلیل چین از ابزارهای لازم برای اعمال فشار و کنترل روابط ایران – سعودی برخوردار است.
۲. به روزسازی روابط
این نخستین دیدار یک مقام ارشد ایرانی با بن سلمان است. مشابه این دیدار هم ماه گذشته در سفر وزیر خارجه سعودی به تهران انجام شد. وقتی برای اولین بار در ۱۵ سال اخیر وزیر خارجه سعودی در سفر به تهران با رئیس جمهور ایران دیدار کرد.
این در حالی است که در ۷ سال اخیر و به دنبال تنش در روابط دو کشور، ایران و عربستان سعودی صحنه حملات علیه یکدیگر بودند.
با این حال دو طرف تصمیم به آتش بس و تغییر روند گرفتند. نشانه این تغییر همین دیدارها و دعوت سران ایران و سعودی از یکدیگر برای سفر به ریاض و تهران است. وزیر خارجه سعودی به تازگی دعوت از رئیس جمهوری ایران برای سفر به ریاض را تکرار کرد. امیرعبداللهیان هم خبر از دعوت از محمد بن سلمان برای سفر به تهران داد. منطقه خاورمیانه شاهد به روزسازی روابط است. از به روزسازی روابط سعودی -سوریه تا روابط امارات – ترکیه، ترکیه -مصر و روابط امارات – قطر.
اقدام دولتهای ایران و عربستان سعودی برای عبور از گذشته و به روزسازی روابط، نشانه توانایی دو کشور به ویژه طرف ایرانی است که در این زمینه با چالشهای جدی روبه رو است. امکان به روزسازی وضعیت از جمله در روابط خارجی یکی از تواناییهای مهم یک دولت و کشور به شمار میرود. ایران نیازمند تقویت این توانایی است.
تجربه ثابت کرده است موفقیت در به روزرسانی روابط خارجی و ادامه آن، نیازمند دولت بااختیار است. بخشی از موفقیت دولت رئیسی در اصلاح روابط با سعودیها در نتیجه همین موقعیت “دولت بااختیار” است. موقعیتی که سبب شد دولت رئیسی قبلا در موضوعات دیگر از جمله واردات واکسن و واکسیناسیون گسترده علیه کرونا و ورود زنان به ورزشگاهها بتواند به روزسازی مطلوب را انجام دهد گرچه این به روزسازی همچنان به حوزه احیای برجام و توافق هستهای نرسیده است.
۳. ایران و سعودی، دشمنی، رقابت یا همکاری؟
ایران و عربستان سعودی دو قدرت اصلی منطقه هستند. تاریخ روابط دو طرف نشان میدهد هر از چندی با یکدیگر قطع روابط کرده اند و دشمنی و اختلاف به اوج رسیده، اما در نهایت دوباره به میز روابط و گفتگو بازگشتند. تاریخ نشان میدهد دو کشور اگر گزینه رویارویی و نزاع را انتخاب کرده اند قادر به حذف و شکست کامل طرف مقابل و کسب پیروزی کامل نیستند. اگر گزینه رقابت را انتخاب کنند میتوانند به منافع یکدیگر آسیب جدی وارد کنند. اگر گزینه همکاری را انتخاب کنند به همان میزان توانایی کسب منافع جدید و تقویت منافع خود را خواهند داشت. تاریخ نشان داده گزینه همکاری بیشترین منافع را برای دو طرف خواهد داشت. همکاری نیز نیازمند پیش فرضهایی است و مهمترین آن، به رسمیت شناختن منافع یکدیگر و تلاش برای ایجاد منافع مشترک است.
بازار نفت، مبارزه با تروریسم، همکاری با چین و روسیه و امنیت دریانوردی در منطقه از جمله زمینههای همکاری تهران و ریاض است. یمن، عراق، سوریه و لبنان از جمله حوزههایی هستند که میتواند به محلی برای دستاوردهای همکاری ایران و سعودی تبدیل شود.
۴. تاثیرات منطقهای رابطه ایران – سعودی
رابطه ایران و سعودی محدود به دو کشور نیست بلکه کل منطقه و برخی حوزههای جهانی را نیز شامل میشود. فلسطین، عراق، لبنان، بحرین، کویت، عمان، یمن، بازار نفت و اوپک، برجام و مذاکرات هستهای از جمله حوزههای رقابت / رویارویی / نفوذ ایران و سعودی هستند. توقف انتخاب رئیس جمهور جدید در لبنان، ادامه قطع روابط ایران – بحرین، اختلاف بر سر میدان نفت و گاز آرش / الدره، ادامه بحران در یمن با روابط ایران – سعودی مرتبط هستند. بهبود روابط ایران و سعودی یعنی میتوان انتظار داشت از همه این حوزهها خبرهای خوبی شنید.
در نتیجه رابطه ایران و سعودی محدود به روابط دو طرفه نیست بلکه منطقه را هم شامل میشود.
۵- ایران و چشم انداز ۲۰۳۰ سعودی
اجرای چشم انداز ۲۰۳۰ مهمترین برنامه دولت سعودی و شخص محمد بن سلمان است. در این چشم انداز قرار است عربستان سعودی با سرمایه گذاری درآمدهای نفتی در بخشهای غیرنفتی، درآمد غیرنفتی خود را به صورت جهشی افزایش دهد تا وابستگی کشور به درآمد نفتی قطع شود. تنها در یکی از این طرحها یعنی شهر جدید نیوم و لاین قرار است ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شود. همزمان عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و بیشترین درامد نفتی را کسب میکند.ایران میتواند از این فرصت بزرگ استفاده کند و در بخشهای مختلف از اعزام نیروی کار متخصص ایرانی تا مشارکت شرکتهای ایرانی سهم داشته باشد.
در بخش غیراقتصادی نیز، امنیت مهمترین پیش نیاز اجرای طرحهای مختلف چشم انداز ۲۰۳۰ است و ایران میتواند در این زمینه همکاریهایی با طرف سعودی داشته باشد.
۶- انقلاب عربستان سعودی
انقلاب از بالا، بهترین توصیف برای تغییراتی است که عربستان سعودی در ۶ سال اخیر شاهد آن بوده است یعنی از زمانی که محمد بن سلمان جوان زمان امور را در این کشور به عنوان ولیعهد در دست گرفت. او به رغم بسته نگه داشتن درهای اصلاحات سیاسی، اما درهای اصلاحات اساسی و انقلابی و ازادی در اقتصاد، اجتماع و فرهنگ را باز کرد. گرچه همچنان شماری از منتقدان سیاسی در زندان هستند و اعدامها ادامه دارد. ماجرای قتل فجیع جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی هم همچنان بر این کشور سایه انداخته است.در عرصه سیاسی هم گرچه محمد بن سلمان اشتباهات بزرگ و فاحشی را در کارنامه خود ثبت کرد (حمله نظامی به یمن و محاصره قطر)، اما به روزسازی روابط با سوریه بشار اسد و تلاش برای فاصله گرفتن از آمریکا و نزدیک شدن به چین و روسیه از جمله نقاط مثبت کارنامه اوست.
عربستان سعودی دچار تغییرات انقلابی و اساسی شده است. به گونهای که با کلیشهای گذشته دیگر نمیتوان به این کشور نگاه کرد و تحلیلی از تحولات این کشور داشت. با این حال همچنان امنیت و ثبات حکومت مهمترین موضوع و دغدغه حاکمان این کشور و دیگر دولتهای جنوب خلیج فارس است.
کلید روابط با این کشورها اطمینان بخشی به آنها در این حوزه است.
شناخت عربستان سعودی جدید نیازمند کنار گذاشتن کلیشهها و نگاههای سنتی به این کشور است. عربستان سعودی جدید در بخش اقتصادی، برپایه جهش درآمدهای غیرنفتی برای قطع وابستگی به درآمد نفتی و در بخش سیاسی – امنیتی بر پایه کسب استقلال از امریکا و تنوع بخشی به روابط با قدرتهای جهانی و منطقهای استوار شده است. در صورت شناخت عربستان سعودی جدید، میتوان زمینههای جدید همکاری اقتصادی – سیاسی – امنیتی با این کشور تعریف و منافعی را در این حوزهها کسب کرد.