گروه سیاسی: روزنامه کیهان، در چند شماره اخیر خود، اقدام به انتشار بخشهایی از سخنان و مواضع آیت الله مصباح یزدی، کرده است که به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری شناخته میشود.
فرارو، کیهان در گزارشهای هفته گذشته خود چندین بار به ذکر دیدگاهها و جهان بینی آیت الله مصباح پرداخته و سعی کرده زاویهای متفاوت از شخصیت وی به مخاطبان ارائه کند. کیهان در مطلبی که هفته گذشته منتشر کرد به حضور آیت الله مصباح در رفراندوم سال ۵۸ پرداخت و نوشت: «یکی از شبهات تکراری برخی مخالفان علیه آیتالله مصباح، مخالفت با مقوله انتخابات و جایگاه رأی مردم در حکمرانی است. طبعا اگر این قبیل شبهات درست میبود، شخص ایشان نمیبایست در انتخاباتهای مختلف مشارکت داشته باشد. حال آنکه بنا به گفته فرزندان، ایشان در تمام انتخاباتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت داشته است. اولین و مهمترین انتخابات سرنوشتساز کشور، رفراندوم انتخاب نظام سیاسی بود که در فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد و اکثریت قاطع مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی دادند. آیتالله مصباح نیز مانند آحاد مردم، در این رفراندوم شرکت کرده است.»
در یکی از بخشهای این گزارش اشاره شده که علت عدم وجود مدارک مستدل از این حضور، گم شدن تصاویر است. کیهان نوشته است: «آیتالله مصباح صبح روز ۱۲ فروردین به اتفاق فرزندش علی آقا در رفراندوم انتخاب نظام سیاسی شرکت کرد و در مسجد آبشار قم، رأی خود به جمهوری اسلامی را به صندوق انداخت. جالب آنکه آقا مجتبی با دوربین شخصی خود از این صحنه عکسبرداری کرده و آن تصویر موجود است. گفتنی است به دلیل جابهجایی کتابخانه جناب آقای علی مصباح، جستوجو برای یافتن عکس مورد نظر به جایی نرسید.»، اما یک نقد بزرگ که درباره مطلب منتشر شده درباره عکس آیت الله مصباح در صبح روز ۱۲ فروردین مطرح میشود، این است که رفراندوم سال ۵۸ در تاریخ ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد و نتیجه روز ۱۲ فروردین اعلام شد، بنابراین چگونه آیت الله مصباح در این روز در حین شرکت در رفراندوم دیده شده است.
شاید بخشی از حساسیتها به اظهارات آیت الله مصباح درباره انتخابات به مواضعی باز میگردد که وی بارها مطرح کرده است. برای مثال آیت الله مصباح در تاریخ ۱۴ دی ماه ۱۳۹۵ گفته است: «هیچ روایتی نداریم که اطاعت از کسی که با رأی اکثریت مردم سر کار آمده، واجب و در حکم اطاعت از امام (ع) و خداوند است! آری؛ تنها در صورتی که، ولی فقیه فردی را منصوب کند، اطاعتش واجب میشود.» این نوع طرز فکر را نه تنها آیت الله مصباح داشت، بلکه پیروان و ادامه دهندگان راه او در جبهه پایداری حفظ کرده اند. مرتضی آقاتهرانی عضو جبهه پایداری اخیرا در این باره گفته است: «مرحوم مصباح اظهار میکرد که ما حمایت از رهبری و ولایت مطلقه فقیه را قبول داریم، اما ولایت مطلقه کافی نیست، اطاعت مطلقه هم باید در کنار آن باشد. یعنی مردم باید به معرکه بیایند. دستورالعمل حضور مردم در معرکه، اطاعت مطلق است. اطاعت مهم است و اولین اصل پایداری، اطاعت مطلقه از ولی فقیه است؛ بنابراین باید ببینیم مقام ولی از ما چه میخواهد و سپس اطاعت صد درصدی داشته باشیم.»
روزنامه کیهان در گزارشی دیگر مدعی شده محمدتقی مصباحیزدی برای حضور در جبهه اجازه خواسته بود که امام خمینی، به ایشان اجازه نداده بود. بر اساس گزارش کیهان، آیتالله مصباح در ۳۰ آذر ۱۳۶۰ به عضویت رسمی جامعه مدرسین درآمد، اما به دلایلی پس از ورود به این مجموعه از آن کنارهگیری کرد. با این وجود، همکاری موردی ایشان با جامعه مدرسین همچون نمایندگی جامعه در نشست مشترک با اصحاب رسانه (۱۱ دی ۱۳۶۰) ادامه پیدا کرد. همچنین آیتالله مصباح در راستای اهداف فرهنگی و فکری دوراندیشانه خود، در جهت تداوم و تعالی برنامههای «مؤسسه در راه حق» گام برداشت که یکی از نتایج آن، تأسیس «بنیاد فرهنگی باقر العلوم (ع)» بود.
این روزنامه افزوده است: «ایشان علاوه بر حضور فعالانه در میدان جنگ نرم، از حضور در جنگ سخت نیز غفلت نداشته است. همچنین نزدیکان ایشان همچون فرزند ارشدشان و نیز برخی دانشپژوهان و متعلمین به تشویق ایشان در جبهه حضور پیدا کردند. همچنین در برخی مقاطع، خود ایشان نیز در بعضی مناطق عملیاتی حضور یافتهاند. بنابر نقل حجتالاسلام والمسلمین مجتبی مصباح، پس از پرسش آیتالله مصباح از حضرت امام (ره) مبنی بر حضور یا عدم حضور ایشان در جبهه، رهبر فقید انقلاب اسلامی فرمودند: «هر موقع خودم رفتم بر شما هم تکلیف است که بروید.»
این نقل قولهای کیهان از آیت الله مصباح با واکنش محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم همراه شد. فاضل میبدی در این باره گفت: «در مورد این حرف که من نبودم و خبر ندارم، ولی در دهه شصت خود ما در سپاه بودیم و مسئولیت داشتیم، جنگ و جبهه میرفتیم و از سوی دیگر خودم در یزد بودم و با آقای مصباح یزدی هم من از قبل از انقلاب بیارتباط نبودم، میدانم او در دهه ۶۰ نه ارتباطی با امام داشت و نه جنگ را قبول داشت. اگر امام میخواستند مانع حضور کسی در جنگ شود مسئولان وقت آن زمان از جمله آیت الله خامنهای که رئیس جمهور بودند و وجودشان برای نظام و انقلاب ضروری بود را منع میکردند، اما امام مانع ایشان نشدند.»
میبدی در بخش دیگری از سخنان خود برای شفاف کردن مواضع مصباح درباره جنگ ۸ ساله ایران و عراق گفت: «در دو سه مورد خود من با مصباح یزدی صحبت کردم، مثلا در مورد شهادت آیت الله صدوقی من با او صحبت کردم که بیانیهای بدهند یا سخنرانی کنند، اما قبول نکرد. خاطرم هست بعضی از طلاب و شاگردان موسسه راه حق هم که ما دعوتشان میکردیم به جبهه بیایند میگفتند مصباح اجازه نمیدهد و میگویند شما باید درس بخوانید؛ بنابراین من هیچ خبر، نشانه، علائم و بیانیهای ندیدم که نشان دهد آقای مصباح تشویق به حضور به جبهه کرده باشند یا خودشان یا شاگردانشان در جبهه حضور داشته باشند، بلکه بالعکس این رفتار را از او مشاهده کردم. مصباح یزدی در سال ۵۶ بعد از فوت یا شهادت مرحوم شریعتی که امام در پاسخ یزدی بیانیهای صادر کرد که محتوای اصلی آن این بود که اختلافاتی که یکی علیه و دیگری له شریعتی باشد را کنار بگذارید. مضمون حرف امام در پاسخ به آقای یزدی این بود.»
وب سایت جماران (سایت وابسته به تنظیم و نشر آثار امام خمینی) نیز به این مطالب واکنش نشان داده و نوشته است: «آقای مصباح یزدی را که در زمان شروع جنگ یک روحانی ۴۷ ساله بوده اند از جنبههای مختلف به لحاظ موقعیت علمی و اجتماعی و یا شرایط سنّی و یا دارابودن مسئولیت مهم حکومتی نمیتوان مهمتر از شخصیتهای روحانی برجستهای دانست که در آن زمان به مراتب معنویتر و یا معمّرتر از وی بوده اند و علی رغم شرایط سنّی و دیگر محدودیتها و یا مسئولیتها بارها در جبهههای جنگ حاضر شده و در پشت جبههها نیز در سنگرهای مختلف به حمایت از رزمندگان و حمایت از دفاع مشروع مردم ایران پرداختهاند. ضمن اینکه این بزرگان در رابطه مستمر کتبی و یا حضوری متعدد با امام خمینی بوده اند.»
یکی از دلایلی که باعث شده است مطالب مندرج در روزنامه کیهان درباره مواضع مصباح در قبال جنگ یا حضور در رفراندوم قابلیت پیگیری نداشته باشد این است که در یک مورد (به ادعای کیهان) عکسها مفقود شده و در مورد دیگر، شاهدان پرتعدادی درباره مواضع امام در قبال حضور مصباح در جنگ سخن نگفته اند. این همان نکتهای است که فاضل میبدی نیز بر آن تاکید دارد و میگوید: «بنده بسیار دنبال این هستم که مدرکی پیدا شود و نشان دهد مصباح یزدی در دهه ۶۰ از جنگ و جبهه حمایت کرده باشد یا برای شهدای محراب بیانیه داده باشد یا سخنرانی کرده باشد.»
فرارو، کیهان در گزارشهای هفته گذشته خود چندین بار به ذکر دیدگاهها و جهان بینی آیت الله مصباح پرداخته و سعی کرده زاویهای متفاوت از شخصیت وی به مخاطبان ارائه کند. کیهان در مطلبی که هفته گذشته منتشر کرد به حضور آیت الله مصباح در رفراندوم سال ۵۸ پرداخت و نوشت: «یکی از شبهات تکراری برخی مخالفان علیه آیتالله مصباح، مخالفت با مقوله انتخابات و جایگاه رأی مردم در حکمرانی است. طبعا اگر این قبیل شبهات درست میبود، شخص ایشان نمیبایست در انتخاباتهای مختلف مشارکت داشته باشد. حال آنکه بنا به گفته فرزندان، ایشان در تمام انتخاباتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت داشته است. اولین و مهمترین انتخابات سرنوشتساز کشور، رفراندوم انتخاب نظام سیاسی بود که در فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد و اکثریت قاطع مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی دادند. آیتالله مصباح نیز مانند آحاد مردم، در این رفراندوم شرکت کرده است.»
در یکی از بخشهای این گزارش اشاره شده که علت عدم وجود مدارک مستدل از این حضور، گم شدن تصاویر است. کیهان نوشته است: «آیتالله مصباح صبح روز ۱۲ فروردین به اتفاق فرزندش علی آقا در رفراندوم انتخاب نظام سیاسی شرکت کرد و در مسجد آبشار قم، رأی خود به جمهوری اسلامی را به صندوق انداخت. جالب آنکه آقا مجتبی با دوربین شخصی خود از این صحنه عکسبرداری کرده و آن تصویر موجود است. گفتنی است به دلیل جابهجایی کتابخانه جناب آقای علی مصباح، جستوجو برای یافتن عکس مورد نظر به جایی نرسید.»، اما یک نقد بزرگ که درباره مطلب منتشر شده درباره عکس آیت الله مصباح در صبح روز ۱۲ فروردین مطرح میشود، این است که رفراندوم سال ۵۸ در تاریخ ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد و نتیجه روز ۱۲ فروردین اعلام شد، بنابراین چگونه آیت الله مصباح در این روز در حین شرکت در رفراندوم دیده شده است.
شاید بخشی از حساسیتها به اظهارات آیت الله مصباح درباره انتخابات به مواضعی باز میگردد که وی بارها مطرح کرده است. برای مثال آیت الله مصباح در تاریخ ۱۴ دی ماه ۱۳۹۵ گفته است: «هیچ روایتی نداریم که اطاعت از کسی که با رأی اکثریت مردم سر کار آمده، واجب و در حکم اطاعت از امام (ع) و خداوند است! آری؛ تنها در صورتی که، ولی فقیه فردی را منصوب کند، اطاعتش واجب میشود.» این نوع طرز فکر را نه تنها آیت الله مصباح داشت، بلکه پیروان و ادامه دهندگان راه او در جبهه پایداری حفظ کرده اند. مرتضی آقاتهرانی عضو جبهه پایداری اخیرا در این باره گفته است: «مرحوم مصباح اظهار میکرد که ما حمایت از رهبری و ولایت مطلقه فقیه را قبول داریم، اما ولایت مطلقه کافی نیست، اطاعت مطلقه هم باید در کنار آن باشد. یعنی مردم باید به معرکه بیایند. دستورالعمل حضور مردم در معرکه، اطاعت مطلق است. اطاعت مهم است و اولین اصل پایداری، اطاعت مطلقه از ولی فقیه است؛ بنابراین باید ببینیم مقام ولی از ما چه میخواهد و سپس اطاعت صد درصدی داشته باشیم.»
روزنامه کیهان در گزارشی دیگر مدعی شده محمدتقی مصباحیزدی برای حضور در جبهه اجازه خواسته بود که امام خمینی، به ایشان اجازه نداده بود. بر اساس گزارش کیهان، آیتالله مصباح در ۳۰ آذر ۱۳۶۰ به عضویت رسمی جامعه مدرسین درآمد، اما به دلایلی پس از ورود به این مجموعه از آن کنارهگیری کرد. با این وجود، همکاری موردی ایشان با جامعه مدرسین همچون نمایندگی جامعه در نشست مشترک با اصحاب رسانه (۱۱ دی ۱۳۶۰) ادامه پیدا کرد. همچنین آیتالله مصباح در راستای اهداف فرهنگی و فکری دوراندیشانه خود، در جهت تداوم و تعالی برنامههای «مؤسسه در راه حق» گام برداشت که یکی از نتایج آن، تأسیس «بنیاد فرهنگی باقر العلوم (ع)» بود.
این روزنامه افزوده است: «ایشان علاوه بر حضور فعالانه در میدان جنگ نرم، از حضور در جنگ سخت نیز غفلت نداشته است. همچنین نزدیکان ایشان همچون فرزند ارشدشان و نیز برخی دانشپژوهان و متعلمین به تشویق ایشان در جبهه حضور پیدا کردند. همچنین در برخی مقاطع، خود ایشان نیز در بعضی مناطق عملیاتی حضور یافتهاند. بنابر نقل حجتالاسلام والمسلمین مجتبی مصباح، پس از پرسش آیتالله مصباح از حضرت امام (ره) مبنی بر حضور یا عدم حضور ایشان در جبهه، رهبر فقید انقلاب اسلامی فرمودند: «هر موقع خودم رفتم بر شما هم تکلیف است که بروید.»
این نقل قولهای کیهان از آیت الله مصباح با واکنش محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم همراه شد. فاضل میبدی در این باره گفت: «در مورد این حرف که من نبودم و خبر ندارم، ولی در دهه شصت خود ما در سپاه بودیم و مسئولیت داشتیم، جنگ و جبهه میرفتیم و از سوی دیگر خودم در یزد بودم و با آقای مصباح یزدی هم من از قبل از انقلاب بیارتباط نبودم، میدانم او در دهه ۶۰ نه ارتباطی با امام داشت و نه جنگ را قبول داشت. اگر امام میخواستند مانع حضور کسی در جنگ شود مسئولان وقت آن زمان از جمله آیت الله خامنهای که رئیس جمهور بودند و وجودشان برای نظام و انقلاب ضروری بود را منع میکردند، اما امام مانع ایشان نشدند.»
میبدی در بخش دیگری از سخنان خود برای شفاف کردن مواضع مصباح درباره جنگ ۸ ساله ایران و عراق گفت: «در دو سه مورد خود من با مصباح یزدی صحبت کردم، مثلا در مورد شهادت آیت الله صدوقی من با او صحبت کردم که بیانیهای بدهند یا سخنرانی کنند، اما قبول نکرد. خاطرم هست بعضی از طلاب و شاگردان موسسه راه حق هم که ما دعوتشان میکردیم به جبهه بیایند میگفتند مصباح اجازه نمیدهد و میگویند شما باید درس بخوانید؛ بنابراین من هیچ خبر، نشانه، علائم و بیانیهای ندیدم که نشان دهد آقای مصباح تشویق به حضور به جبهه کرده باشند یا خودشان یا شاگردانشان در جبهه حضور داشته باشند، بلکه بالعکس این رفتار را از او مشاهده کردم. مصباح یزدی در سال ۵۶ بعد از فوت یا شهادت مرحوم شریعتی که امام در پاسخ یزدی بیانیهای صادر کرد که محتوای اصلی آن این بود که اختلافاتی که یکی علیه و دیگری له شریعتی باشد را کنار بگذارید. مضمون حرف امام در پاسخ به آقای یزدی این بود.»
وب سایت جماران (سایت وابسته به تنظیم و نشر آثار امام خمینی) نیز به این مطالب واکنش نشان داده و نوشته است: «آقای مصباح یزدی را که در زمان شروع جنگ یک روحانی ۴۷ ساله بوده اند از جنبههای مختلف به لحاظ موقعیت علمی و اجتماعی و یا شرایط سنّی و یا دارابودن مسئولیت مهم حکومتی نمیتوان مهمتر از شخصیتهای روحانی برجستهای دانست که در آن زمان به مراتب معنویتر و یا معمّرتر از وی بوده اند و علی رغم شرایط سنّی و دیگر محدودیتها و یا مسئولیتها بارها در جبهههای جنگ حاضر شده و در پشت جبههها نیز در سنگرهای مختلف به حمایت از رزمندگان و حمایت از دفاع مشروع مردم ایران پرداختهاند. ضمن اینکه این بزرگان در رابطه مستمر کتبی و یا حضوری متعدد با امام خمینی بوده اند.»
یکی از دلایلی که باعث شده است مطالب مندرج در روزنامه کیهان درباره مواضع مصباح در قبال جنگ یا حضور در رفراندوم قابلیت پیگیری نداشته باشد این است که در یک مورد (به ادعای کیهان) عکسها مفقود شده و در مورد دیگر، شاهدان پرتعدادی درباره مواضع امام در قبال حضور مصباح در جنگ سخن نگفته اند. این همان نکتهای است که فاضل میبدی نیز بر آن تاکید دارد و میگوید: «بنده بسیار دنبال این هستم که مدرکی پیدا شود و نشان دهد مصباح یزدی در دهه ۶۰ از جنگ و جبهه حمایت کرده باشد یا برای شهدای محراب بیانیه داده باشد یا سخنرانی کرده باشد.»