✍داوود حشمتی
اصولگرایان که کارشان را در انتخابات با تهدیدهای باهنر علیه اصلاح طلبان شروع کرده بودند، حالا به نقطه سر درگمی رسیدند و از اصلاح طلبان میپرسند «حالا قصد دارید چه کار کنید؟». پاسخ البته کوتاه و روشن است.
اخیرا و بعد از یادداشت سیدمصطفی تاجزاده در مورد انتخابات که حملاتی هماهنگ شده را علیه او شاهد بودیم، یکی از رسانه های قالیباف نوشته است: «مصطفی تاجزاده از اصلاحطلبان رادیکال در پیامی از داخل زندان، اصلاحطلبان را دعوت به عدم مشارکت در انتخابات کرد. این فرد تندرو به اصلاحطلبان توصیه کرد: «نباید وارد انتخابات شوند و وظیفه آنان مشارکت و معرفی نامزد در انتخابات نیست.» حال امروز توپ در زمین اصلاحطلبان است و باید به این سوال پاسخ دهند که بناست چه کنند؟»
به نظر میرسد نگرانی اصولگرایان از این است که احساس کردند اصلاح طلبان این بار حتی به اندازه سال ۹۸ و ۱۴۰۰ هم حاضر نیستند در فرآیند انتخابات مشارکت کنند و همین مساله آنها را به واهمه انداخته است.
اولا اینکه فرق اساسی هست میان «شرکت در انتخابات» و «مشارکت در انتخابات». شرکت در انتخابات یعنی رای دادن و رای دادن یک امر فردی است که هر کس بر اساس فهمی که از سیاست و شرایط کشور دارد در جهت آن اقدام و یا از این حق خود در دادن رای استفاده نمی کند. اما «مشارکت در انتخابات» مقوله ای دیگر است. «مشارکت کردن در انتخابات» در واقع همان چیزی است که اصولگرایان می خواهد. به این معنا که اصلاح طلبان لیستی را به مردم عرضه کنند و در فرآیندی شرکت کنند که در آن فردی برای بازیگری در عرصه سیاست ندارند. آنها می خواهند اصلاح طلبان لیستی ارائه کنند که این بار قبل از شورای نگهبان هیات های اجرایی دولت آنها را قلم و قمع کرده است. امکانی که این بار اتفاقا دست پخت مجلس قالیباف است که با تغییر قانون انتخابات چنین وضعی را رقم زده است. وضعیتی که حتی بنا بر روایتی محل اعتراض رهبری هم قرار گرفته است. تا جایی که حتی برخی از ردصلاحیت ها از نظر ایشان هم قابل توجهی نبوده است.
دوم اینکه این سئوال مطرح است که چرا قالیباف از عدم مشارکت اصلاح طلبان نگران است و با رسواترین حالت ممکن آن را اینگونه فریاد می زند: «اصلاحطلبان باید این موضوع را درک کنند که تنها بازنده عدم مشارکت در انتخابات خود آنها هستند؛ چراکه نتیجه هیچ انتخاباتی به ضرر حاکمیت نیست و تنها گروههای سیاسی خود را از مشارکت در سیاست محروم میکنند.»
در این رابطه دو موضوع قابل ذکر است:
اول: اگر اصلاح طلبان بشینند کنار و فقط نظاره گر انتخابات باشند، کسی که ضرر می کند اصولگرایان و خصوصا تیم قالیباف است که ناگزیر است با تندروترین بخش اصولگرایی به رقابت بپردازد. رقابتی که قالیباف از حالا می داند در آن شکست خواهد خورد و در مجلس آینده ممکن است به سرنوشت حدادعادل در مجلس هشتم دچار شود.
دوم: اگر اصلاح طلبان در انتخابات مشارکت نکنند هیچ اتفاق خاصی هم برای آنها رخ نمی دهد. جز آنکه یکبار دیگر به اصولگرایان فرصت می دهند تا در کمال خونسردی و با اطمینان کامل از به دست گرفتن همه ارکان قدرت، عزم خود را جزم کنند و گره از مشکلات مردم بردارند. اگر اصولگرایان توان این کار را ندارند (که مشخص است ندارند) بهتر است از حالا فکری به حال خود کنند. امروز نزدیک به سه سال است که توپ و میدان در اختیار اصولگرایان است تا کارآمدی خود را اثبات کنند. اما نه تنها شاهد این اتفاق نبودیم بلکه وضعیت به گونه ای رقم خورده است که فسادی در ابعاد میلیارد دلاری اتفاق می افتد، اما تاکنون حتی آبدارچی یک اداره دولتی هم برای این تخلف به قوه قضائیه معرفی نشده است./ امتداد
اصولگرایان که کارشان را در انتخابات با تهدیدهای باهنر علیه اصلاح طلبان شروع کرده بودند، حالا به نقطه سر درگمی رسیدند و از اصلاح طلبان میپرسند «حالا قصد دارید چه کار کنید؟». پاسخ البته کوتاه و روشن است.
اخیرا و بعد از یادداشت سیدمصطفی تاجزاده در مورد انتخابات که حملاتی هماهنگ شده را علیه او شاهد بودیم، یکی از رسانه های قالیباف نوشته است: «مصطفی تاجزاده از اصلاحطلبان رادیکال در پیامی از داخل زندان، اصلاحطلبان را دعوت به عدم مشارکت در انتخابات کرد. این فرد تندرو به اصلاحطلبان توصیه کرد: «نباید وارد انتخابات شوند و وظیفه آنان مشارکت و معرفی نامزد در انتخابات نیست.» حال امروز توپ در زمین اصلاحطلبان است و باید به این سوال پاسخ دهند که بناست چه کنند؟»
به نظر میرسد نگرانی اصولگرایان از این است که احساس کردند اصلاح طلبان این بار حتی به اندازه سال ۹۸ و ۱۴۰۰ هم حاضر نیستند در فرآیند انتخابات مشارکت کنند و همین مساله آنها را به واهمه انداخته است.
اولا اینکه فرق اساسی هست میان «شرکت در انتخابات» و «مشارکت در انتخابات». شرکت در انتخابات یعنی رای دادن و رای دادن یک امر فردی است که هر کس بر اساس فهمی که از سیاست و شرایط کشور دارد در جهت آن اقدام و یا از این حق خود در دادن رای استفاده نمی کند. اما «مشارکت در انتخابات» مقوله ای دیگر است. «مشارکت کردن در انتخابات» در واقع همان چیزی است که اصولگرایان می خواهد. به این معنا که اصلاح طلبان لیستی را به مردم عرضه کنند و در فرآیندی شرکت کنند که در آن فردی برای بازیگری در عرصه سیاست ندارند. آنها می خواهند اصلاح طلبان لیستی ارائه کنند که این بار قبل از شورای نگهبان هیات های اجرایی دولت آنها را قلم و قمع کرده است. امکانی که این بار اتفاقا دست پخت مجلس قالیباف است که با تغییر قانون انتخابات چنین وضعی را رقم زده است. وضعیتی که حتی بنا بر روایتی محل اعتراض رهبری هم قرار گرفته است. تا جایی که حتی برخی از ردصلاحیت ها از نظر ایشان هم قابل توجهی نبوده است.
دوم اینکه این سئوال مطرح است که چرا قالیباف از عدم مشارکت اصلاح طلبان نگران است و با رسواترین حالت ممکن آن را اینگونه فریاد می زند: «اصلاحطلبان باید این موضوع را درک کنند که تنها بازنده عدم مشارکت در انتخابات خود آنها هستند؛ چراکه نتیجه هیچ انتخاباتی به ضرر حاکمیت نیست و تنها گروههای سیاسی خود را از مشارکت در سیاست محروم میکنند.»
در این رابطه دو موضوع قابل ذکر است:
اول: اگر اصلاح طلبان بشینند کنار و فقط نظاره گر انتخابات باشند، کسی که ضرر می کند اصولگرایان و خصوصا تیم قالیباف است که ناگزیر است با تندروترین بخش اصولگرایی به رقابت بپردازد. رقابتی که قالیباف از حالا می داند در آن شکست خواهد خورد و در مجلس آینده ممکن است به سرنوشت حدادعادل در مجلس هشتم دچار شود.
دوم: اگر اصلاح طلبان در انتخابات مشارکت نکنند هیچ اتفاق خاصی هم برای آنها رخ نمی دهد. جز آنکه یکبار دیگر به اصولگرایان فرصت می دهند تا در کمال خونسردی و با اطمینان کامل از به دست گرفتن همه ارکان قدرت، عزم خود را جزم کنند و گره از مشکلات مردم بردارند. اگر اصولگرایان توان این کار را ندارند (که مشخص است ندارند) بهتر است از حالا فکری به حال خود کنند. امروز نزدیک به سه سال است که توپ و میدان در اختیار اصولگرایان است تا کارآمدی خود را اثبات کنند. اما نه تنها شاهد این اتفاق نبودیم بلکه وضعیت به گونه ای رقم خورده است که فسادی در ابعاد میلیارد دلاری اتفاق می افتد، اما تاکنون حتی آبدارچی یک اداره دولتی هم برای این تخلف به قوه قضائیه معرفی نشده است./ امتداد