جماران، دکتر حسین سلیمی که در هفدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران سخن می گفت، خاطرنشان کرد: «ایمانوئل کانت» در مقدمه کتاب «صلح جاوید» که رساله ای درباره سیاست و روابط بین الملل در عصر مدرت است، به گونه ای به زبان ادبی از عدم توجه به سخن اهل دانش از سوی اهل سیاست، گلایه می کند . او می گوید سیاستمداران بیشتر علاقه دارند با توسل به زور و کشیدن شمشیر مسائل را حل کنند، اما این کلمات را می نگارم تا اگر روزی کسی خواست حق سیاستمداری را به جای آورد، از آن استفاده کند.
وی با بیان اینکه اختلاف میان اهل نظر و اهل اجرا از آن زمان تاکنون ادامه داشته است، افزود: شکافی که میان اهل نظر و عمل وجود داشته، یکی از بزرگترین مشکلات جامعه سیاسی امروز ما است. به همین دلیل در این همایش تلاش کردیم با دعوت از افراد، سلایق و اندیشه های مختلف، نشان دهیم می توان همگرایی بسیار سازنده ایجاد کرد.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: اگر در و پنجره حوزه سیاسی، به روی سلایق، اندیشه ها و دیدگاه های مختلف باز شود، استقبال جامعه را خواهد داشت و این مساله در این همایش خود را نشان داد . این موضوع تنها به حوزه علم محدود نمی شود و در حوزه عمل هم اگر در به روی همه سلایق و دیدگاه ها و گونه های مختلف اندیشه، باز شود استقبال جامعه را شاهد خواهیم بود. بسیار خرسندیم که این اندیشه مورد استقبال جامعه علمی کشور قرار گرفته است.
سلیمی با تاکید بر اینکه در جهان امروز شاهد دو روند متعارض و متنازع هستیم، توضیح داد: ما در عرصه سیاست، آینده های مختلفی پیش رو خواهیم داشت؛ اما نوع نگرش ما به آینده و چیستی آینده، آینده ما را تغییر خواهد داد. آن گونه که ما به جهان بنگریم ، جهان ما آنگونه خواهد شد. اگر به جهان آینده، نگرش تعارض آلود داشته باشیم، زندگی سیاسی ما در جهان آینده تعارض آلود خواهد شد. اگر نگاه ما مبتنی بر همکاری و هم زیستی باشد، جهان ما آنگونه خواهد شد. در جهان در حال شکل گیری، ما با دو روند متفاوت روبرو هستیم و بستگی دارد که کدام را انتخاب کنیم.
وی اضافه کرد: ما شاهد شیوع بیماری ای خصوصا در دوره پس از کرونا ، با عنوان بیماری «شوم گردی» هستیم. اگر گاه با نوع نگاه آخرالزمانی هم ترکیب شود، باعث می شود بیشتر به دنبال اخبار بد، شوم، حوادث هولناک و تلخ بگردیم. این نوعی بیماری تازه است که در حوزه ذهن انسانها، نه فقط در این سوی جهان، که در ذهن همه انسانها گسترش پیدا کرده است. این بیماری در ذهن ما ایرانی ها باعث شده که تنها ابعاد تاریک جهان آینده را ببینیم، در حالی که همه آینده جهان تاریک نیست. همه تحولاتی که جهان ما رخ می دهد، هولناک نیست.
به گفته این استاد دانشگاه، ما با دو روند متفاوت روبرو هستیم؛ روندی که جهان را پیوسته تر، نزدیک تر و همکاری جویانه تر می کند و روند دیگری که در بعضی نقاط جهان است، جهان را به تعارض با یکدیگر می کشاند. بیشتر نقاط جهان به جایی رسیده که امکان تعارض در آنها، به حداقل رسیده است.
وی یادآور شد: تا پیش از جنگ اوکراین و غزه، تعداد منازعات بین المللی در حال کاهش بوده است. هر چند مرگبار بودن سلاح ها بیشتر شده بود ، اما کشتارهای ناشی از آن کاهش یافته بود. بنابراین صرف نظر از این دو جنگ، اکثر نقاط جهان ما به سمت کاهش منازعات سیر پیدا می کند.
سلیمی افزود: مناطقی که همگرایی اقتصادی در آنها بیشتر است، منازعه در آنها تقریبا ریشه کن شده است. مناطقی در جهان امروز ما تنازع آلود هستند که همگرایی اقتصادی در آنها وجود ندارد. جهان ما به این سمت سوق پیدا می کند که بعد از وقفه دوران کرونا، پیوستگی بیشتری میان اقتصادها در عرصه جهانی شکل دهد. نرخ رشد تجارت جهانی روز به روز در حال افزایش است و جهان ما به سمتی پیش می رود که هویتهای اجتماعی در بستر شبکه های مجازی، کاملا به یکدیگر می پیوندند. امروز از هشت میلیارد مردم جهان، حدود ۵٫۵ میلیارد نفر در شبکه های اجتماعی به هم پیوسته اند و هویتهای جهانی تازه ای را به خود اختصاص می دهند.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه ما در دنیایی زندگی می کنیم که تجارت و شبکه های اجتماعی در کنار شبکه های اجتماعی، ما را به عرصه جدیدی وارد می کند، اظهارداشت: در چنین فضایی، پرسش این است که ما می خواهیم بر کدام وجه جهان جدید تاکید کنیم! در سیاستگذاری ها کدام روند جهان را می خواهیم در ذهن خود برجسته کنیم. اینکه جهان را کاملا همکاری جویانه ببینیم، تا حدودی ساده انگاری است و جهان را تعارض آلود دانستن هم به بیماری «شوم گردی» مربوط می شود. در واقع، جهان آینده ما هر دو این ابعاد را شامل می شود و تصور ما این است که اگر هر دو بعد جهان آینده را در سیاستگذاری های خود ببینیم، می توانیم ابعاد مهمی را برجسته کنیم. اما اگر یکی از این ابعاد را برجسته کنیم، باید بدانیم نوع سیاستگذاری داخلی و خارجی ما متفاوت خواهد بود.
دلاوری: ایران، نمونه عالی از تراکم بحران ها در جهان امروز است/ جامعه ما رو به اسطوره ای بسیار وحشتناک آورده است؛ کاوه ای پیدا نمی گردد، کاشکی اسکندری پیدا شود! باید خزانه اعتماد را فربه کرد و به جامعه برگشت
همچنین در این همایش، دکتر ابوالفضل دلاوری با بیان اینکه ایران، نمونه عالی از تراکم بحران ها در جهان امروز است، گفت: اقتصاد ناتوان و از رمق افتاده تحت تاثیر رودیدادهای بیش از ۴۰ سال اخیر، جامعه درگیر در چنین بحرانها که چشم انداز روشنی پیش روی خود نمی بیند و بخش بزرگی از آن احساس ناامیدی می کند و به توانمندی نظم سیاسی و نظام سیاسی، اطمینان چندانی ندارد. این جامعه، عیجب ترین پدیده تاریخ سیاسی جهان را به نمایش می گذارد که شکافی بسیار عمیق است که در تخیل هم نمی گنجد که چگونه بخش بزرگی از جامعه هر آنچه که دولت می گوید را دروغ می پندارد. به هر آنچه که حکمرانان می خواهند ببافند، حمله می کند.
عضو هیات علمی دانشگاه طباطبایی، جهان پیش رو را سیال و نامتعیّن از هر جهت دانست که هیچ چشم اندازی در روندهای آن مشهود نیست و خاطرنشان کرد: این وضعیت، در ابعاد، فکری، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی دیده می شود. ما در وضعیت تعلیق قرار گرفته ایم. اقتصادهای بزرگ هستند، اما درگیر هستند. توسعه علمی و تکنولوژیک انجام می شود، اما روشن نیست در خدمت چه نظمی عمل می کند و در عین حال می تواند بی نظمی ها را تعمیق ببخشید و تشدید کند. اقتصاد جهانی همچنان فقر و نابرابری و عدم توسعه متوازن در جهان را تعمیق می بخشد. ابعاد نظم و امنیت جهانی در دو سده اخیر، سیال ترین و مبهم ترین وضعیت را دارد. تکثر صف بندیهای جهانی، مراکز قدرت و اگر نگوییم بن بستهای استراتژیک، تناقضات و تداخلهای استراتژیک میان بازیگران اصلی و بعضا درجه دوم و حاشیه ای را شاهد هستیم.
وی با بیان اینکه صف بندی ها سیّال است و مبنای مشخصی ندارند، گفت: ما شاهد انباشت بحران در جهان امروز هستیم. جهان نگران روندهای محیط زیستی مخرب است. قدرتهای اقتصادی جهان فرصتها و توانمندیهای بازتولید یک نظم اجتماعی و اقتصادی را در کشورهای خود هم ندارند. ژئوکالچر از همه حوزه ها بحرانی تر است و فرهنگ ها و خرده فرهنگهای تنازعی در همه جا سربرآورده اند که تاثیر خود را بر جهان آینده خواهد گذاشت. بنابراین جهانی فاقد چشم انداز روشنی در حوزه های استراتژیک داریم.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به تصایری که از ایران بازنمایی می شود اشاره کرد و گفت: ایران، نمونه عالی از تراکم بحران ها در جهان امروز است. اقتصاد ناتوان و از رمق افتاده تحت تاثیر رودیدادهای بیش از ۴۰ سال اخیر، جامعه درگیر در چنین بحرانها که چشم انداز روشنی پیش روی خود نمی بیند و بخش بزرگی از آن احساس ناامیدی می کند و به توانمندی نظم سیاسی و نظام سیاسی، اطمینان چندانی ندارد. این جامعه، عیجب ترین پدیده تاریخ سیاسی جهان را به نمایش می گذارد که شکافی بسیار عمیق است که در تخیل هم نمی گنجد که چگونه بخش بزرگی از جامعه هر آنچه که دولت می گوید را دروغ می پندارد. به هر آنچه که حکمرانان می خواهند ببافند، حمله می کند. متاسفانه شاهد خوشحالی بخشی بزرگ جامعه از شکست حاکمانش هستیم. این مساله در هیچ جای دنیا دیده می شود.
دلاوری با تاکید بر ضرورت توجه به چگونگی ایجاد اجماع در چنین وضعیتی، ادامه داد: جامعه ما رو به اسطوره ای بسیار وحشتناک آورده است؛ کاوه ای پیدا نمی گردد، کاشکی اسکندری پیدا شود! ما شاهد جلوه های مختلف این انگاره در سالهای اخیر هستیم که در حال تبدیل شدن به نظام معنایی و باوری فراگیر است. این گسل های متعدد، به دلیل وجود حکمرانی معیوب است. باید بررسی کرد در چنین وضعیتی، چگونه می خواهیم با جهان آینده مواجه شویم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید خزانه اعتماد را فربه کرد و به جامعه برگشت. این مقوله ای عمدتا فرهنگی است که در ذهنیت ها شکل می گیرد.