گروه سیاسی: در اولین اجلاسیه مجلس دوازدهم قالیباف با کمک مستقلین به کرسی ریاست تکیه زد اما بنا به روایت ها «رأی آتش به اختیار» در انتخابات هیات رئیسه اول کم نبود.
خبرگزاری خبرآنلاین، پرونده انتخابات هیات رئیسه مجلس در اجلاسیه اول بسته شد تا «محمدباقر قالیباف» بعد از مشخص شدن تکلیفش در انتخابات ۸ خرداد و تکیه بر صندلی ریاست مجلس دوازدهم در سال اول، با خیالی آسوده به سراغ انتخابات ۸ تیر ماه برود.
ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم با اماواگرهای زیادی روبرو بود، افشاگری های چندماه مانده به انتخابات مجلس دوازدهم، ریزش سنگین آراء او در انتخابات ۱۱ اسفند و قرار گرفتن نامش پایین تر از چهره های تندرویی چون نبویان، ثابتی و رسایی و فضاسازی های بعد از انتخابات علیه او فضا را علیه او کرده بود آنقدر که بسیاری را به این تحلیل رسانده بود که قالیباف حتی به سمت انصراف از نمایندگی مجلس خواهد رفت.
در فاصله بین سقوط بالگرد رئیس جمهور و شهادت او و ضرورت تشکیل یک دولت جدید ظرف ۵۰ روز و مطرح شدن نام قالیباف به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری، این ادعا یا پیشنهاد ضمنی به او برای استعفا، جدی تر از قبل شد.
برخی رقبا و طیف مخالف با او در پارلمان نیز فضا را به این سمت برده بودند که او باید در یکی از این دو انتخابات خود را به عنوان کاندیدا مطرح کند و برهمین اساس قالیباف را به سمت انتخابات ۸ تیر سوق می دادند تا فضای مجلس برای رأی آوری کاندیداهای تندرویی چون ذوالنوری را فراهم کنند.
قالیباف اما نه استعفا داد نه از کاندیداتوری کنار کشید، آمد و با یک ائتلاف دقیقه آخری رأی آورد. چه آنکه نقشه سیاسی او برای آینده سیاست ورزی اش معطوف به یک انتخابات نبود، او هم تصمیمش بر حضور در انتخابات ۸ خرداد بود هم انتخابات ۸ تیرماه. برهمین اساس هم در فاصله چند ساعته مانده به انتخابات هیات رئیسه مجلس زمین بازی را تغییر داد.
اتفاقات دو سه روز اخیر و مشخصا اتفاقات روز گذشته تاثیر مهمی در آنچه در صحن علنی مجلس اتفاق افتاد داشت. قالیباف دو روز قبل در جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی که در آن همه نحله های اصولگرایی از طیف نزدیک به خودش تا پایداری ها و امنا و …عضویت داشتند، حضور یافت. قالیباف اما همه تخم مرغ ها را در سبد پایداری ها نگذاشته بود و همزمان با مستقلین نیز وارد لابی شده بود، نتیجه این لابی ها به فاصله کوتاه از عدم اجماع فراکسیون انقلاب اسلامی بر روی کاندیداتوری او مشخص شد، آنجا که فراکسیون مستقلین هم بعد از دقایقی اعلام کرد که در انتخابات ریاست مجلس پشت سر قالیباف خواهد ایستاد.
مستقلین در جلسه مجلس تبدیل به «برگ برنده» قالیباف شدند، هرچند بنا بر آنچه خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با برخی اعضای این فراکسیون حاصل کرد، رأی به قالیباف رأی اجماعی بوده است اما نه آن اجماع صددرصدی و برخی اعضا نیز آتش به اختیار پیش رفته اند.
آنالیز «۱۹۸ رأی» ریخته شده به سبد قالیباف حکایت از آن دارد که به جز بدنه رأی خود او که بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ رأی برآورد می شد، رأی مستقلین هم به کمک او آمده اند و در غیاب موتلفین پیشین او یعنی پایداری که خودشان ذوالنوری را علم کرده بودند، او توانست رقابت بر سر کرسی ریاست را به نفع خود تمام کند.
ائتلاف قالیباف را باید ائتلافی قوی نیز ارزیابی کرد چه آنکه فاصله بین او و ذوالنوری که تلاش داشت خود را یک رقیب قوی نشان دهد را با فاصله معناداری شکست داد.
در این میان «۶۰ رأی» ذوالنوری نیز قابل تامل است، چه آنکه به نظر می رسید ذوالنوری با تکیه بر حمایت امنا و پایداری برای ریاست مجلس خیز برداشته بود اما ادعای امنایی ها درباره داشتن بیشترین کرسی در مجلس با آنچه در انتخابات ریاست مجلس دیده شد فاصله معناداری داشت.
«۵ رأی» داده شده به متکی اما قابل تامل تر از رأی ذوالنوری بود. او که توانسته بود به سبب حضور در لیست مشترک امنا و شورای وحدت وارد پارلمان شود به نظر می رسید که حمایت منتخبان راه یافته به مجلس از شورای وحدت را داشته باشد اما به نظر می رسد این طیف منتخبان نیز به سمت قالیباف گرایش داشته اند تا متکی. شاید متکی اگر چنین برآوردی از پایگاه رأی خود داشت وارد عرصه رقابت نمی شد.
«۲۴ رأی» باطله چه کسانی بودند؟ در یک برآورد از این آرا می توان اکثریت این ۲۴ رأی را متعلق به مستقلینی دانست که هیچ کدام از کاندیداهای فعلی را در قامت ریاست نمی دانستند.
رأی آوری حاجی بابایی در میان کاندیداهای نواب رئیسی قابل پیش بینی بود، چه آنکه او نیز در نتیجه ائتلافی که بین مستقلین و طیفی ازاصولگرایان صورت گرفته بود توانست به این جایگاه برسد، فارغ از اینکه خود حاجی بابایی بخاطر چند دوره حضور در پارلمان و تکیه بر صندلی ریاست کمیسیون های مهم مجلس قدرت لابی گری شخصی را هم داشت.
رأی داده شده به نیکزاد را نیز می توان رأی ترکیبی از پایداری ها، امنایی ها و شاید رأی کم تعدادی از قالیبافی های حاضر در پارلمان دانست.
۳۶ رأی ریخته شده در گلدان به نام حمید رسایی نیز حکایت از آن داشت که رسایی حتی در طیف امنا نیز کاندیدای مقبولی برای این کرسی نبوده است.
در کرسی های دبیری هیات رئیسه یاران قالیباف دست برتر را داشته اند.
اکبر رنجبرزاده نماینده اسدآباد در مجلس دوازدهم است که در مجلس یازدهم غایب و در مجلس دهم عضو هیات رئیسه بوده است. او در مجلس دهم عضو فراکسیون نمایندگان ولایی بوده؛ فراکسیونی که در آن از دیگر فراکسیون نزدیک به آنها، یعنی مستقلین ولایی فاصلهای معنادار داشت.
رنجبرزاده اما در مجلس دهم که همزمان به انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ بود، از حامیان رئیسی و قالیباف بود که پس از انصراف قالیباف، اقدام او را «شجاعانه، توام با بصیرت و همراه با ایثار» توصیف کرد. او همچنین تمجیدهای دیگری نیز در چند نوبت از قالیباف داشته است. رنجبرزاده در انتخابات مجلس دوازدهم، در فهرست شورای ائتلاف که نزدیک به قالیباف شهرت دارد، قرار داشت. با این وجود او به طور همزمان در فهرست شریان، جریان مقابل شورای ائتلاف و از مخالفان قالیباف نیز قرار داشته است. با توجه به گرایشات قبلی رنجبرزاده، احتمالا باید او را در طیف قالیباف در نظر گرفت که تمایلاتی هم به تفکرات شریان دارد! او در انتخابات هیات رئیسه ۹۵ رای کسب کرد.
محمد رشیدی نماینده کرمانشاه که در مجلس یازدهم هم بوده، در مجلس دوازدهم نیز در همان جایگاهی مینشیند که در چهار سال پیش نشسته بود. رشیدی نیز از جمله نمایندگان نزدیک به قالیباف است؛ کسب ۹۷ رای برای نمایندهای که در فهرست شورای ائتلاف قرار داشته، همان معنایی را دارد که آرای دیگر نمایندگان نزدیک به قالیباف دارد؛ اعتماد ضعیف مجلس به نمایندگان حامی رئیس.
مجتبی یوسفی نماینده اهواز در مجلس یازدهم و دوازدهم دیگر دبیر هیات رئیسه است؛ او ۹۸ رای از مجلسیهای جدید دریافت کرده است؛ یوسفی در مجلس قبل، سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی یا همان فراکسیون اکثریت مجلس به ریاست قالیباف بود. یوسفی نیز از جمله نمایندگان نزدیک به قالیباف به شمار میرود.
روحالله متفکر آزاد عضو دیگر دبیران هیات رئیسه است؛ او در مجلس یازدهم و دوازدهم از حوزه انتخابیه تبریز به مجلس راه یافت. این نماینده تبریز سال ۹۸، در فهرست مورد حمایت جبهه پایداری قرار داشت؛ برای انتخابات اخیر هم او از سوی تندروهای پایداری حمایت شد و در فهرست تشکل شریان نیز قرار گرفت. شریان، این تشکل نوظهور را حمید رسایی بازیگردانی میکند که البته نزدیک به مهرداد بذرپاش نیز هست.
احمد نادری نماینده تهران در مجالس یازدهم و دوازدهم است که ۱۱۲ رای به نام او نوشته شد. نادری از جمله نمایندگان جبهه پایداری است که در چند نوبت این تشکل تندروی سیاسی، او را در میان نامزدهایی که آنها را «اصلح» خوانده، گنجانده است. نادری در جریان ائتلاف شانا(شورای ائتلاف) و پایداری برای انتخابات سال گذشته، از جمله سهمیههای جبهه پایداری بود. در سال۹۸ هم به عنوان سهم پایداری در فهرست واحد این جبهه و شورای ائتلاف قرار گرفت.
مجتبی بخشیپور نماینده اسلامآباد غرب و دالاهو در بین دبیران هیات رئیسه بیشترین رای را توانست کسب کند؛ ۱۲۰ نماینده به او رای دادند.
بنا بر شنیدهها، او از جمله نمایندگانی است که همزمان در دو فراکسیون انقلاب اسلامی و مستقلین در رفت و آمد است؛ این نماینده مجلس که در دور دوم انتخابات به مجلس یازدهم راه یافت، در فهرست پایداری و شریان و در کل بنظر میرسد مورد حمایت جریانهای اصولگرایی قرار نداشته است. او از جمله نمایندگانی است که رفتار سیاسی آنها را میتوان به ساختمانی دو نبش تعبیر کرد.
اتفاقات در صندلی ناظرین مجلس هم قابل توجه بود. آرای غلامرضا نوری قزلجه از جمله آرای غیرقابل پیشبینی است. ۱۳۰ رای در مجلسی با حضور پررنگ اصولگرایانی از نحله های مختلف، را باید حاصل رای یکپارچه فراکسیون مستقلین است.
تعداد باقی آرای او را باید از جریان نزدیک به قالیباف درنظر گرفت؛ دو طیف اصلی اصولگرایان، یکی طیف قالیباف است و یکی طیف تندروها متشکل از پایداری و تشکل «امنا» است؛ قاعدتا تندروها با نماینده مخالف صیانت میانه خوبی ندارند و به او رای نمیدهند. بنا بر این آرای نوری قزلجه غیر از مستقلین را باید از همین طیف درنظر گرفت؛ البته باید این نکته را باید از نظر دور نگه نداشت که فراکسیون اکثریت به دلیل اختلافات هیچ مصوبهای در مورد انتخابات هیات رئیسه نداشته است؛ به این معنا که آرای ثبت شده از سوی نمایندگان، «رأی شخصی» و «آتش به اختیار» بوده است. علیایحال این رای نشان دهنده آشفتگی در اردوگاه اصولگرایان است.
از سوی دیگر در آرای نوری قزلجه اثرات رایزنیهای شخصی و احتمالا حمایت نمایندگان مناطق ترکنشین را هم باید در نظر داشت؛ چرا که نامزدهای دیگر فراکسیون مستقلین، کمتر از نصف آرای او رای آوردهاند و در عین حال، نوری قزلجه بیشتر از نمایندگان نزدیک به قالیباف رای جمع کرده است.
از سوی دیگر، علیرضا سلیمی نمایندهای که اینبار از تهران راهی مجلس شده، توانسته ۸۲ رای کسب کند؛ او تا پیش از این در مجالسی که حضور داشته، از حوزه انتخابیه محلات وارد میشده است.
به هر شکل مقایسه آرای او در این انتخابات با انتخابات چهار اجلاسیه مجلس یازدهم، نشاندهنده ریزش نزدیک به ۵۰درصدی اوست. سلیمی در مجلس یازدهم در همین نقش حاضر بود و در چهار سال مجلس قبل، به ترتیب، ۱۲۹، ۱۴۱، ۱۴۶ و ۱۸۱ رای کسب کرده بود. به عبارت دیگر، آرای به شدت افول کردهی سلیمی نسبت به مجلس قبل، نشاندهنده اقبال پایین مجلسی است که دو سوم آن را نمایندگان جدید تشکیل میدهند. از آنجا که سلیمی با فهرست ائتلافی شانا و پایداری وارد مجلس شده، و از سوی دیگر او تعاملاتش عموما با جریانات نزدیک به پایداری است، احتمالا این رای را باید حاضل عدم رای نزدیکان به قالیباف در نظر گرفت.
ناظر دیگر سید جلیل میرمحمدی است که نماینده تفت و میبد است؛ او در مجلس قبل هم حضور داشت و از دوستداران قالیباف است. ارادتش به قالیباف چنان است که در مجلس قبل وقتی محمدرضا صباغیان نماینده یزد از مدیریت رئیس مجلس انتقاد کرد، در سخنانی که در صحن بیان کرد، گفت که «صمیمانه از رئیس مجلس عذرخواهی میکنم.» او توانسته ۶۱ رای کسب کند و که رایی به شدت کم است و نشاندهنده این موضوع است که هرچند آرا شخصی بوده و بدون تصمیم فراکسیونی، اما نگاه مجلس به افراد حامی قالیباف آنچنان مثبت نیست.
در ارتباط با این دو نماینده حامی قالیباف باید تاکید کرد که هرچند مجلس رای اکثریت را به قالیباف داده اما رای پایین به این دو نماینده، میتواند بیان کند آن نگاهی که به شخص قالیباف است، به نمایندگان حامیاش تسری پیدا نکرده است.
خبرگزاری خبرآنلاین، پرونده انتخابات هیات رئیسه مجلس در اجلاسیه اول بسته شد تا «محمدباقر قالیباف» بعد از مشخص شدن تکلیفش در انتخابات ۸ خرداد و تکیه بر صندلی ریاست مجلس دوازدهم در سال اول، با خیالی آسوده به سراغ انتخابات ۸ تیر ماه برود.
ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم با اماواگرهای زیادی روبرو بود، افشاگری های چندماه مانده به انتخابات مجلس دوازدهم، ریزش سنگین آراء او در انتخابات ۱۱ اسفند و قرار گرفتن نامش پایین تر از چهره های تندرویی چون نبویان، ثابتی و رسایی و فضاسازی های بعد از انتخابات علیه او فضا را علیه او کرده بود آنقدر که بسیاری را به این تحلیل رسانده بود که قالیباف حتی به سمت انصراف از نمایندگی مجلس خواهد رفت.
در فاصله بین سقوط بالگرد رئیس جمهور و شهادت او و ضرورت تشکیل یک دولت جدید ظرف ۵۰ روز و مطرح شدن نام قالیباف به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری، این ادعا یا پیشنهاد ضمنی به او برای استعفا، جدی تر از قبل شد.
برخی رقبا و طیف مخالف با او در پارلمان نیز فضا را به این سمت برده بودند که او باید در یکی از این دو انتخابات خود را به عنوان کاندیدا مطرح کند و برهمین اساس قالیباف را به سمت انتخابات ۸ تیر سوق می دادند تا فضای مجلس برای رأی آوری کاندیداهای تندرویی چون ذوالنوری را فراهم کنند.
قالیباف اما نه استعفا داد نه از کاندیداتوری کنار کشید، آمد و با یک ائتلاف دقیقه آخری رأی آورد. چه آنکه نقشه سیاسی او برای آینده سیاست ورزی اش معطوف به یک انتخابات نبود، او هم تصمیمش بر حضور در انتخابات ۸ خرداد بود هم انتخابات ۸ تیرماه. برهمین اساس هم در فاصله چند ساعته مانده به انتخابات هیات رئیسه مجلس زمین بازی را تغییر داد.
اتفاقات دو سه روز اخیر و مشخصا اتفاقات روز گذشته تاثیر مهمی در آنچه در صحن علنی مجلس اتفاق افتاد داشت. قالیباف دو روز قبل در جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی که در آن همه نحله های اصولگرایی از طیف نزدیک به خودش تا پایداری ها و امنا و …عضویت داشتند، حضور یافت. قالیباف اما همه تخم مرغ ها را در سبد پایداری ها نگذاشته بود و همزمان با مستقلین نیز وارد لابی شده بود، نتیجه این لابی ها به فاصله کوتاه از عدم اجماع فراکسیون انقلاب اسلامی بر روی کاندیداتوری او مشخص شد، آنجا که فراکسیون مستقلین هم بعد از دقایقی اعلام کرد که در انتخابات ریاست مجلس پشت سر قالیباف خواهد ایستاد.
مستقلین در جلسه مجلس تبدیل به «برگ برنده» قالیباف شدند، هرچند بنا بر آنچه خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با برخی اعضای این فراکسیون حاصل کرد، رأی به قالیباف رأی اجماعی بوده است اما نه آن اجماع صددرصدی و برخی اعضا نیز آتش به اختیار پیش رفته اند.
آنالیز «۱۹۸ رأی» ریخته شده به سبد قالیباف حکایت از آن دارد که به جز بدنه رأی خود او که بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ رأی برآورد می شد، رأی مستقلین هم به کمک او آمده اند و در غیاب موتلفین پیشین او یعنی پایداری که خودشان ذوالنوری را علم کرده بودند، او توانست رقابت بر سر کرسی ریاست را به نفع خود تمام کند.
ائتلاف قالیباف را باید ائتلافی قوی نیز ارزیابی کرد چه آنکه فاصله بین او و ذوالنوری که تلاش داشت خود را یک رقیب قوی نشان دهد را با فاصله معناداری شکست داد.
در این میان «۶۰ رأی» ذوالنوری نیز قابل تامل است، چه آنکه به نظر می رسید ذوالنوری با تکیه بر حمایت امنا و پایداری برای ریاست مجلس خیز برداشته بود اما ادعای امنایی ها درباره داشتن بیشترین کرسی در مجلس با آنچه در انتخابات ریاست مجلس دیده شد فاصله معناداری داشت.
«۵ رأی» داده شده به متکی اما قابل تامل تر از رأی ذوالنوری بود. او که توانسته بود به سبب حضور در لیست مشترک امنا و شورای وحدت وارد پارلمان شود به نظر می رسید که حمایت منتخبان راه یافته به مجلس از شورای وحدت را داشته باشد اما به نظر می رسد این طیف منتخبان نیز به سمت قالیباف گرایش داشته اند تا متکی. شاید متکی اگر چنین برآوردی از پایگاه رأی خود داشت وارد عرصه رقابت نمی شد.
«۲۴ رأی» باطله چه کسانی بودند؟ در یک برآورد از این آرا می توان اکثریت این ۲۴ رأی را متعلق به مستقلینی دانست که هیچ کدام از کاندیداهای فعلی را در قامت ریاست نمی دانستند.
رأی آوری حاجی بابایی در میان کاندیداهای نواب رئیسی قابل پیش بینی بود، چه آنکه او نیز در نتیجه ائتلافی که بین مستقلین و طیفی ازاصولگرایان صورت گرفته بود توانست به این جایگاه برسد، فارغ از اینکه خود حاجی بابایی بخاطر چند دوره حضور در پارلمان و تکیه بر صندلی ریاست کمیسیون های مهم مجلس قدرت لابی گری شخصی را هم داشت.
رأی داده شده به نیکزاد را نیز می توان رأی ترکیبی از پایداری ها، امنایی ها و شاید رأی کم تعدادی از قالیبافی های حاضر در پارلمان دانست.
۳۶ رأی ریخته شده در گلدان به نام حمید رسایی نیز حکایت از آن داشت که رسایی حتی در طیف امنا نیز کاندیدای مقبولی برای این کرسی نبوده است.
در کرسی های دبیری هیات رئیسه یاران قالیباف دست برتر را داشته اند.
اکبر رنجبرزاده نماینده اسدآباد در مجلس دوازدهم است که در مجلس یازدهم غایب و در مجلس دهم عضو هیات رئیسه بوده است. او در مجلس دهم عضو فراکسیون نمایندگان ولایی بوده؛ فراکسیونی که در آن از دیگر فراکسیون نزدیک به آنها، یعنی مستقلین ولایی فاصلهای معنادار داشت.
رنجبرزاده اما در مجلس دهم که همزمان به انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ بود، از حامیان رئیسی و قالیباف بود که پس از انصراف قالیباف، اقدام او را «شجاعانه، توام با بصیرت و همراه با ایثار» توصیف کرد. او همچنین تمجیدهای دیگری نیز در چند نوبت از قالیباف داشته است. رنجبرزاده در انتخابات مجلس دوازدهم، در فهرست شورای ائتلاف که نزدیک به قالیباف شهرت دارد، قرار داشت. با این وجود او به طور همزمان در فهرست شریان، جریان مقابل شورای ائتلاف و از مخالفان قالیباف نیز قرار داشته است. با توجه به گرایشات قبلی رنجبرزاده، احتمالا باید او را در طیف قالیباف در نظر گرفت که تمایلاتی هم به تفکرات شریان دارد! او در انتخابات هیات رئیسه ۹۵ رای کسب کرد.
محمد رشیدی نماینده کرمانشاه که در مجلس یازدهم هم بوده، در مجلس دوازدهم نیز در همان جایگاهی مینشیند که در چهار سال پیش نشسته بود. رشیدی نیز از جمله نمایندگان نزدیک به قالیباف است؛ کسب ۹۷ رای برای نمایندهای که در فهرست شورای ائتلاف قرار داشته، همان معنایی را دارد که آرای دیگر نمایندگان نزدیک به قالیباف دارد؛ اعتماد ضعیف مجلس به نمایندگان حامی رئیس.
مجتبی یوسفی نماینده اهواز در مجلس یازدهم و دوازدهم دیگر دبیر هیات رئیسه است؛ او ۹۸ رای از مجلسیهای جدید دریافت کرده است؛ یوسفی در مجلس قبل، سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی یا همان فراکسیون اکثریت مجلس به ریاست قالیباف بود. یوسفی نیز از جمله نمایندگان نزدیک به قالیباف به شمار میرود.
روحالله متفکر آزاد عضو دیگر دبیران هیات رئیسه است؛ او در مجلس یازدهم و دوازدهم از حوزه انتخابیه تبریز به مجلس راه یافت. این نماینده تبریز سال ۹۸، در فهرست مورد حمایت جبهه پایداری قرار داشت؛ برای انتخابات اخیر هم او از سوی تندروهای پایداری حمایت شد و در فهرست تشکل شریان نیز قرار گرفت. شریان، این تشکل نوظهور را حمید رسایی بازیگردانی میکند که البته نزدیک به مهرداد بذرپاش نیز هست.
احمد نادری نماینده تهران در مجالس یازدهم و دوازدهم است که ۱۱۲ رای به نام او نوشته شد. نادری از جمله نمایندگان جبهه پایداری است که در چند نوبت این تشکل تندروی سیاسی، او را در میان نامزدهایی که آنها را «اصلح» خوانده، گنجانده است. نادری در جریان ائتلاف شانا(شورای ائتلاف) و پایداری برای انتخابات سال گذشته، از جمله سهمیههای جبهه پایداری بود. در سال۹۸ هم به عنوان سهم پایداری در فهرست واحد این جبهه و شورای ائتلاف قرار گرفت.
مجتبی بخشیپور نماینده اسلامآباد غرب و دالاهو در بین دبیران هیات رئیسه بیشترین رای را توانست کسب کند؛ ۱۲۰ نماینده به او رای دادند.
بنا بر شنیدهها، او از جمله نمایندگانی است که همزمان در دو فراکسیون انقلاب اسلامی و مستقلین در رفت و آمد است؛ این نماینده مجلس که در دور دوم انتخابات به مجلس یازدهم راه یافت، در فهرست پایداری و شریان و در کل بنظر میرسد مورد حمایت جریانهای اصولگرایی قرار نداشته است. او از جمله نمایندگانی است که رفتار سیاسی آنها را میتوان به ساختمانی دو نبش تعبیر کرد.
اتفاقات در صندلی ناظرین مجلس هم قابل توجه بود. آرای غلامرضا نوری قزلجه از جمله آرای غیرقابل پیشبینی است. ۱۳۰ رای در مجلسی با حضور پررنگ اصولگرایانی از نحله های مختلف، را باید حاصل رای یکپارچه فراکسیون مستقلین است.
تعداد باقی آرای او را باید از جریان نزدیک به قالیباف درنظر گرفت؛ دو طیف اصلی اصولگرایان، یکی طیف قالیباف است و یکی طیف تندروها متشکل از پایداری و تشکل «امنا» است؛ قاعدتا تندروها با نماینده مخالف صیانت میانه خوبی ندارند و به او رای نمیدهند. بنا بر این آرای نوری قزلجه غیر از مستقلین را باید از همین طیف درنظر گرفت؛ البته باید این نکته را باید از نظر دور نگه نداشت که فراکسیون اکثریت به دلیل اختلافات هیچ مصوبهای در مورد انتخابات هیات رئیسه نداشته است؛ به این معنا که آرای ثبت شده از سوی نمایندگان، «رأی شخصی» و «آتش به اختیار» بوده است. علیایحال این رای نشان دهنده آشفتگی در اردوگاه اصولگرایان است.
از سوی دیگر در آرای نوری قزلجه اثرات رایزنیهای شخصی و احتمالا حمایت نمایندگان مناطق ترکنشین را هم باید در نظر داشت؛ چرا که نامزدهای دیگر فراکسیون مستقلین، کمتر از نصف آرای او رای آوردهاند و در عین حال، نوری قزلجه بیشتر از نمایندگان نزدیک به قالیباف رای جمع کرده است.
از سوی دیگر، علیرضا سلیمی نمایندهای که اینبار از تهران راهی مجلس شده، توانسته ۸۲ رای کسب کند؛ او تا پیش از این در مجالسی که حضور داشته، از حوزه انتخابیه محلات وارد میشده است.
به هر شکل مقایسه آرای او در این انتخابات با انتخابات چهار اجلاسیه مجلس یازدهم، نشاندهنده ریزش نزدیک به ۵۰درصدی اوست. سلیمی در مجلس یازدهم در همین نقش حاضر بود و در چهار سال مجلس قبل، به ترتیب، ۱۲۹، ۱۴۱، ۱۴۶ و ۱۸۱ رای کسب کرده بود. به عبارت دیگر، آرای به شدت افول کردهی سلیمی نسبت به مجلس قبل، نشاندهنده اقبال پایین مجلسی است که دو سوم آن را نمایندگان جدید تشکیل میدهند. از آنجا که سلیمی با فهرست ائتلافی شانا و پایداری وارد مجلس شده، و از سوی دیگر او تعاملاتش عموما با جریانات نزدیک به پایداری است، احتمالا این رای را باید حاضل عدم رای نزدیکان به قالیباف در نظر گرفت.
ناظر دیگر سید جلیل میرمحمدی است که نماینده تفت و میبد است؛ او در مجلس قبل هم حضور داشت و از دوستداران قالیباف است. ارادتش به قالیباف چنان است که در مجلس قبل وقتی محمدرضا صباغیان نماینده یزد از مدیریت رئیس مجلس انتقاد کرد، در سخنانی که در صحن بیان کرد، گفت که «صمیمانه از رئیس مجلس عذرخواهی میکنم.» او توانسته ۶۱ رای کسب کند و که رایی به شدت کم است و نشاندهنده این موضوع است که هرچند آرا شخصی بوده و بدون تصمیم فراکسیونی، اما نگاه مجلس به افراد حامی قالیباف آنچنان مثبت نیست.
در ارتباط با این دو نماینده حامی قالیباف باید تاکید کرد که هرچند مجلس رای اکثریت را به قالیباف داده اما رای پایین به این دو نماینده، میتواند بیان کند آن نگاهی که به شخص قالیباف است، به نمایندگان حامیاش تسری پیدا نکرده است.