انتخاب، روز ۳۰ جولای بود و تعدادی از میهمانان خارجی در پارلمان ایران گرد هم آمده بودند تا در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، اولین رئیس جمهور اصلاح طلب ایران در دو دهه اخیر شرکت کنند. رئیس جمهور ۶۹ سالهای که در انتخاباتی زودهنگام به قدرت رسیده بود وعده حل پرونده هستهای ایران با ایالات متحده و قدرتهای اروپایی را داده بود، به این امید که تحریمها برداشته شود.
پزشکیان در جمع مقامهایی از اتحادیه اروپا، چین، روسیه و دولتهای عربی گفت: «تا زمانی که تحریمهای ظالمانه برداشته نشود، من آرام نخواهم نشست… ما میخواهیم روابط اقتصادی مان را با جهان عادی کنیم.».
اما تنها چند ساعت پس از این سخنان، انفجاری سهمگین یک اقامتگاه دولتی را تکان داد. در داخل این اقامتگاه یکی از میهمانانی حضور داشت که برای شرکت در مراسم به تهران سفر کرده بود. اسماعیل هنیه، رهبر شاخه سیاسی حماس هدف قرار گرفته و کشته شده بود. مقامهای ایرانی که از این حمله در قلب تهران شوکه شده بودند اسرائیل را مسئول ترور دانسته و وعده انتقام سر دادند.
این ترور خاورمیانه را در یک وضعیت برزخی اضطراب آمیز قرار داده است. بسیاری در این اندیشه اند که نحوه انتقام گیری ایران چگونه خواهد بود و این نگرانی وجود دارد که منطقه در معرض ریسک فروغلطیدن در یک جنگ تمام عیار قرار دارد.
این وضعیت نشان دهنده چالشهای بزرگی است که پزشکیان برای عمل به وعدههای انتخاباتی خود با آنها مواجه است. شانس موفقیت او در گرو پیچیدگیهای سیاست در یک فضای سیاسی مذهبی، ژئوپلتیک و خصومتهای در حال جوشش با اسرائیل قرار دارد.
محمد صادق جوادی حصار، سیاستمدار اصلاح طلب در این باره گفت: «زمانی که از ترور هنیه مطلع شدم با خودم گفتم چه مسیر دشوار و دردناکی پیش روی پزشکیان قرار گرفته است… اسرائیل با تلاش برای کشاندن او به جنگ، پزشکیان را با وعده اصلی اش مبنی بر تعامل با جهان به چالش کشید. برخی از مخالفان پزشکیان در داخل نیز بدشان نمیآید شاهد شکست زودهنگام او باشند.»
حتی پیش از ترور هنیه نیز، بسیاری در داخل و خارج از سیستم سیاسی، نسبت به تغییرات دراماتیک در سیاستهای داخلی و خارجی که به دیده تردید مینگریستند و معتقد بودند پزشکیان شانس چندانی در این زمینه ندارد.
تندروها که از نظر ایدئولوژیک مخالف تعامل با آمریکا هستند در سالهای اخیر جایگاه خود را در قدرت بیش از پیش تثبیت کرده اند؛ در حالی که سیاستمداران اصلاح طلب بیش از هر زمانی به حاشیه رانده شده اند.
روابط با غرب نیز به دنبال توسعه برنامه هستهای ایران، فروش پهپاد به روسیه جهت استفاده در جنگ اوکراین، نحوه برخورد با مخالفان، بازداشت اتباع خارجی و دوتابعیتیها و ادعای هدف قرار دادن شهروندان در اروپا وخامت بیشتری پیدا کرده است.
اما تحولات ناگهانی چندماه اخیر، فرصت بی سابقهای را برای بازگشت اصلاح طلبان به قدرت فراهم ساخت. برخی احتمال میدهند که نهاد قدرت به این مسئله پی برده که اگر میخواهد در این مقطع حساس ثبات سیاسی و اجتماعی را تامین کند، انتخاب دیگری جز تغییر مسیر حکمرانی ندارد. اصلاح طلبان نیز میدانند که این احتمالا آخرین شانس آنها در قدرت خواهد بود، زیرا در صورت شکست، جلب اطمینان مجدد رای دهندگان کار آسانی نخواهد بود.
سعید لیلاز تحلیلگر سیاسی در این باره گفت: «یک تغییر جهت گسترده به آرامی در شرف وقوع است و اجماع رو به گسترشی در اطراف پزشکیان در حال شکل گرفتن است. برای این تغییرات خیلی دیر نیست. ما هنوز به نقطه بدون بازگشت نرسیده ایم.» وی افزود: «سیاستمداران (اصلاح طلب) که زمانی معتقد بودند جمهوری اسلامی در آستانه سقوط قرار دارد اکنون در تلاش برای گرفتن مناصب کلیدی هستند.»
وضعیت در کمتر مقطعی از تاریخ جمهوری اسلامی اینچنین حساس و پیچیده بوده است. علاوه بر تنشهای ناشی از جنگ اسرائیل و حماس، پزشکیان در شرایطی سکان هدایت دستگاه اجرایی کشور را در دست میگیرد که جمهوری اسلامی گرفتار بازیهای سیاسی و دعواهای جناحی شده است. رئیس جمهور جدید ابزارهای محدودی در اختیار دارد. او وارث یک اقتصاد تحریم زده و بیمار است.
اگر پزشکیان شکست بخورد، ایران همچنان در مسیر یک رویارویی اجتناب ناپذیر با غرب بر سر فعالیتهای هستهای اش باقی خواهد ماند. مشکلات اقتصادی همچنان ادامه خواهد یافت و ناامیدیهای داخلی تشدید خواهد شد.
اما اگر او موفق شود، ریاست جمهوری اش میتواند بخشی از تنشهای داخلی و خارجی را کاهش دهد. این مشکلات از سال ۲۰۱۸ یعنی زمان خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا از توافق هستهای و اجرای سیاست فشار حداکثری در جریان بوده است.
ولی نصر، استاد امور بین الملل و مطالعات خاورمیانه دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپکینز در این باره گفت: «این یک دوره چهار ساله حیاتی است… نتیجه انتخابات فقط یک مهلت است. صرف انتخاب پزشکیان نمیتواند سیاست را تغییر دهد یا ما را به مکان دیگری برساند. این روند است که تعیین میکند این انتخاب میتواند مثمر ثمر باشد یا نه.»
بخش اعظم آنچه پزشکیان قادر به تحقق یا عدم تحقق آن است بستگی به دیگر بازیگران قدرتمند درون ایران و اقدامات دولتهای غربیای دارد که مدت هاست صبرشان از اقدامات تهران به سر آمده و باور چندانی به تغییر آن ندارند.
رئیس جمهور میتواند بر سیاستها و مسیر آنها تاثیر بگذارد. او ریاست نهادهایی کلیدی همچون شورای عالی امنیت ملی و نظارت بر اقتصاد را بر عهده دارد. رئیس جمهور همچنین میتواند به لحن دولت در داخل و در تعامل با جهان خارج شکل بدهد.
پزشکیان همچنین احتمالا در تلاش برای تحقق وعدههای انتخاباتی خود در زمینه کاهش محدودیتهای اجتماعی از جمله رفع فیلترینگ و کم کردن سخت گیریها در حوزه پوشش زنان با مقاومت تندروهای داخلی مواجه خواهد شد.لیلاز افزود: «همچنان تهدیدات زیادی از جمله رادیکالیزم هم از ناحیه تندروها و هم اصلاح طلبان وجود دارد.»
یک منبع مطلع در داخل ایران گفت: «نظام عملگرایی نشان داده و در حال تطبیق دادن خود برای پاسخ گفتن به نیازهای جدید جامعه است… نقطه عطف این تغییرات انتخابات اخیر بود.»
پزشکیان به نوبه خود به وعده اش مبنی بر تشکیل یک دولت وحدت ملی متشکل از چهرههای محافظه کار و اصلاح طلب عمل کرده است. به گفته تحلیلگران، پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری اصلاح طلب که یک دولت اعتدالی را رهبری میکند به دنبال اجماع سازی و نه انجام تغییرات رادیکال است و این فصل جدیدی در سیاست ایران است.
اگر این تئوری که نهاد قدرت تلاش دارد مسیر حکمرانی را تغییر دهد درست باشد، این به معنای یک بازنگری ناگهانی در خط مشی قبلی است. زمانی که ابراهیم رئیسی در سال ۲۰۲۱ انتخاب شد، اعتقاد غالب بر این بود که اگر وفاداران سرسخت قدرت را به صورت یکدست در اختیار بگیرند، درگیریهای دائمی در درون کشور پایان مییابد و یک محیط سیاسی با ثبات فراهم میگردد.
اما دولت ابراهیم رئیسی به رغم دو سال مذاکرات غیرمستقیم با دولت بایدن نه مایل و نه قادر به احیای توافق هستهای با غرب بود. در عین حال مشکلات اقتصادی ایران در این مدت عمیقتر شد. از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ موجی از تحریمها را علیه ایران به اجرا گذاشت، تورم از اعداد تک رقمی به حدود ۴۰ درصد رسیده است. به علاوه، در سپتامبر ۲۰۲۲ و پس از مرگ مهسا امینی، یکی از بدترین اعتراضات ضد دولتی دهههای اخیر ایران شکل گرفت و این اعتراضات ماهها ادامه داشت.
برخی تحلیلگران معتقدند دلیل اصلی موافقت با کاندیداتوری پزشکیان، کشاندن رای دهندگان بیشتر به پای صندوقها و توقف روند مشارکت پایین در انتخابات بوده است. با این وجود، در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری نیز نرخ مشارکت پایین ۳۹.۹ درصدی به ثبت رسید و در دور دوم میزان حضور مردم در پای صندوقها به نزدیکی ۵۰ درصد رسید که احتمالا ناشی از احساس خطر رای دهندگان از به قدرت رسیدن چهرهای تندرو همچون سعید جلیلی بود.
افراد داخل نهاد قدرت میگویند نرخ پایین مشارکت در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری یک زنگ هشدار بوده است. به گفته آنها شکاف موجود پس از پیروزی پزشکیان «تاحدودی ترمیم شده است. قبلا زمانی که ایران قادر به فروش نفت بود، حمایت سیاسی تا این حد حیاتی نبود، اما اکنون که اقتصاد وابسته به درآمدهای مالیاتی است، حمایت عمومی اهمیت بالایی دارد. سران ایران باید بیش از گذشته به حرف مردم گوش بدهند.»
یکی از چالشهای کلیدی پیش روی ایران نحوه مذاکره بر سر یک توافق هستهای جدید با قدرتهای جهانی است. معادلات هستهای و سیاسی از زمان توافق قبلی تغییرات قابل توجهی را شاهد بوده است. پیشرفتهای هستهای ایران قابل توجه بوده، روسیه به اوکراین حمله کرده و تهران در این جنگ طرف مسکو را گرفته است. جنگ غزه نیز ایران و دولت اسرائیل را در چند نوبت در آستانه رویارویی مستقیم قرار داده است.
یک منبع مطلع در داخل نهاد قدرت میگوید، «تصریح شده که باید تحریمها برداشته شود.»
سران ایران بر حفظ غنی سازی اورانیوم و توانمندیهای تحقیقاتی ایران اصرار دارد.بندهای اصلی توافق هستهای سال ۲۰۱۵ در سال آینده منقضی خواهد شد و دیپلماتهای غربی معتقدند حل بحران کنونی نیازمند توافقی جدید است.
دولت بایدن احتمالا علاقه چندانی نسبت به انجام مذاکرات جدی ندارد، زیرا در آستانه انتخابات قرار دارد، جنگ اسرائیل و حماس ادامه دارد و ایران از گروههای شبه نظامی منطقه از حزب الله لبنان گرفته تا حوثیهای یمن حمایت میکند.
یک مقام ارشد دولت آمریکا میگوید، هرچند پزشکیان «ممکن است ادبیاتی را که ایران در تعامل با غرب به کار میبرد یا نحوه تعامل در موضوعات حقوق بشری در داخل را تغییر دهد، اما در نهایت تصمیمات مهم در اختیار او نیست… ما همچنان نگرانیهای بسیار عمدهای درباره رفتار ایران داریم. از جمله ادامه حمایت آنها از تروریزم، ادامه حمایت از نیروهای نیابتی در خاورمیانه، ادامه حمایت از روسیه… سرکوب حقوق بشر در داخل و گسترش فعالیتهای هسته ای.»
پیروزی ترامپ در انتخابات ماه نوامبر بر پیچیدگی وضعیت موجود اضافه خواهد کرد. اما منبع مطلع در ایران میگوید اگر ترامپ مجددا به قدرت برسد تهران علاقمند به مذاکره با او خواهد بود، به این امید که شخصیت معامله گر وی بتواند گشایشی برای انعقاد یک توافق ایجاد کند.
علی واعظ، کارشناس مسائل ایران در گروه بین المللی بحران میگوید، بهترین نتیجه میتواند این باشد که ایران و آمریکا در کوتاه مدت به یک ساز و کار «آرامش در برابر آرامش» برسند؛ چیزی مشابه آنچه در سپتامبر سال گذشته به دست آمد که در بر دارنده تبادل زندانیان بود و دولت بایدن توافق کرد که ۶ میلیارد دلار از پول نفت ایران را آزاد نماید. اما واعظ افزود: «در خصوص اینکه چه چیزی مطلوب است، چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی ممکن است، ناهماهنگیای بین انتظارات ایران و غرب وجود دارد و از این جهت این گفتگوها بسیار دشوار خواهد بود.»
برای پزشکیان دستیابی به یک توافق و جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای اهمیت حیاتی دارد. هرچند او در خصوص طرحهای اقتصادی دولتش به صورت کلی صحبت میکند، اما به احتمال زیاد این اقتصاد است که تعیین میکند آیا او میتواند شکاف رو به گسترش میان مردم ایران و حکومت را برطرف کند یا خیر.
محمدعلی ابطحی، معاون رئیس جمهور اسبق ایران در این باره گفت: «اقتصاد اولویت نخست است، اما ارتباط تنگاتنگی با سیاست خارجی دارد که به نوبه خود به سیاست داخلی مرتبط است. به همین دلیل است که پزشکیان یک دولت وحدت ملی تشکیل داده است.» وی افزود: «تا اینجای کار او در کمک به ایجاد یک فضای اجتماعی و سیاسی متفاوت موفق بوده است. وضعیتی که با همین چند ماه قبل قابل مقایسه نیست. در غیر اینصورت ما بیشتر درباره جنگ میشنیدیم.»