راز ناپدیدشدن پرستار خانگی در حالی همچنان سر به مهر باقی مانده که تنها متهم پرونده نیز از اتهام قتل تبرئه شده است.
شرق، خانواده مرد جوانی به نام پیمان پنج سال قبل با پلیس تماس گرفتند و مدعی شدند فرزندشان گم شده و تنها کسی که از سرنوشت او خبر دارد، زن عتیقهفروشی است که پیمان برای او کار میکرد.
پدر و مادر پیمان به مأموران گفتند: پسرمان پرستار زن پیری بود که دخترش پریا تاجر عتیقه است.
او با پسرمان مراودات مالی داشت و ما فکر میکنیم او از سرنوشت فرزندمان اطلاع دارد.
وقتی زن تاجر به دادسرا احضار شد ادعا کرد هیچ چیز نمیداند. او گفت: پیمان جوان بسیار خوبی بود به همین خاطر هم من از او برای نگهداری مادرم کمک گرفتم.
این زن در ادامه گفت: بعد از فوت پدرم مادرم خیلی تنها شد. تنهایی او را بیمار کرد و وضعیت خوبی نداشت. مادرم برای اینکه جابهجا شود به کمک نیاز داشت و من زورم نمیرسید به او کمک کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم یک پرستار استخدام کنم. پیمان پرستار خوبی بود. هم جوان نیرومندی بود و هم اینکه کاملا با نگهداری از سالمندان آشنا بود. من مبلغی را با او توافق کردم و ماهانه هم به حسابش واریز میکردم.
پریا گفت: من و مادرم با هم زندگی میکردیم و من میدیدم پیمان بسیار دلسوزانه با مادرم رفتار میکند. او همه کارهای مادرم را انجام میداد و مادرم خیلی راضی بود حتی رابطه دوستانهای هم بین آنها به وجود آمده بود، اما یک روز که پیمان بعد از کارش از خانه خارج شد دیگر برنگشت و خانوادهاش هم من را مقصر معرفی کردند در حالی که من هیچ نقشی در گمشدن او نداشتم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم. من از کارش هم خیلی راضی بودم.
بعد از گفتههای این زن، پدر و مادر پیمان به مأموران گزارش دادند فرزندشان صد میلیون تومان به پریا پول داده و مهمترین دلیل اختلاف آنها هم همین مسئله بود.
آنها گفتند: پسرمان به ما گفته بود با توجه به اینکه پریا تاجر عتیقه است، میخواهد برای سود بیشتر با او کار کند و صد میلیون تومان هم به او داد. ما فکر میکنیم آنها سر آن صد میلیون تومان با هم اختلاف پیدا کردند، چون بلافاصله بعد از اینکه پسرمان آن پول را داد، گم شد.
با اینکه خانواده پیمان دلیل دیگری ارائه نکردند، اما پلیس بررسیهای خود را انجام داد و متوجه شد سیگنالهایی از تلفن همراه پیمان و پریا در یک منطقه وجود داشته است. کارآگاهان متوجه شدند روز گمشدن پیمان او از خانه مادر پریا خارج شده و به فاصله چند دقیقه پریا هم از منزل بیرون رفته و تلفن همراه هر دو آنها در یک مکان سیگنال داشته است. به این ترتیب، برای پریا کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
جلسه رسیدگی به پرونده این متهم سال گذشته برگزار شد و زن جوان که با وثیقه آزاد بود، در دادگاه قتل را انکار کرد.
در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس پدر و مادر پیمان در جایگاه قرار گرفتند. آنها درخواست مجازات برای پریا کردند و گفتند: پنج سال از این حادثه گذشته و ما میدانیم که پسرمان قطعا مرده است، اما حتی جسدی هم از او نداریم. پریا به خاطر صد میلیون تومان فرزند ما را از بین برد و داغ همیشگی روی دل ما گذاشت. به همین دلیل هم درخواست مجازات او را داریم.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را رد کرد و گفت: من تاجر عتیقه هستم و این موضوع را انکار نمیکنم. زندگیام از این راه تأمین میشد، اما من هیچ پولی از پیمان دریافت نکردم و این گفتهها را قبول ندارم. ما اصلا مراوده مالی خارج از حقوقی که من به پیمان میدادم، نداشتیم. پیمان بسیار پسر درستکار و خوبی بود. برای من مهم بود که فردی تا این حد درستکار و خوب از مادرم مراقبت کند و به همین دلیل هم حاضر بودم حتی بیشتر به او پول بدهم، اما او سر کارش بماند دلیلی وجود نداشت که من او را سربهنیست کنم و هیچ پولی هم بابت خرید و فروش عتیقه از او نگرفتم.
زن جوان درباره اینکه چرا تلفن همراهش در همان حوالی که تلفن همراه پیمان آنتن داشت آنتن داده است، گفت: جایی که گفته میشود تلفن همراه هر دو ما آنتن داشته، خانه مادر من و طبیعی است که هر دو در آن منطقه به طور همزمان حضور داشته باشیم، اما باید بگویم روز حادثه پیمان خداحافظی کرد و رفت و من نمیدانم بعد از آن چه اتفاقی برای او افتاد.
بعد از گفتههای این زن و با توجه به اینکه مدرکی علیه او وجود نداشت، قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و زن جوان را از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند. به این ترتیب، راز مفقودشدن پسر جوان همچنان حلنشده باقی ماند.