شکیبا کولیوند: ۶۰ روزی از روزهای در هم تنیده زندگیمان با ویروس کرونا می گذرد، روزهایی که دست روی حساسیت هایمان گذاشت و از ما روابط اجتماعی، حضور فعالمان در گروه های شغلی، دوستی و خانوادگی را تاحدی گرفت و حضورش تمام برنامه ریزی های تعطیلات نوروز باستانی را تحت الشعاع قرار داد.
اما در کنار همه نقط منفی و البته ناراحت کننده پیش آمده در این مسیر، بهترین برخورد با این ویروس علاوه بر پیش بردن طرح های راهبردی به منظور ثابت شدن روند بیماری و رساندن آن به نقطه منفی و صفر؛ توجه به فرصت ها و تهدیدهای پیش آمده از سوی این ویروس است.
عوامل داخلی روبرو شدن با ویروس کرونا شامل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها است اما در جهت برنامه ریزی برای آینده و سیاست گذاری نیاز به تمرکز بیشتر بر روی فرصت ها و تهدیدهای پیش آمده در این مسیر است؛ کروناویروس باعث شد تا زیرساخت های مجازی مان در برخی از عرصه ها ارتقا یابد؛ معلمانمان مستقل شوند و آستین هایشان را بالا بزنند و شروع به ارسال ویس های درسی و پاورپوینت کنند و کلاس های درسشان را آنلاین پیش ببرند؛ این مجازی شدن ها به جلسات ارگان ها و دستگاه های مختلف سوق پیدا کرد و باز همین معلمین بودند که معلمی گری کردند و نشان دادند باید قوی بود!
کروناویروس بدون آن که اسم جنگ داشته باشد، به مردم آموخت که دوران جنگی که ایران پشت سرگذاشته را به یاد بیاورند، باز هم نان های نذری راهی سفره های مردم شد؛ گوشت های قربانی برای رفتن این ویروس و گرفتن دستِ آن ها که در این مدت به واسطه تعطیلی مشاغلشان، سفره هایشان کوچک شد، جای خود را بین مردم باز کرد.
باز هم جوانان پای کار آمدند و داوطلبانه تب سنج و مواد ضدعفونی در دست گرفتند و راهی میدان شدند؛ سبدهای غذاییِ نذری و حمایتی این بار با خود الکل و ماسک و دستکش هم داشت و رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.
سطح بهداشت فردی و جمعی بالاتر رفت.
خانواده ها بار دیگر به عرصه وجودی خود پی بردند و فهمیدند زندگی به مویی بند است و نباید مداوم در مسیرِ اهداف دوید بلکه زندگی همین در کنار هم بودن ها است.
کسب مهارت ضمیمه زندگی خیلی از مردم شد تا پس از شکست این ویروس، خودِ قبلی شان ارتقا یافته باشد؛ محتکرین و سودجویان شناسایی شدند و معلوم شد چه کسانی دلشان به حال این مردم نمی سوزد.
شرکت های دانش بنیان که مملو از جوانان پویا و خوش فکر این مرز و بوم است، بار دیگر به خود آمدند وارد عرصه شدند و حتی خدمات و محصولاتشان به صادراتی شدن هم رسید؛ بسیاری از صاحبخانه ها و صاحبان مغازه ها و پاساژها پای کار آمدند و با مستاجرانشان رئوفانه برخورد کردند.
اما از آن سو، تهدیدهایی هم داشت که نشان می دهد باید زیرساخت هایمان را در زمینه های مختلف ارتقا دهیم؛ گردشگری زیرسایه کرونا رفت و بسیاری از فعالین این عرصه، زانوی غم بغل کردند که نیاز است مجازی بودن را به این عرصه سنجاق بزنیم!
موزه های مجازی، کتابخانه های مجازی، تورهای مجازی ۳۶۰ درجه ای با کیفیت و در نهایت گردشگری مجازی را باید ارتقا داد؛ تکیه روی گردشگری سلامت و مناسب سازی زیرساخت های آن شاید از برنامه هایی باشد که در دوران پسا کرونا باید روی آن کار کرد و بازاریابی های به روز را در این عرصه را نادیده نگرفت.
استانداردهای بهداشتی هتل ها را پررنگ تر دید؛ سال هاست برای گردشگری مان زحمت کشیده ایم و حال نباید بگذاریم تبلیغات منفی آن را خنثی سازد.
بسیاری از فروشگاه های زنجیره ای و موادغذایی به ویژه در استانی چون همدان، اینترنتی نبودند و همین موجب شد تمامی ایام باز باشند و مردم برای خرید مایحتاجشان سرگذر را انتخاب کنند بدین سان باید بدانیم فروشگاه های اینترنتی و مجازی باید ارتقا یابد.
تماس های گرفته شده با مشاوره های روانشناسی ۱۴۸۰ و اورژانس اجتماعی ۱۲۳ خبرهای خوبی همراه نداشت؛ و این تلنگری است برای این که بیاموزیم که دستانمان نباید از مهارت های زندگی خالی بماند!
مدیریت بحران در رسانه خودنمایی کرد و نشان داد که اهل قلم باید هوشمندانه تر در این عرصه پیش روند و به دوران پساکرونا هم فکر کرد.
با این حال، کرونا اگرچه بحران بود اما بحرانی تلنگروار بود که نشان داد که ایرانی ها پشت هم را خالی نمی کنند و همدلانه و همراه اند اما… نقاط ضعفمان باید آنقدر کاهش یابد که ما را با چالش در وضعیت بحرانی روبرو نسازد بدین سان برنامه ریزی هایمان باید با نگاه به تمام نقاط مثبت، منفی، فرصت ها و تهدیدهای ناشی از این ویروس پیش رود و برای دوران پساکرونایمان فکرها و ایده هایی بلند داشته باشیم و همگی در این عرصه، پای کار باشیم؛ ان شااالله.