این بازیگر سینما که سال گذشته در ساخت فیلم مستند «خانه دوست اینجاست» با این کارگردان سینما که صبح امروز، ۲۷ فروردین درگذشت همکاری کرده بود، در گفتوگویی با ایسنا درباره این همکاری مشترک و فقدان شایقی بیان کرد: میخواهم اول کمی درباره خود سیامک صحبت کنم که چند دقیقه قبل با همسر ایشان صحبت میکردم و خیلی منقلب هستم، چون همسرشان حرفی زدند که خیلی درست است؛ میگفتند حق سیامک نبود که این طور از بین برود که ما هیچ کاری نتوانیم برایش بکنیم، کسی نتواند همراهیاش کند و همه اتفاقات در سکوت و خلوت انجام شود.
معتمدآریا که با تاثر و ناراحتی از این اتفاق صحبت میکرد ادامه داد: به نظر من آقای شایقی یکی از شریفترین آدمهای این سینما بود. یکی از آدمهایی که بسیار تشکیلاتی به سینما نگاه میکرد، بسیار با سواد بود و کار خود را در سینمای حرفهای از روزنامهنگاری و تحصیلات سینمایی شروع کرد. او جزء کارگردانهایی بود که هر گاه با او کار میکردیم از منش و ارزشی که برای کارش و همکارانش قائل بود، یاد میگرفتیم و از کار کردن با او لذت میبردیم. آنقدر دقت در کارش زیاد بود که تبدیل به وسواس میشد و تا چیزی را به غایتِ خوبیِ آنچه در ذهن خودش بود، انجام نمیداد رهایت نمیکرد. او هم انسان شریفی بود و هم انسانی فهیم و بسیار معتقد و با درایت در مسائل صنفی.
وی افزود: با همه این ویژگیها میتوانم بگویم سیامک شایقی خیلی انسان نادر و خاصی بود و نبودنش شاید برای مایی که از ابتدا کارمان را با هم شروع کرده بودیم سختتر است. من در اولین فیلمی که کار کردم ایشان دستیار کارگردان بودند و وقتی هم خودشان فیلم ساختند در اولین فیلمشان (جهیزیهای برای رباب، سال ۱۳۶۶) بازی کردم. الان برای من بخشی از حرفهام است که از بین میرود؛ انگار یک منش و یک فهم به طور ناگهانی از سینمای ما حذف شد و این برایم بسیار سنگین است، اما امیدوارم برای خانواده ایشان راحتتر از این چیزی که برای ما هست بگذرد که البته غیرممکن است.
معتمدآریا درباره شرایط سخت روزهای کرونایی که امکان هر همراهی و برگزاری مراسمی را سلب کرده است، گفت: همراهی در چنین روزهایی به آدم آرامش میدهد و با این اوضاع آن آرامش وجود ندارد. مجبور هستیم در صفحات مجازی همدیگر را دوست داشته باشیم، به هم عشق بورزیم و از هم دلجویی کنیم.
او درباره تجربه فیلم «خانه دوست اینجاست» هم بیان کرد: فیلمبرداری این مستند تمام شده و البته بیشتر از من، آقای احمد حامد (همسر معتمدآریا) با آقای شایقی همراه بود و هر جایی که نشانی از سینمای ما وجود داشت و ربطی به خانه سینما پیدا میکرد سرک کشیده بودند. با تمام کسانی که فکر میکردند نظریهشان ممکن است در ساختار سینما و خانه سینما تاثیرگذار باشد مصاحبه کرده بودند. یک مستند خیلی مفصل آماده شده و راستش را بگویم اوایل فکر میکردیم با این کار آقای شایقی کمتر حواسش به بیماری باشد و بیشتر به کار فکر میکند و در نهایت هم آنقدر موضوع جدی شده بود که ما باید همراهش میدویدیم تا به او برسیم. در واقع آن چیزی که برای تسکین پیدا کردن بیماریاش بود، یک فعالیت محکم و پر شوری شده بود که انگار اصلا بیماری وجود نداشت. البته ما خیلی امیدوار بودیم که حالشان بهتر شود.
وی افزود: او در این مستند به مسائل صنفی خانه سینما میپرداخت و اینکه اصلاً بنیاد خانه سینما چیست؟ ضرورت بودنش چیست؟ و چه کسانی در تایید یا رد داشتن یک صنف منسجم صحبت میکنند. او خیلی با دقت و انضباط و با وسواس سوالات را میپرسید و مستندی که باقیمانده فکر میکنم کاملترین و بهترین چیزی است که میشود درباره سینما و خانه سینما گفت که اصلاً نمونه آن را تا به حال نداشتیم.
معتمدآریا در پایان گفت: این مستند یک طرح پیشنهادی از سوی آقای شایقی بود در زمانی که من در هیئت مدیره خانه سینما بودم و با حمایت مدیر عامل و هیئت مدیره خانه سینما قرار شد این طرح با یک بودجه خیلی مختصر برای اجاره وسایل اجرایی شود، اما آنقدر ابعاد آن گسترده و کامل است که امیدوارم دوستانشان یا خانه سینما برای مونتاژ آن تصمیم بگیرند تا همه بدانند که یک استثنا درباره ساختار خانه سینما ساخته شده است.