توهین، افترا، تهمت، ناسزا و جدال رسانهای؛ بعید است این روزها که فوتبال ایران تعطیل است کسی به غیر از این واژهها چیزی پیدا کند تا این رشته ورزشی را توصیف کند. شاید از مضرات ویروس کرونا و دوران قرنطینه است که تنش به طرز عجیبی بین فوتبالیها در ایران بالا گرفته یا شاید هم وقت خالی آن قدر زیاد است که بشود خردهحسابهای قدیمی را تسویه کرد؛ در اینستاگرام که داستان امیرحسین مقصودلو، علی کریمی، آرات حسینی، علی دایی و سوشا مکانی به راه افتاده است؛ یکی، دو نفر بقیه را متهم به خودبزرگبینی و غرور کردهاند و فالوئرهایشان به جان هم افتادهاند که چنین کنیم و چنان.
اگرچه علی کریمی و دایی با خردمندی وارد مسائل حاشیهای نشدهاند، ولی سوشا مکانی، دروازهبان سابق پرسپولیس، در اینستاگرام با جمله «دهانتان را ببندید!» به استقبال آنهایی رفته که وارد کارزار «تتلو» و علی کریمی شدهاند.
روی زشت این روزهای فوتبال فقط معطوف به دنیای مجازی نیست؛ افشین پیروانی و امیر قلعهنویی هم باب تازهای در جدلهای لفظی، تهمت، افترا و توهین باز کردهاند که بخش زیادی از بحثهای امروز فوتبال ایران را مشغول به خود کرده است. این دو که پیشتر پیراهن تیم ملی را به تن کرده و حتی در تیم ملی بهعنوان سرمربی و مربی کنار هم کار کردهاند، حالا وارد جدلهای عجیبی شدهاند و بحران بهوجودآمده سرعت بیشتری گرفته است.
بگومگوهای قلعهنویی و پیروانی به بعد از بازی برگزارنشده سپاهان – پرسپولیس در اصفهان برمیگردد؛ جایی که پیروانی از حق پرسپولیس و سه امتیاز کسبشده این تیم دفاع کرد و قلعهنویی هم با طعنه و کنایه سعی در زیرسؤالبردن موفقیتهای پرسپولیس داشت. ادامه آن روند تا همین دو روز پیش به رادیو کشید و اینبار افشین پیروانی، اتهامات تندی را بدون اینکه اسمی از قلعهنویی بیاورد، با کد و ایما و اشاره به سرمربی سپاهان نسبت داد. «اینکه در زمین زورشان نمیرسد شاید آنها واقعا نتوانستند. ۱۰ امتیاز اختلاف واقعا دردآور است. میگویند جام اسنپی میگیریم. مگر ما گفتیم بازی نمیکنیم… این دوست عزیزمان که در مورد من صحبت کرده بهتر است یک فلش بک به رختکنهای خودش بزند. آیا او علیهالسلام بوده است؟ آیا صحبتهای او منطقی بوده است؟ … ببینید چه بلایی سر ناصرخان حجازی آوردید؟ پلاکارد آوردید، روزشمار آوردید. بیایید و ببینید روزهای آخر چه دل پری از این آقا داشت… کسی که هشت میلیارد قرارداد دارد و دو میلیارد آفر قراردادش است، امسال ۱۰ میلیارد میگیرد و سال آینده ۱۲ میلیارد. او وقتی نتیجه نمیگیرد معلوم است که میآید و هجمه وارد میکند… دوستی که میخواهی علیه من بیانیه بنویسی، شما ببینید سال ۸۸ چگونه قهرمان شدند. دروازهبان معروف خارجی شما که رفت چگونه قهرمان شدید؟»
جملات بالا تنها بخشی از صحبتهای افشین پیروانی خطاب به امیر قلعهنویی بود تا مشخص شود این رابطه حسابی شکراب شده است. پیش از آنکه امیر قلعهنویی به این صحبتها واکنش نشان دهد، اما این کریم بوستانی، دستیار سابق امیر قلعهنویی بود که وارد میدان شد و اتهاماتی اینبار به افشین پیروانی زد. او در گفتگو با ایلنا و در قامت مدافع امیر قلعهنویی، مباحثی را مطرح کرد تا به قول خودش نشان دهد پیروانی هم ابهامات زیادی دارد. بوستانی در بخشی از این صحبتها گفت: «واقعیت این است که قلعهنویی هیچ شناختی از ایشان نداشت و در هیچکجا با او کار نکرده بود و به توصیه یک پیشکسوت – داریوش مصطفوی – گوش کرد و پیروانی را که تجربهای در مربیگری نداشت بهعنوان یکی از دستیارانش انتخاب کرد و نمیدانست که پیروانی چه خصوصیات اخلاقیای دارد، یادمان نمیرود در جلسه اول برای انتخاب بازیکنان تیم ملی چه کسی لیست تیم ملی را آنلاین برای دوستان خبرنگارش فرستاد! … پیروانی به هر بهانهای قلعهنویی را مخاطب قرار میدهد و میخواهد دعوا راه بیندازد که قلعهنویی هم به او جواب بدهد و «گنده» شود! آقای پیروانی با این اتهامها و حرفهای بیاهمیت، گنده نمیشوی… آقای پیروانی بیا و از صفحه اینستاگرام پرسپولیس بگو که حدود دو سال با آن تجارت میکردی و از درآمد سرسامآور این صفحه نمیگذشتی. بگو که چرا مدیرعامل سابق پرسپولیس از خانم «الف. ب» شکایت کرد و چقدر دوندگی کرد که این صفحه را از شما بگیرد. چرا درباره صدها میلیون تومان پولی که متعلق به باشگاه پرسپولیس بود و به حساب شخصی دیگران میرفت، حرفی نمیزنی؟ چرا جریان بیلبورد بزرگراه کردستان را برای پرسپولیسیها توضیح نمیدهی؟ پیروانی که اینقدر به افشاگری علاقه دارد، بد نیست یکبار ماجرای سرپرستی در تیم ملی و داستان محرومیتش توسط کمیته اخلاق را تعریف کند. از خودش دفاع کند و بگوید چه شد که آن حکم محرومیت سنگین برایش صادر شد؟»
فوتبالیها تازه مشغول خواندن ادعاهای مطرحشده از سوی پیروانی و بوستانی بودند که استوری اینستاگرامی امیر قلعهنویی، روی دیگری از زشتی این فوتبال را نشان داد. او در استوریاش بدون اینکه اشارهای به جریانهای رخدادهشده کند، متنی نوشت که مشخصا پاسخ صحبتهای افشین پیروانی بود؛ متنی که البته پر از الفاظ عجیبوغریب بود. «چو بیشه تهی ماند از نرهشیر / شغالان به بیشه درآیند دلیر…». چیزی از انتشار این استوری هم نگذشته بود که مسئولان باشگاه سپاهان خبر دادند امیر قلعهنویی از افشین پیروانی شکایت خواهد کرد. با آن بیانیه باشگاه سپاهان به نظر همهچیز داشت به پایان میرسید که عصر روز گذشته پای پیمان معادی، بازیگر سینمای ایران هم به داستان قلعهنویی و پیروانی باز شد تا در این هیاهو، طرف امیر قلعهنویی را بگیرد. او با انتشار تصویری قدیمی از مرحوم ناصر حجازی که کنارش امیر قلعهنویی جوان ایستاده بود، به نوعی طرف قلعهنویی را گرفت تا پاسخ بخشی از صحبتهای پیروانی را که مدعی شده بود حجازی دل پری از قلعهنویی داشت داده باشد…
اخلاق چه میشود؟
راهافتادن چنین رویکرد عجیبی در فوتبال اینروزهای ایران شاید چندان عجیب نباشد؛ این اولینبار نیست که قدیمیهای فوتبال به جان هم میافتند؛ همین چند هفته قبل بود که پیشکسوتان دو تیم استقلال و پرسپولیس رودرروی هم ایستادند و همدیگر را ساواکی و چریک و تودهای خطاب کردند. تجربه هم ثابت کرده آخرینبار نخواهد بود، ولی مورد عجیب درباره آن دسته از فوتبالیهاست که همیشه سعی کردهاند خودشان را جنتلمن نشان دهند؛ آنهایی که همواره دم از احترام به رقیب و پیشکسوت میزنند، خودشان را بچههیئتی میدانند، ولی وقتش که برسد، تهمتهایی نثار همدیگر میکنند که واژه جنتلمن، معنی غریبی پیدا میکند!
به غیر از این موضوع، باید از منظر دیگری هم به این مباحث نگاه کرد؛ در این بین ادعاهای زیادی؛ از تبانی گرفته تا فساد و روابط پشتپرده مطرح شده است. چطور مباحث قدیمی حالا رو شده و پیشتر به صورت جدی عنوان نشده است؟ آیا برای ادعاهای مطرحشده مدرکی هم وجود دارد؟ اگر بله، چطور رسیدگی به این اتهامات که بعضا سنگین و کمرشکن است هنوز نتیجهای نداده و اگر خیر، چطور میشود به راحتی، چند نفر که دستبرقضا ادعای زیادی هم دارند، به راحتی میتوانند به طرف مقابل اتهام بزنند و ناسزا بگویند؟ آیا قانون برای آنها متفاوت است؟