قلم ، آقای صفار هرندی معتقد است : که در فاصله ده – دوازده سال از سال ۸۲ تا ۹۴ ما دو مذاکره داشتیم که در هر دو مذاکره طرف ایرانی یکی بودند هم آقای دکتر روحانی هم آقای دکتر ظریف که آن روز مذاکرات آقایان منجر شد به این که کل تاسیسات هسته ای را درب آن را گل بگیریم پلمب کنیم تمام و یک سانتریفیوژ را هم نباید داشته باشیم ، امروز مذاکره می کنیم حداقل می گویند شش هزار سانتریفیوژ را داشته باشید این محصول چیست ؟ محصول این است که امروز وقتی مذاکره می کردید تکیه زده بودید به بیست هزار سانتریفیوژ ، یعنی قدرت !
وی ادامه می دهد : امروز وقتی مذاکره می کردید توسعه نفوذ شما در منطقه اظهر من الشمس بوده همه می دانستند خود دشمن هم اعتراف کرده که شما بله پشتتان گرم است به اینکه حرفتان در این کشور ها … !
قلم ، صفار هرندی در انتهای صحبت های خود می افزاید: وقتی اقتدار واقعی شما تبدیل می شود به قدرت مذاکراتی برای شما، این را شما نمی توانید بگذارید به حساب اینکه حالا چون خیلی قشنگ حرف می زدید …!
نمی دونم کجاش عجیبه؟
عین واقعیت و حقیقته.