وزیر علومی که هم دوره سازندگی را تجربه کرده است و هم دوره اصلاحات را و با یک استعفای معنادار در حادثه ١٨ تیر ٧٨ به کار خود در وزارت علوم پایان داد، حالا اما در گفتوگویی با خبرگزاری آنا میگوید استعفایم سیاسی نبود.
مصطفی معین سالهاست که به عنوان یک مرجع در حوزه دانشگاه و وزارت علوم شناخته میشود و یکی از کسانی محسوب میشود که در هر دورهای میتوان پای صحبتهایش نشست تا وضعیت دانشگاه و حال و روزش را از او جویا شد و اینکه سیاست چه تاثیری بر این فضا گذاشته است.
مصطفی معین در مورد استعفایش در سال ٧٨ میگوید: «استعفای من نه سیاسی بوده و نه تاریخی، بلکه یک نگاه اخلاقی پشت این استعفا بود. در نگاه اخلاقی شما به پست و مقام به عنوان هدف یا رانت نگاه نکرده و استفاده نمیکنید بلکه به آن پست و مقام به عنوان راهی برای رسیدن به هدف نگاه میکنید.»
وی در ادامه گفته است: «سال ٧٨ استعفای من اعتراض به برخورد نادرست و هجمه به فرزندان مردم بود که من به عنوان وزیر علوم باید از دانشجویان به عنوان امانت جامعه در محیط دانشگاه حفاظت میکردم. وقتی به آنها تعرض میشود و نهتنها وزارت علوم بلکه دولت هم نمیتواند این هجوم را کنترل کند، پس طبیعی است به عنوان اعتراض استعفا کنم.»
معین اما در سوالی جداگانه در مورد کاندیداتوریاش در انتخابات ریاستجمهوری سال ٨۴ و شکست اصلاحطلبان و اینکه هنوز هم فکر میکند باید در آن انتخابات باقی میماند، میگوید: به برخی از رقبای اصلی هم پیغام دادم که نظرسنجی انجام بدهیم و با توجه به گرایش عمومی، افراد به نفع دیگری کنار بکشند، اما متاسفانه از طرف آنها پذیرفته نشد و این تقسیم آرا اتفاق افتاد.
باید وقتیکه میخواهیم داوری کنیم بدون داشتن اطلاعات کافی، مسائل ١٢ سال قبل را بهسادگی با امروز مقایسه نکنیم، مسائل هر دوره زمانی را باید با شرایط خودش مدنظر قرار دهیم. وزیر علوم دوره سازندگی و اصلاحات در مورد این ادعا که گفته میشود موضوع دانشجویان ستارهدار در دوران او آغاز شده است، میگوید: اولین بار که به طورجدی مطرح شد در مناظره آقای احمدینژاد با آقای مهندس موسوی بود.
بنابراین نخستین طرح آن یک طرح سیاسی توسط آقای احمدینژاد بود. در واقع این هم یک اتهام و فریب دیگر بود و صداوسیما نیز متاسفانه پخش کرد و اجازه دفاع به متهم هم نمیدهد. بعد از این ادعای واهی در مناظره، ما همکاران قبلی را جمع و پاسخ جامعی تهیه کردیم که در سیمای جمهوری اسلامی قرائت بشود و متاسفانه آقای ضرغامی به آن توجه نکرد و ما مجبور شدیم در روزنامهها آن را منتشر کنیم.
وقتی حرفی به غلط در رسانهای منتشر شود شما تا بخواهید اذهان عمومی را روشن کنید زمان میبرد و ممکن است قابل جبران نباشد. ستارهدار شدن مقولهای از قبل از انقلاب بوده است و معانی مختلفی هم داشت. مثلاً خود من در دانشگاه شیراز که دانشجو بودم در درس بیولوژی بالاترین نمره را که گرفتم (A*) ستارهدار شدم.
یا مثلا فرض کنید در آزمون سراسری در سازمان سنجش، بعد از گزینش علمی تعدادی از افراد که پروندهشان کامل نبود ستارهدار میشدند، تا بعدا مراجعه کرده و پرونده خود را تکمیل کنند. معدودی هم ممکن است برای گزینش اخلاقی ستارهدار شده باشند.
در دوره مسوولیت بنده نیز مطمئن باشید اگر مانند دولت احمدینژاد ستارهدارها به چندین هزار میرسید قطعا گوش فلک را کر میکردند. این تعداد آنقدر محدود بوده که اصلا کسی سراغش نرفته است، منتها در قالب ستارهدار کردن دانشجویان، در دولت گذشته یک سوءاستفاده بزرگ شد و در همان نخستین آزمون سراسری در سال ٨۴ اینطور که گفتهشده بالای ١٠٠٠ نفر را ستارهدار و از تحصیل محروم کردند.
معین در پاسخ به این سوال که شما معتقدید اختیارات باید به دانشگاهها تفویض شود. اخیرا آموزش عالی کشور با بحران بورسیهها مواجه بود. برخی چهرههای مجلس میگفتند باید در این زمینه تحقیق و تفحص صورت بگیرد چون معتقد بودند تخلفات از زمان شما آغازشده است، گفت: ارتباط من از سال ۴٨ یعنی از وقتی که دانشجو بودم با آموزش عالی شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد.
در عین حال به خاطر مسوولیتهایم مجبور بودم وضعیت آموزش عالی در سطح جهانی را هم مدنظر داشته باشم. دادن بورس به دانشجویان مستعد برای تامین هیاتعلمی دانشگاه یا تربیت پژوهشگر، یک مقوله جهانی است، ابداع و نوآوری ما نیست، ولی تخصیص بورس باید دقیق، بر اساس ضوابط و بدون رانتخواری و فساد اداری باشد.
من خودم در سال ١٣۴٨ که برای قبولی در دانشگاه شیراز امتحان دادم، چون رتبه علمیام بالابود بلافاصله بورسیه شدم. یعنی هم شهریه از من نمیگرفتند و ماهانه مبلغی هم به من به عنوان کمکهزینه تحصیلی داده میشد.
در سالهای بعد هم همین اتفاق برایم افتاد. این اسمش بورس است. برای تحصیل درخارج از کشور همینطور است (البته من همه تحصیلاتم در داخل کشور بود) . بنابراین اگر میخواهند نقبی به گذشته بزنند اتفاقاً عیبی هم ندارد که معلوم شود گذشته تحصیلی افراد چه بوده است.
بهتر است بررسی شود که آیا همه مثل برخی دوستانی که در مجلس هستند همه دورههای تحصیلیشان را ناپلئونی طی کردند یا در همه عرصهها ممتاز بودند! شفافیت یکی از اصول مدیریت علمی در دنیای امروز است.
دولتها و حکومتهایی بیشتر دچار آلودگی میشوند که شفاف عمل نکنند و در معرض قضاوت قرار نگیرند. اگر شفاف باشند مطمئن باشید ریشه فساد کنده میشود. از تفحص درباره بورسیهها در زمان خودم استقبال میکنم.