قلم، به نقل از دفتر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ این دفتر آمده است:
با توجه به سخنان طنزآمیز و البته بغض آلود یکی از مدعیان ارزشمداری و اصولگرایی که ادعا کرده، آیتالله هاشمی رفسنجانی با صراحت!! گفته بود «من قائلم انتخابات محدود و کنترل شده باشد و آدمها را حساب شده از صندوق بیرون بیاوریم، اما رهبری قائلند که انتخابات با حضور گسترده مردم باشد» یادآوری مواردی چند ضروری است:
۱ـ کسی که فقط با ۳۹۹۱۹۹ رأی از ۲ میلیون ۳۳۵ هزار و ۱۲۴ رأی مردم در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر وارد مجلس شده، خود را برآمده از «مشارکت حداکثری» میداند و اخیراً نیز با تمام تلاشی که برای عدم تصویب برجام در مجلس انجام داده، با رأی قاطع نمایندگان و سپس تأیید رهبری و مردم مواجه شده است و شاید از نقش آیتالله هاشمی رفسنجانی در این مسیر اطلاع دارد که از شدت ناراحتی، برای خود این حق را قائل شده تا به بزرگان نظام توهین کنند.
۲ـ جالبتر از دروغگوییهای خشمآلود این شخص، ذوقزدگی یک روزنامه است که دروغها را با تیتر در صفحه اول منتشر کرده است.
۳ـ اگر چه دروغ بودن سخنان منتسب به آیتالله هاشمی رفسنجانی آشکار است و نیاز به تکذیب ندارد، اما جهت تنویر افکار عمومی، مطالبی را به اطلاع عموم میرساند.
مطالب منقول در خصوص انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی است که آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها درباره آن گفت: «در جلسات روحانیت مبارز در آستانه مجلس پنجم اکثریت آنها مایل بودند هر سی نفر نامزد مورد حمایت در تهران از یک جناح و آن هم چناح راست انتخاب شود. اما من میگفتم این درست نیست و باید این سی نفر بین دو جناح تقسیم شود تا روحانیت تقسیم نشود.
چراکه روحانیت نفوذش در این وحدتی است که تا به حال داشته، حالا اگر در مقابل هم قرار بگیرند و رقابت کنند، این چیز خوبی نیست. آنها قبول نکردند و کم کم از ۱۵ تا آمدیم پایین.
از آن طرف آقای دکتر حبیبی هم از اعضای کابینه برای من پیغام آورد که آقایان میگویند اگر برای ما سهمی به این جناح داده نشود، ما خودمان جداگانه لیست میدهیم. من نمیخواستم این اتفاق بیفتد. به هر حال هرچه گفتیم کار پیش نرفت تا اینکه رسیدیم به ۵ کاندید. این پنج نفر هم از معتدلان جناح چپ مانند آقایان دعایی، انصاری، محجوب و کمالی بودند. جامعه روحانیت این موضوع را پذیرفتند و تصویب شد. اعضای کابینه هم برای من احترام قائل بودند و به تصمیم اعتراضی نکردند.
بعد از دو سه روز آقای ناطق نوری پیش من آمد و گفت آقایان نمیپذیرند این ۵ نفر نامزد شوند و میگویند چرا ما باید رای خود را به دیگران بدهیم؟. من گفتم: ضرری که به روحانیت میخورد، برای شما اهمیت ندارد؟ گفتم: در این صورت این پنج نفر و دوستانشان میروند در لیست دیگری وارد میشوند. نمیگویم که همه لیست شما شکست میخورد، امّا قطعاً آنها موثرند و بخشی از آرا را به سمت خود میبرند.
آقای ناطق گفت: من دوباره میروم با آنها صحبت میکنم. ایشان رفت و صحبت کرد و گفت: نمیپذیرند. من گفتم چون کار دارم و نمیتوانم دیگر در جلسه بیایم میتوانیم این موضوع را به قضاوت «آقا» محول کنیم. ایشان رفت با رهبری صحبت کرد. رهبری هم گفتند: چرا دست آنها را ببندیم؟ خوب آنها بروند تشکیلات خود را داشته باشند.
وقتی این ۵ نفر از حمایت جامعه روحانیت مایوس شدند و به آنها هم چراغ سبز داده شد، خودشان اعلامیه دادند. من به آقا گفتم: هنوز هم دیر نشده است، میتوان کاری کرد که انتخابات با وحدت انجام شود. آقا به من فرمود: چرا باید ناراحت باشیم؟ قرار است نمایندگانی به مجلس بروند که میروند.»
با توجه به این سخنان صریح که در طول سالیان اخیر بارها از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تکرار شده و با کمترین جستوجو در فضای مجازی و بایگانی روزنامهها و خبرگزاریها قابل دسترسی است، جای شگفتی است که شخصی مطالبی را با نقل قول مستقیم به آیتالله هاشمی رفسنجانی نسبت دهد و برای سندسازی دروغهایش، سخن از «دو دیدار یکی از تشکلها در سال ۷۹» میگوید.
نکته دیگر اینکه با همه دروغها و بیاخلاقیهای سیاسی، طلب استغفار میکند که چرا «تا به حال درباره هاشمی با مردم حرف نزدیم!» مطمئناً مردم شریف میدانند و خواهند گفت که دیگر چه میخواستید بگویید و نگفتید!؟
امیدواریم مدعیان دنیای سیاست و دیانت به گونهای سخن نگویند که مضحکه کوچه و بازار شوند و این برای کسی که عنوان نمایندگی مردم را دارد، اصلاً خوب نیست.