stat counter
تاریخ : شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 23 November , 2024
  • کد خبر : 127138
  • 02 خرداد 1399 - 13:40
4

پژمان، نقی و ارسطو را نیمکت نشین کرد!

پژمان، نقی و ارسطو را نیمکت نشین کرد!

با پایان سریال زیرخاکی، حالا می‌توان گفت: مهم‌ترین کاراکتر سریال‌های پربیننده سال ۹۹، نه نقی معمولی و ارسطو عامل و نورالدین خانزاده که قطعاً فری خاکی بود!

قلم | qalamna.ir :

 با رجوع به حافظه تاریخی‌مان یک بار اتفاقی این‌چنینی که می‌خواهیم به آن بپردازیم را به یاد می‌آوریم. یک ورزشکار که با نامهربانی‌های رایج درصحنه حرفه‌ای، عطای همچنان به تن داشتن دوبنده تیم ملی کشتی ایران را به لقایش بخشیده بود پا به صحنه‌ای گذاشت که شاید تصور درستی از آن نداشت.

محمدعلی فردین با رزومه همچون مدال نقره جهانی، خوش‌چهره و خوش‌تراش و متفاوت با حضور حجیم و قلچماق گونه بزرگانی همچون امامعلی حبیبی در آثار کارگردان‌هایی همچون ساموئل خاچیکیان، خود را به پرده سینما رساند. حضوری که نه به کوه عضلات برای جو گیر کردن مخاطب و نه به نگاه پهلوانانه برای به جوش آوردن احساسات نیازی داشت. مرد خشن رقابت‌های جهانی استانبول، پس از مدت کوتاهی آن‌چنان غرق تکنیک و سواد و راه و رسم آرتیست شدن شده بود که دیگر کسی یادش نمی‌آمد و یا نمی‌خواست یادش بیاید که وی مدت‌ها قهرمان کشتی این مملکت بود. او حالا دیگر هنرپیشه‌ای حرفه‌ای بود که حتی تصور لحظه‌ای دور بودن از او از عرصه هنر حتی در عنفوان نوجوانی و جوانی هم به ذهن خطور نمی‌کرد.

سال‌ها پس‌ازآن و با توجه به شرایط روز جامعه و اوضاع حاکم بر سینمای ایران، ورزشکاران زیادی به‌انحاءمختلف پا به پرده نقره‌ای گذشتند، اما هیچ‌کدام از آن‌ها حتی نزدیک به آنچه تصور می‌کردیم هم نشدند. نه سینمای بزن‌بهادر طلب دهه ۶۰، با قهرمانان رزمی‌کاری که باید در یک سو افسر‌های بی‌ریخت و کودن عراقی و در سوی دیگر حاکمان مطلق مواد مخدر را شکست می‌دادند، توانستند در دل مردم جایی و نامی برای خود دست پا کنند و نه ورزشکاران بازنشسته‌ای که باید در بیابان‌های بی‌آب‌وعلف فیلم‌های به‌اصطلاح روشنفکری دهه ۷۰ حضور پیدا می‌کردند.

ما درست از جایی که عادت کرده بودیم انتظار ویژه‌ای از دعوت‌های غیرمتعارف برای بازی در سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی نداشته باشیم، ورجه‌وورجه‌های یک فوتبالیست در یک سریال طنز با عواملی موجه و البته قابل‌احترام، نظر‌ها را عوض کرد. پژمان جمشیدی درحالی‌که هنوز خاطره‌هایی از دوران بازی او به همراه تیم‌های پرسپولیس، سایپا، پاس و تیم امید و البته تیم ملی بزرگسالان در ذهن بود و دقیقاً در دورانی که کسی نمی‌توانست به‌غیراز فوتبالیست بودن و علاقه برای مربی شدن فکر دیگری نسبت به او داشته باشد با متن پیمان قاسم‌خانی و هدایت سروش صحت توانست بازی قابل‌توجهی از خود در سریال پژمان به نمایش بگذارد. سریالی که خیلی‌ها خوششان آمد و بعضی‌ها هم به دلایلی ترجیح دادند خوششان نیاید.

هر آنچه که بود پژمان جمشیدی در عرصه‌ای دور از فوتبال موفق شد با اولین کار حرفه‌ای خود، قدم مهمی بردارد. هرچند او در بسیاری از سکانس‌ها، واکنش‌های کاملاً مهارشده با اکت‌هایی غیرواقعی (که نشان می‌داد می‌خواهد نقش بازی کند)، به همراه داشت و از طرفی به دلیل ویژگی نقش مجبور بود لباس ورزشی در اغلب سکانس‌ها به تن کند (و به همین دلیل با نوع ایستادن و حرکات و واکنش‌های خود بیشتر از یک هنرپیشه یک فوتبالیست را در ذهن تداعی می‌کرد)، توانست رسماً نام خود را به‌عنوان ورزشکاری که می‌خواهد حالا یک آرتیست موفق باشد را به ثبت برساند.

برای پژمان، اما اتفاق اصلی از اینجا به بعد افتاد. اعتقاد ویژه او به یادگیری و به‌نوعی راه افتادن، کاملاً نمایان بود. هرچند هیچ‌گاه رو نکرد زیر نظر چه کسانی به سراغ آموزش بازیگری رفت، اما تغییرات در او بازی به بازی نمایان می‌شد. حضور جسورانه درصحنه تئاتر با توجه به پیشینه او تحسین خیلی‌ها را به همراه داشت حتی اگر روی صحنه تئاتری یکی دو تپق هم زده باشد. پژمان در هفت، هشت سال اخیر در حدود ۱۷، ۱۸ تئاتر حضور پیدا کرد که برخی از آن‌ها کار‌های مهمی بودند که دیده شدند. تئاتر‌های همچون پپرونی برای دیکتاتور، وقتی ما باز می‌گردیم دوپای آویزان باقیمانده است، بینوایان، پوست انداختن، آن سوی آینه، مادر، فرانکشتاین و … از جمله کار‌های مهم پژمان جمشیدی صحنه تئاتر محسوب می‌شود.

ملی‌پوش سابق فوتبال ایران در ۷ سال اخیر در ۱۷ فیلم سینمایی نیز حضور داشت. او از حضور در کار‌هایی با هدایت مانی حقیقی و تهمینه میلانی گرفته تا ایفای نقش‌های در فیلم‌هایی با رهبری احمدرضا معتمدی و کمال تبریزی، حالا دیگر می‌تواند خود را به‌عنوان کاراکتری ویژه در سینمای ایران بداند. کاراکتری که هم در ایفای نقش‌های طنز و هم در به نمایش درآوردن چهره کاملاً جدی، موفق عمل کرده است. نامزدی عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در کار سوءتفاهم اثر احمدرضا معتمدی در جشنواره فیلم فجر (اگر نخواهیم با بخل درباره او صحبت کنیم) و البته یکی دو بازی جدی خوب دیگر همچون بازی در فیلم‌هایی مثل هزارتو، ایده اصلی و … حالا دیگر از حرفه‌ای شدن پژمان می‌گوید.

در سوی دیگر ترکیب‌های دونفره پژمان جمشیدی با سام درخشانی و یا محسن کیایی در فیلم‌های مختلف نشان داد که می‌تواند تا حد زیادی خیال تهیه‌کننده را بابت بازگشت سرمایه اولیه راحت کند پژمان جمشیدی دیگر هرگز آن اکت‌های کنترل شده و نمایشی را جلوی دوربین پیاده نمی‌کند و به همین دلیل حتی در نقش‌هایی که نیاز به ریزه کاری‌های فراوانی هم داشته باشد او می‌تواند به طوری حرفه‌ای از پس آن بربیاید. فروش حدود ۶۳ میلیاردی ۵ فیلم طنزی که پژمان جمشیدی در سال ۹۷ در آن‌ها به ایفای نقش پرداخت می‌تواند این موضوع را به طور کامل روشن کند.

پژمان جمشیدی این بار با خلاقیت وافر و البته تلاش بسیار زیاد، برخلاف برخی از کارهایش که با طراحی یک تیپ، اثر را پیش می‌برد این بار شخصیتی با خصوصیات کاملاً ویژه در فیزیک، رفتار، گویش و نگاه طراحی کرد و با کمترین نقصانی آن را به اجرا درآورد. هرچند ما در جریان اتفاقات زمان فیلم‌برداری این اثر نبودیم، اما اگر راکورد‌ها حفظ می‌شد و ناهماهنگی در برخی از برداشت‌ها چه در میزانسن و چه در طراحی گریم و لباس پژمان اتفاق نمی‌افتاد در برخی از سکانس‌ها حس بازیگر کاملاً یکنواخت می‌ماند و هم تفاوتی در نوع اجرای او پیش نمی‌آمد.

هر آنچه که هست پژمان جمشیدی نشان داد دیگر ذخیره هیچ مهدوی کیایی نیست. او این روز‌ها همان وینگر خطرناک تیم بلازوویچ است که اگر بدشانسی نیاورد فعلاً در ترکیب ثابت می‌ماند. اگر قرار باشد در تاکتیک تیمی در پست وینگر بازی کند ارسال‌های خطرناک روی دروازه حریف دارد و اگر قرار باشد برای پیروزی پا به میدان بگذارند فورواردی گلزن می‌شود.

همان‌طور که عنوان شد پس از ۲ سریال موفق، وقتی در تیتراژ سریال زیرخاکی، نوک پیکان خط حمله برای جذب تماشاگر، پژمان جمشیدی و ژاله صامتی دیدیم تصور می‌کردیم شاید در بهترین حالت این سریال بتواند با اختلاف کمی قافیه را به پایتخت و نون خ. ببازد، اما فوتبالیست سابق ما آن‌چنان درخشان ظاهر شد که در کنار بازیگر محبوب سینما و تلویزیون یعنی ژاله صامتی، گلزن‌ترین خط حمله سال ۹۹ تلویزیون را به خود اختصاص داد (در ادامه درخشش در تئاتر یادم تو را فراموش). اتفاقی که درنهایت باعث شد تا الان خیلی راحت بگوییم کاراکتر اول تلویزیون ایران در سال ۹۹ نقی معمولی، ارسطو عامل، نورالدین خانزاده و … نبودند که قطعاً فری خاکی بود.

 

منبع: ورزش سه

هشتگ: , , , , , , , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.