روزنامه ایران نوشت: به چند نمونه از شایعات خطرناک که همین روزها به صورت انبوه و سازمان یافته توسط شبکه بزرگ مجازی و مکتوب جناح تندروها فضای جامعه را فراگرفت، نگاه کنید.
شایعه اول اندکی بعد از بازداشت ۴ خبرنگار به فضای افکار عمومی پمپاژ شد و برخی از اعضای کلیدی دولت را هدف قرار داد. طی این شایعه توپخانه رسانهای تندروها مدعی شد که افراد مهمی از نزدیکان روحانی در معرض اتهام «نفوذ» و نیز در آستانه بازداشت قرار دارند.
شایعه دوم که از لحاظ امنیتی و قضایی امری قابل پیگرد است، برنامه همکاری هسته ای ایران و قدرتهای جهانی را هدف گرفت. این شایعه از زبان برخی از سخنگویان جریان تندرو ساخته و پرداخته شد. متن شایعه این بود که با دستور دبیر شورای عالی امنیتی ملی، ایران اولین فاز همکاری با آژانس انرژی اتمی در «جمعآوری سانتریفیوژها» را متوقف کرده است. شایعه ای که شمخانی و مسئولان ارشد هستهای کشور بلافاصله آن را تکذیب کرده و نسبت به تکثیر و تداوم آن هشدار دادند. اما سناریو استفاده شبکه مخالفان دولت از سلاح شایعه به حوزه هسته ای و امنیتی محدود نمانده و این روزها به عرصه اقتصادی کشیده شده است. کافی به صفحه اول و تیترهای روزنامه های اسم و رسم دار جناح مخالف دولت نگاه کنید که قریب به اتفاق آنها، شایعات یا گمانهزنیهایی سازمان یافتهای است که درباره سیاستهای بانکی، پولی و یارانه ای دولت به اسم خبر به خورد افکار عمومی داده میشود.
استفاده بی حد و حصر جبهه مخالف دولت از شایعه با همه این اوصاف، اتفاق تازهای نیست. در رجوع به تاریخ گذشته ایران موارد و نمونه های بارزی از توسل گروههای سیاسی به سلاح تخریبی شایعه را می توان سراغ گرفت. تنها تفاوت بارز این است که در گذشته، جریانهای مخالف تغییر و اصلاح از روش انتشار بولتن برای تخریب اذهان عمومی یا اخلال در سیاست دولت ها بهره می جستند. از این رو میتوان صنعت و حرفه تولید شایعه توسط جناح تندروها در سایت ها و فضای مجازی را نمونه تکامل یافتهای از حرکتی به حساب آورد که در دهه های گذشته با عنوان بولتن سازی برای تشویش ذهن علما و یا رواج ناامیدی در میان مردم بکارگرفته می شد.