در تحقیقات معلوم شد گلولههای شلیکشده به این زوج متعلق به همین کلت است. از سوی دیگر نحوه قرارگرفتن اسلحه و جهت اصابت گلوله فرضیه قتل و سپس خودکشی را پررنگتر کرد. در ادامه جستوجوها دستنوشتهای در داخل خودرو پیدا شد که نشان میداد احتمالا مرد جوان درپی یک انتقامگیری ابتدا همسرش را کشته و سپس به زندگی خودش پایان داده است. در این دستنوشته که به احتمال زیاد دقایقی قبل از حادثه نوشته شده، اختلاف خانوادگی علت و انگیزه پایاندادن به زندگی این زن و مرد عنوان شده بود. باوجوداین هنوز در واقعیبودن این دستنوشته که میتوانست کلید حل معمای جنایی باشد، شک و تردید وجود داشت. در بازرسیهای دقیق خودرو مأموران خودکار آبیرنگی را پیدا کردند. رنگ خودکار و سایز نوک آن با نوشتههای روی کاغذ مطابقت داشت. با پیداشدن این خودکار نحوه وقوع حادثه محرز شد و بررسیهای تخصصی دیگر از جمله آزمایشهای پزشکیقانونی ثابت کرد مرد جوان ابتدا همسرش را هدف گلوله قرار داده و سپس خودش را کشته است.مادر دختر جوان که از او در نامه اسم برده شده بود، مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: دخترم دانشجو بود که با دامادم آشنا شد و عقد کردند. آنها وقتی به خواستگاری آمدند، گفتند داماد دارایی زیادی دارد و ثروتمند است. حتی دامادم گفت پدرش چند شرکت مسافربری دارد و درآمدش بسیار خوب است اما مدتی بعد دامادم هرچه داشت از دست داد و دخترم در شرایط بدی قرار گرفت. همین موضوع باعث اختلاف آنها بود. دامادم میگفت یک شکست مالی باعث این اتفاق شده است اما دخترم حرفش را باور نمیکرد و فکر میکرد دامادم به او دروغ میگوید و همین مسئله هم دلیل اصلی درگیریشان بود. چون دخترم درخواست کرده بود از هم جدا شوند و گفته بود دیگر نمیخواهد با او زندگی کند، دامادم فکر میکرد من در این رابطه دخالت کردهام و تصورش این بود که حرف دخترم درواقع خواسته من است.
با اینکه بارها گفته بودم من در این تصمیم دخالتی ندارم و فقط خوشحالی دخترم را میخواهم اما دامادم حرفم را باور نکرد و درنهایت هم گفته بود کاری میکند که همه پشیمان شویم. روز حادثه دخترم گفت شوهرش از او خواسته با هم بیرون بروند و صحبت کنند. دخترم فکر میکرد اگر با هم صحبت کنند، میتواند او را به این طلاق راضی کند. اما جسد دخترم را تحویل ما دادند. بعد از گذشت دو سال از این حادثه و با قطعیشدن موضوع قتل عروس جوان و قاتلبودن دامادی که خودکشی کرده بود، اولیایدم با ارائه دادخواستی، درخواست دیه از بیتالمال کردند.خانواده عروس جوان در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران گفتند: ما فکر میکنیم دامادمان دارایی دارد اما این دارایی را به نام پدرش کرده و خانوادهاش از او گرفتهاند؛ به همین دلیل هم دخترم و دامادم اختلاف داشتند. حالا که آنها میگویند دامادمان چیزی نداشته ما هم دیه دخترمان را از بیتالمال میخواهیم. بهاینترتیب با تصمیم قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران پرونده برای بررسی اموال مرد متوفی یکبار دیگر به جریان افتاد تا درصورتیکه اموالی از او شناسایی شد، برای پرداخت دیه و مهریه زن جوان توقیف شود.