چند ماه پیش بود که سرمربی تیم ملی خارج از ایران به سر میبرد و حرف و حدیثهای بسیاری در مورد طولانی شدن مدت مرخصی کارلوس کیروش مطرح شد؛ از احتمال قطع همکاریاش با فدراسیون فوتبال ایران تا خبر فوت همسرش. این اتفاقات در حالی رخ داد که خبر دوم به شدت ناراحتی سرمربی پرتغالی تیم ملی را به همراه داشت.
این روزها اما باز هم ورود به حریم شخصی کیروش ادامه دارد و به نظر میرسد مسالهای جذاب برای برخی افراد است. خبر ابتلا به مریضی سرمربی تیم ملی نقل محافل شده و دهان به دهان میچرخد، بیماری که هنوز مشخص نیست به کدام عضو کیروش مربوط میشود.
آنچه برای برخی رسانهها بیش از هر چیز دیگری در اولویت قرار دارد، یک روز معده، یک روز روده بزرگ و روز دیگر روده کوچک سرمربی تیم ملی است. حداقل بهتر نیست تا زمان مشخص شدن نتایج آزمایشها صبر کنیم، آن هم اگر آزمایشی در کار باشد؟
بهتر نیست یاد بگیریم که به حریم خصوصی افراد ورود نکنیم؟ یاد بگیریم که با نپرداختن به شایعهها به کارکرد صحیح رسانه آسیب نرسانیم؟ مطلوبتر نیست اجازه دهیم اگر کیروش خودش صلاح میداند در رابطه با خصوصیترین مسائل زندگیاش چه فوت همسرش باشد و چه ابتلایش به بیماری زبان بگشاید؟
درستتر نیست که با انتشار اخبار ابتلای کیروش به بیماری همچنان که سرمربی تیم ملی نسبت به آن اعتراض کرده، تن خانوادهاش را فرسنگها دورتر نلرزانیم و به برخی مسائل که از آن چشم پوشی کردهایم احترام بگذاریم؛ خانوادهای که به گفته سرمربی تیم ملی با انتشار این اخبار در رسانههای بین المللی نگران وضعیت او شدهاند.
روی صحبتمان تنها به رسانهها نیست، بهتر است مسئولانی که به بیان اخبار حاشیهای خرسند هستند کمی صبر پیشه کنند و یاد بگیرند که هر خبری برای رسانهای شدن نیست.