stat counter
تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
  • کد خبر : 17455
  • 10 آذر 1394 - 10:37
5

قاتل شیشه‌ای: فقط اعدام می‌خواهم

“پدر شیشه‌ای” که همسر و فرزندان بی‌گناه ۲۰ روزه و ۲ ساله خود را به قتل رسانده بود پس از اعتراف به این جنایت، گفت: فقط منتظر اعدام هستم.

قلم | qalamna.ir :

حدود ساعت ۳ بعد از ظهر سوم آذر ماه امسال اهالی ساختمانی طی تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ از استشمام بوی تعفن در یکی از واحدهای ساختمان ۴ طبقه‌ای در منطقه نعمت‌آباد خبر دادند که با اعلام این خبر بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد نو به محل اعلام این خبر اعزام شدند.

تسنیم، پس از حضور مأموران در این ساختمان و وارد شدن در واحدی که بوی تعفن از آن به مشام می‌رسید، راز جنایت وحشتناکی فاش شد.

با بررسی‌های اولیه مأموران، مشخص شد جسد زن ۲۰ ساله‌ای داخل چند پتو پیچیده شده است و درون یک کمد قرار دارد و جسد نوزاد بی‌گناه ۲۰ روزه‌ به همراه برادر ۲ ساله‌اش نیز در داخل ساک‌های جداگانه قرار گرفته است و حدود ۱۰ روز از وقوع قتل این زن و پسرانش می‌گذرد.

اهالی این ساختمان راز این جنایت را برای مأموران فاش کردند و گفتند: پدر این کودکان بی‌گناه، مصرف‌کننده ماده مخدر “شیشه” است و در روزی که این اتفاق افتاد با داد و فریاد اعلام کرد که زن و بچه‌هایش را کشته است اما به این علت که وی مصرف‌کننده شیشه بود و از این حرف‌ها زیاد می‌زد، به حرف‌های او اعتماد نکردیم.

بعد از اینکه این مرد معتاد این حرف‌ها را زد، اقدام به تخریب در و پنجره‌های یکی از واحدهای ساختمان کرد و بعد از شکایت ساکنان این واحد و حضور مأموران کلانتری وی بازداشت شد؛ پس از کشف اجساد اعضای این خانواده و تشکیل پرونده قتل عمد، سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس سوم دادسرای جنایی تهران در محل جنایت حضور یافت و طی بررسی‌های بیشتر طنابی که برای خودکشی آماده شده بود در محل این جنایت کشف شد.

همچنین مشخص شد پرونده متهم به قتل این سه نفر در شعبه یکم بازپرسی دادسرای بعثت قرار دارد و فرد مذکور به بازداشتگاه فشافویه منتقل شده است.

متهم این جنایت پس از حضور در مقابل سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس سوم دادسرای جنایی تهران در بازداشتگاه فشافویه به وقوع این جنایت اعتراف کرد و درباره انگیزه قتل اعضای خانواده‌اش به بازپرس جنایی تهران گفت: «به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم، وی و دو پسرم را خفه کردم و جسد آنها را داخل کمد گذاشتم».

این مرد شیطان‌صفت مدعی شد: «در لحظه وقوع این قتل‌ها ماده مخدر شیشه مصرف نکرده بودم».

بعد از گذشت مدت زمانی کوتاه از این جنایت، این پدر سنگدل امروز در دادسرای جنایی تهران حضور یافت و در مقابل سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس سوم دادسرای جنایی تهران لب به اعتراف گشود.

در ادامه متن گفت‌وگوی تسنیم با این جنایت کار را می‌خوانید:

ــ چند سال داری؟

۳۱ سال.

ــ چقدر سواد داری؟

تا کلاس سوم راهنمایی

ــ به چه صورت زن و بچه‌هایت را کشتی؟

با یک شال اول زنم خفه کردم و بعد بچه‌هام.

ــ چرا همسرت را کشتی؟

دعوامون شده بود.

ــ برای چه موضوعی مشاجره‌تان شده بود؟

سر باجناقم، من یک و سال خورده‌ای پیش با باجناقم تو خونمون دعوا کرده بودم و با چاقو زده بودمش، بعد اون رفت شکایت کرد و دیه‌اش ۶۰ میلیون تومن شد، بعد از این اتفاقم پدر خانومم زنگ می‌زد و دعوا بین من و زنم می‌ا‌نداخت.

ــ با کشتن چیزی حل می‌شد؟

آخرش هم می‌خواستم خودم را دار بزنم.

ــ بچه ۲۰ روزه‌ات را چرا کشتی؟

سکوت می‌کند.

بچه‌های معصومت چه گناهی داشتند که آنها را کشتی؟

سرش را پایین می اندازد و سکوت می‌کند.

ــ چه موادی مصرف می‌کنی؟

شیشه

ــ چند وقت شیشه مصرف می‌کنی؟

دو، سه هفته؛ هفت سال پیش هم مواد مصرف می‌کردم ولی به خاطر ازدواج از ۷ سال پیش تا این دو، سه هفته آخری ترک کرده بودم.

قبل از این ۷ سال چه موادی مصرف می‌کردی؟

همه چی.

ــ زمانی که بچه‌هات رو کشتی، مواد مصرف کرده بودی؟

آره.

ــ‌ ولی در زندان که گفتی در هنگام این جنایت مواد مصرف نکرده بودی؟

بعد از کشتن هم مواد مصرف کردم سر اجساد آنها.

ــ زمانیکه زنت را خفه کردی، بچه‌هایت نفهمیدند؟

نه اونا داشتن تو اطاق بازی می‌کردن.

ــ بعد از شکستن شیشه خانه همسایه‌تان به زندان رفتی، چرا آنجا نگفتی که این جنایت را انجام داده‌ای و بعد از ۱۰ روز این جنایت فاش شد؟

فکر می‌کردم این جریان واقعی نباشه.

ــ چرا جنازه بچه‌هایت را داخل ساک و چمدان گذاشتی؟

انگار زمانیکه سخن از بچه‌هایش به میان بیاوریم، حرفی برای گفتن ندارد.

ــ خانواده‌ات کجا هستند؟

مادرم فوت کرده و از خواهر و برادرم هم خبر ندارم.

با زنت چطور آشنا شدی؟

تو دهمون، همسایمون بود.

ــ چه مدت از ازدواجتون می‌گذشت؟

۵ سال

ــ خانواده همسرت کجا هستند؟

هشتگرد میشینن.

ــ با خانواده زنت رفت و آمد داری؟

خیلی کم چون با هم دعوایی هستیم، کم اونا را می‌بینم.

ــ کار می‌کردی؟

آره؛ رنگ کاری مبل.

کجا کار می‌کردی؟

تو نعمت آباد.

ــ حرف آخرت؟

فقط اعدام می‌خوام…

هشتگ: , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.