جامعه خشمگین است، کم و بیش همگان میدانند یا در شرف بروز آن هستند یا در مواجهه غیر مستقیم با آن. پایان هفته گذشته روز جهانی خشونت علیه زنان بود که در فضای مجازی با نماد رنگ نارنجی به عنوان حمایت از زنان آسیب دیده جلوه گر شد و چند روز قبل از آن هم روز جهانی کودک بود. دو ستون استواری که خانواده را با آنها تعریف میکنیم. آیا ستونهای خانواده در ایران امن و استوار است؟ آیا توفانها و سیلابهایی به نام طلاق و اعتیاد میگذارند استحکام بنای خانواده برقرار و استوار بمانند؟ با توجه به رواج خشونت باید دید این معضلات چگونه خانواده و کودک را ویران میکند. هرچند هشدارها در سطح ملاحظات خانوادگی و اجتماعی در باب خشونت همیشگی است و در حد توصیه و دستورالعمل نبوده و به فرامین محکمتری نظیر جریمه هم بسط داده شده است؛ اما وقتی خشونت از مرزهای انسانی پا را فراتر گذاشته و میان اقوام و ملل و ادیان رخنه میکند دیگر نمیشود به حرف و حدیث و دستور و جریمه مهارش ساخت. نظیر آنچه در جهان کنونی میگذرد و روز بروز بر دامنه و وسعت و خونبارگی اش نیز افزوده میشود. وقتی جنازه آیلان، کودک سوری توانست جهانی را از خواب غفلت و فراموشی بیدار کند؛ چرا کودکان زنده نمیتوانند یک جهان خوابیده را بیدار کنند؟
وضعیت کودکان در نوشیدن زهر خشونت
گفتهاند کودکان بهتر است شاهد صحنههای نزاع والدین خود نباشند. کودکان موجودات خود ساختهای نیستند بلکه به دست و زبان و رفتار والد یا والدینشان تربیت میشوند. این نوع نگاه سبب میشود تا متوجه هر نوع رفتاری که به عنوان والدین از ما سر میزند باشیم. کودکی که در خانه بطور مداوم یا گهگاهی شاهد نزاع و خشونت و پرخشگری است دچار اختلالات رفتاری و کنشهای عصبی خواهد شد. جامعه خشن است و این چیزی است که در هر بار تکرار مطلب برای توجه بیشتر آسیب دیدگی اجتماع ایرانیان و فقط از باب تذکر به میان آورده میشود. ما درون این تلاطم فکری و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دست و پا زده و دنبال ساحل امنی هستیم برای رشد و شکوفایی فرزندان و سپس خانواده خودمان. این امر چقدر محقق شده است؟
کودکان خشونت را از والدین خود یاد میگیرند
فخری ابراهیمی؛کارشناس علوم تربیتی
خشم هر چند یک واقعیت روان شناسی است اما رفتاری است قابل مهار شدن بشرط آنکه به شکل لجام گسیختهای بروز داده نشود.
برای کسب آرامش باید چندین راه آزمون و خطا رفت. در خانوادهای که خشونت علیه مادر خانه امری عادی است کودکان بیشتر در معرض خطرات ناشی از تنبیه بدنی، تبیه کلامی با ناسزا بیرون انداخته شدن و طرد از خانه، محبوس شدن و ممانعت از دریافت مهر و محبت قرار میگیرند. حتی بدتر از همه این است که فشارهای عصبی و روانی مادر زخم خورده نیز بر سر کودکان خانه آوار میشود. به گفته این کارشناس علوم تربیتی از آنجایی که کودکان از سن دوسالگی میآموزند باید در بروز رفتارهای نسنجیده و ناگهانی و آنی بیشتر مراقب بود. کودکان در خانه شاهدان صادق و ساکتی هستند که به گفته ابراهیمی بسختی میتوان در باز پروریها از بیم و هراس و روان رنجوری رهایشان ساخت و شاید تا پایان زندگی با همین بیم و هراسها بمانند و موجب رفتارهای خشونت باری در زندگیهای خصوصی خود باشند.
۸ سال غفلت از کودکان خیابانی
بیرون از خانه نیز با کودکانی روبهروییم که با جثههای نحیفشان زیر بار زندگی کمر خم کردهاند و جور معیشت شان را میکشند. آمارشان هم متاسفانه رو به رشد است. آنچه امروز شاهد هستیم به دلیل غفلت ما در سالیان گذشته بوده است. وقتی شورای ساماندهی کودکان خیابانی که در سال ۱۳۸۴ توسط هیات دولت تاسیس و ابلاغ شده بود به مدت هشت سال تعطیل بوده و هیچ گونه همکاری بین دستگاهی و نظارت بر عملکرد دستگاهها وجود نداشت. حتی در تریبونهای رسمی اصل وجود کودکان کار و خیابان نفی میشد؛ بدیهی است وضعیت امروز این کودکان مناسب نباشد. روزبه کردونی، مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه ضمن بیان این اظهارات، ابراز امیدواری کرده که در ۶۰۰ مرکز سازمان بهزیستی آماده پذیرش هر تعداد کودک خیابانی است که به مرکز ارجاع داده شود.
حقوق طبیعی کودکان، سلامتی و شادی است
تمام دایره المعارفها مینویسند که حق طبیعی کودکان است که تجربه کودک بودن را در سنین کودکی داشته باشند و به یکباره سر از آوارگی و جنگ و یتیمی و حبس و فقر و خشونت و وحشت و محرومیت و بردگی و کار در نیاورند. این قربانیان بزرگ جامعه بزرگترها هیچ جرمی ندارند جز کودک بودن. فردا را این کودکان خواهند ساخت. داشتن خانه، کاشانه، آرامش، صلح، پدر و مادر مسئولیت پذیر، تغذیه مناسب، تفریح و شادی کافی، برخورداری از بهداشت و سلامت کامل و احساس امنیت و امید به آینده، حق برخورداری از آموزش و یادگیری، همه و همه از حقوق اولیه و لازم و ضروری کودکان است.
هرچند ولی الله نصر، معاون دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور گفته است حمایت از کودکان نیازمند مسئولیت اجتماعی همه شهروندان است. مردم میتوانند با حمایت از برنامههای بازتوانی دولت برای کنترل و کاهش پدیده کمک موثری باشند. اما تلویحا اظهار کرده که سازمان بهزیستی برنامههای خود را بر دو محور، کاهش آسیبهای ناشی از پدیده کودکان خیابانی وکنترل عوامل به وجود آورنده آن یعنی شکاف طبقاتی و مهاجرت متمرکز کرده است.
وظیفه کودکان مرفه در برابر کودکان کار و خیابان
اما در آن سوی مرزهای سیاه و سفید روزگار و زمانه ما کودکانی هستند که کمترین بازی شان پلی استیشن است.کودکی که همین یک ماه پیش آخرین مدل تبلت خود را به عنوان جایزه زحمتی که برای یک خرید عصرانه در فروشگاههای زنجیرهای کشیده، دریافت کرده است. زندگی اینها را میتوانید با کودکان کار و خیابان یا کودکان اقشار ضعیف جامعه مقایسه کنید. واقعیتی که نمیشود آن را پنهان کرد. حالا کودکان کار و خیابان هم در سیلاب چنین شکافی در میان اتوبوسها ساز میزنند و میخوانند، معتاد میشوند و بیماریهای مهلک میگیرند و میمیرند. اما کودکان دیگری در همین شهر نمیدانند فقر یعنی چه؟ ابراهیمی به روزان میگوید: از ۱۱ الی ۱۲ سالگی تمام کودکان به هوش انتزاعی مجهز میشوند. یعنی قادر به فهم هندسه و ریاضیات میشوند. برنامه درسی شان هم مطابق این سیر رشد مغزی آنها نوشته میشود. کودک دیگر میتواند واقعیاتی را در حد فهم خود از محیط و اجتماع خانواده دریابد. از این جمله است که او میتواند همراه با خانواده در فعالیتهای خیرخواهانه شرکت کند و بفهمد سود و زیان یک رابطه یا یک حقیقت در چیست.
کودکان را در امور خیرخواهانه مشارکت دهیم
به گفته فعالان حقوق کودک؛
شمار کودکان کار در ایران همچنان رو به افزایش است
با وجود ثبت نام ۱۰۰ هزار کودک خیابانی در مدارس با وجود اسکان و یک وعده غذای گرم اما کجای این شهر است که از گلفروشان کم لباس و چرک و کوچک میان جمعیت خروشان مترو و چهارراهها پشت چراغ قرمز، خالی مانده باشد؟ تحقیقی که سال گذشته توسط سازمان بهزیستی انجام شده، نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از کودکان کار به مدرسه نمیروند. همچنین حدود ۳۱ درصد این کودکان شش تا ۱۱ سال و ۹ درصد نیز زیر ۶ سال سن دارند. به گفته فعالان حقوق کودک، شمار کودکان کار در ایران همچنان رو به افزایش است. طبق پژوهشهای انجام شده از سوی فعالان حقوق کودک در ایران، ۳۲ درصد کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار میگیرند. زبالهگردی و تماس با سرنگ آلوده و اجسام تیز یکی از دلایل ابتلای کودکان کار به ویروس ایدز عنوان میشود. به اعتقاد ابراهیمی که کارشناس و مدیر موسسه بازپروری کودکان کم توان هم هست، والدین موظف هستند تا کودکانشان را با خود در امور خیریه مشارکت دهند. نگذارند کودکان در معرض آسیب و خشونت مورد بی مهری قرار بگیرند. تغییر رفتار و نگاه با این گروه بشدت آسیب دیده و حذف رفتارهای تحقیر آمیز میتواند در آینده نسلی را به بار بیاورد که نسبت به سرنوشت همنوعان خود بی تفاوت نبوده و مسئولیت پذیری بیشتری دارند.
تقویم و روز کودکان کار
هرچند روز جهانی کودک ۲۰ نوامبر است اما ایران روز کودک را در ۱۶ مهرماه برگزار میکند و البته از مدتها قبل شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری هم لزوم ثبت روز «لغو کار کودک» در تقویم رسمی کشور خبر داده بود. به گفته مولاوردی، نیاز داریم تا این روز را با صدای بلند یادآوری کنیم. باید یاد بگیریم و یادمان بماند که متفاوت نباشیم در مقابل کودکان کار. در مقابل کودکانی که کودکی نمیکنند و بزرگ میشوند. شاید اولین قدم این باشد که این روز وارد تقویم شود تا هر سال که ورق میخورد و میرسد به این روز واژه کار کودک و مبارزه با آن را ببینیم تا شاید یک روز در سال حتی تلنگری باشد به همه ما برای توجه به این کودکان و کودکی از دست رفته شان. با امیدواری برای روزی که نه تنها چنین کودکانی در کشورمان نباشد که چنین یادگاری هم در تقویم نماند.
- گزارش از معصومه چاوشی