گروه سیاسی: روزنامه شرق نوشت: گفته میشود اصلاحطلبان بهدلایل مختلف خواستار آمدن بایدن بودند و اصولگرایان به ترامپ گرایش داشتند، حداقل اصلاحطلبان خواستهشان را کتمان نمیکردند؛ کاری که اصولگرایان میکردند.
آنها مدعی بودند که چون انتخابات آمریکا ربطی به ایران ندارد و سیاستهای آنان با رفتن و آمدن یک جمهوریخواه یا دموکرات علیه ایران تغییری نمیکند، پس مهم نیست چه کسی رأی بیاورد. اما در عمل اینطور نبود. اینکه رسانههای اصولگرا هم بهدقت نتایج انتخابات آمریکا را رصد میکردند.
این نشان میداد برخلاف آنچه ادعا میکنند، حتی برای خود آنها و چهرههای اصولگرایی هم نتیجه این انتخابات مهم است. برای مثال امیرعبداللهیان، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل گفته بود که ما بهعنوان دیپلمات و کسانی که تحولات سیاسی و بینالمللی را پیگیری میکنیم، باید ببینیم این انتخابات چه تأثیری بر منافع ملی ما و در سطح منطقه و بینالملل خواهد داشت. درحالحاضر سیاستهای اروپایی به سمت جانبداری از دموکراتها حرکت میکنند؛ اما تا دقیقه ۹۰ نمیتوان پیشبینی نهایی را ارائه داد. او در نهایت گفته بود که برخی از دیپلماتها به ما پیشنهاد میدهند سطحی از مذاکرات بین ایران و آمریکا صورت گیرد اما حماقت ترامپ درخصوص صدور دستور ترور حاج قاسم سلیمانی تمامی اعتمادها را نسبت به او از بین برده است. این گفته امیرعبداللهیان یعنی در صورت عدم ترور امکانی برای اعتماد و درصدی برای احتمال مذاکره مجدد وجود داشته است!
مرتضی طلایی هم گفته بود که عدهای طوری فضاسازی کردند که اگر بایدن روی کار بیاید، مشکلات کشور حل خواهد شد و به برجام بازمیگردد. درحالیکه اگر ترامپ بیاید، بهتر است. ترامپ با ایران دشمنی دارد و او رو بازی میکند.
اما آنچه مثلا بهصورت کلیشهای از اصولگرایان شنیده میشود، این است که مثلا محسن کوهکن، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری گفته بود: «فرقی بین ترامپ و بایدن نیست، اهداف یکی است اما تاکتیکها متفاوت است. او معتقد است برای جریان اصیل اصولگرا و اصلاحطلب فرقی نمیکند چه کسی سکاندار کاخ سفید شود. تنها فرقی که بین ترامپ و بایدن وجود دارد، همان تغییر تاکتیک است. یکی براساس سیاست هویج و چماق حرکت میکند و دیگری با روشی دیگر جلو میرود.
این تفکر که رئیسجمهورشدن ترامپ یا بایدن، تغییر قابلتوجهی در سیاست خارجی ایران ایجاد میکند، اشتباه و سادهلوحی است. در کارنامه دموکراتها نیز لکه سیاه تحریمهایی را که در چند سال اخیر علیه ایران اعمالشده، میتوان مشاهده کرد؛ بنابراین چه ترامپ روی کار بیاید و چه بایدن، براساس سیاستهای شورای عالی راهبردی عمل میکنند و استراتژی آنان تغییر نمیکند. اما اینکه تاکتیک آنان در برابر ایران تغییر کند، طبیعی است». اما درنهایت همچنان این امیدواری در اصولگرایان وجود دارد که روش آمریکا شاید روزی تغییر کند تا جایی که کوهکن گفته است: «اگر روش آمریکاییها تغییر کرد، باید از آن استفاده کرده و تهدیدات علیه کشور را به فرصت تبدیل کرد. اما نهایتا لکه سیاهی که نشان از زیادهخواهی و تجاوز به حقوق ملتهاست، همیشه در ماهیت آمریکا خودش را نشان میدهد».
برخی تحلیلگران معتقدند که اصولگرایان برخلاف آنچه ادعا میکنند به ترامپ تمایل داشتند و علتش هم این است که قدرتیابی دوباره ترامپ، سطح منازعه میان ایران و آمریکا را خواهد افزود و از نقشآفرینی نیروهای حامی گفتوگو و مذاکره در مراکز تصمیمگیری، خواهد کاست و چراغ نگاه به داخل و امید به شرق را به دستان اصولگرایان خواهد سپرد.
ابوالفضل تقوایی در انصافنیوز نوشته بود که با پیروزی ترامپ در انتخابات، روند هزیمت سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان که با انتخابات آخرین دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی آغاز شده بود، شدت خواهد گرفت. رویگردانی از حضور در پای صندوقهای رأی یا مشارکت حداقلی، مطلوب اصولگرایانی است که از شعار مشارکت حداکثری، دست شستهاند. ترامپ، فرصت بزرگ اصولگرایان است. وضعیتی که از یکسو پیگیری مطالبات سیاسی را در چارچوب گفتمان اصلاحطلبی، با مشارکت در قدرت، نفی میکند و از سوی دیگر، دایره نفوذ نیروهای افراطی را گسترش میدهد.
آنها مدعی بودند که چون انتخابات آمریکا ربطی به ایران ندارد و سیاستهای آنان با رفتن و آمدن یک جمهوریخواه یا دموکرات علیه ایران تغییری نمیکند، پس مهم نیست چه کسی رأی بیاورد. اما در عمل اینطور نبود. اینکه رسانههای اصولگرا هم بهدقت نتایج انتخابات آمریکا را رصد میکردند.
این نشان میداد برخلاف آنچه ادعا میکنند، حتی برای خود آنها و چهرههای اصولگرایی هم نتیجه این انتخابات مهم است. برای مثال امیرعبداللهیان، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل گفته بود که ما بهعنوان دیپلمات و کسانی که تحولات سیاسی و بینالمللی را پیگیری میکنیم، باید ببینیم این انتخابات چه تأثیری بر منافع ملی ما و در سطح منطقه و بینالملل خواهد داشت. درحالحاضر سیاستهای اروپایی به سمت جانبداری از دموکراتها حرکت میکنند؛ اما تا دقیقه ۹۰ نمیتوان پیشبینی نهایی را ارائه داد. او در نهایت گفته بود که برخی از دیپلماتها به ما پیشنهاد میدهند سطحی از مذاکرات بین ایران و آمریکا صورت گیرد اما حماقت ترامپ درخصوص صدور دستور ترور حاج قاسم سلیمانی تمامی اعتمادها را نسبت به او از بین برده است. این گفته امیرعبداللهیان یعنی در صورت عدم ترور امکانی برای اعتماد و درصدی برای احتمال مذاکره مجدد وجود داشته است!
مرتضی طلایی هم گفته بود که عدهای طوری فضاسازی کردند که اگر بایدن روی کار بیاید، مشکلات کشور حل خواهد شد و به برجام بازمیگردد. درحالیکه اگر ترامپ بیاید، بهتر است. ترامپ با ایران دشمنی دارد و او رو بازی میکند.
اما آنچه مثلا بهصورت کلیشهای از اصولگرایان شنیده میشود، این است که مثلا محسن کوهکن، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری گفته بود: «فرقی بین ترامپ و بایدن نیست، اهداف یکی است اما تاکتیکها متفاوت است. او معتقد است برای جریان اصیل اصولگرا و اصلاحطلب فرقی نمیکند چه کسی سکاندار کاخ سفید شود. تنها فرقی که بین ترامپ و بایدن وجود دارد، همان تغییر تاکتیک است. یکی براساس سیاست هویج و چماق حرکت میکند و دیگری با روشی دیگر جلو میرود.
این تفکر که رئیسجمهورشدن ترامپ یا بایدن، تغییر قابلتوجهی در سیاست خارجی ایران ایجاد میکند، اشتباه و سادهلوحی است. در کارنامه دموکراتها نیز لکه سیاه تحریمهایی را که در چند سال اخیر علیه ایران اعمالشده، میتوان مشاهده کرد؛ بنابراین چه ترامپ روی کار بیاید و چه بایدن، براساس سیاستهای شورای عالی راهبردی عمل میکنند و استراتژی آنان تغییر نمیکند. اما اینکه تاکتیک آنان در برابر ایران تغییر کند، طبیعی است». اما درنهایت همچنان این امیدواری در اصولگرایان وجود دارد که روش آمریکا شاید روزی تغییر کند تا جایی که کوهکن گفته است: «اگر روش آمریکاییها تغییر کرد، باید از آن استفاده کرده و تهدیدات علیه کشور را به فرصت تبدیل کرد. اما نهایتا لکه سیاهی که نشان از زیادهخواهی و تجاوز به حقوق ملتهاست، همیشه در ماهیت آمریکا خودش را نشان میدهد».
برخی تحلیلگران معتقدند که اصولگرایان برخلاف آنچه ادعا میکنند به ترامپ تمایل داشتند و علتش هم این است که قدرتیابی دوباره ترامپ، سطح منازعه میان ایران و آمریکا را خواهد افزود و از نقشآفرینی نیروهای حامی گفتوگو و مذاکره در مراکز تصمیمگیری، خواهد کاست و چراغ نگاه به داخل و امید به شرق را به دستان اصولگرایان خواهد سپرد.
ابوالفضل تقوایی در انصافنیوز نوشته بود که با پیروزی ترامپ در انتخابات، روند هزیمت سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان که با انتخابات آخرین دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی آغاز شده بود، شدت خواهد گرفت. رویگردانی از حضور در پای صندوقهای رأی یا مشارکت حداقلی، مطلوب اصولگرایانی است که از شعار مشارکت حداکثری، دست شستهاند. ترامپ، فرصت بزرگ اصولگرایان است. وضعیتی که از یکسو پیگیری مطالبات سیاسی را در چارچوب گفتمان اصلاحطلبی، با مشارکت در قدرت، نفی میکند و از سوی دیگر، دایره نفوذ نیروهای افراطی را گسترش میدهد.