مهدی سوری، کارشناس بورس، درباره دلایل نارضایتی مردم و تجمع، بیان میکند: این افراد حق دارند. بازارهای مالی ریسک دارد و هیچکس ضامن سود و ضرر آن نیست؛ اما این در شرایطی است که این افراد با تصمیم خود و با آگاهی از شرایطی که پیشروی آنها است، وارد بازار شده باشند. او ادامه میدهد: مردم از بالاترین ارکان دولتی به بورس دعوت شدند. این رسم میهماننوازی نیست که کسی را دعوت کنیم و به جای پذیرایی، جیبش را خالی کنیم. پس این افراد اگر اعتراض میکنند، به خاطر دعوتی است که شدهاند وگرنه فعالان قدیمی بازار سرمایه که خود وارد بازار شدهاند و خیلی وقتها هم ضرر کردند، هیچوقت چنین اعتراضاتی را نداشتند.سوری میگوید: در دنیا یکی از راهکارهای جلوگیری از اعتراضات اجتماعی ورود افراد به بازار سرمایه است؛ چون یک فرد فعال بازار سرمایه میداند که اگر شیشه بانکی را بشکند، به سرمایههای خود زیان میزند. افراد میدانند که ناآرامی، اعتراض و آشوب باعث مشکل پیداشدن در بازارهای مالی میشود. او تأکید میکند: در هیچ جای دیگر دنیا و در گذشته ما، چنین اعتراضاتی به صورت کلی سابقه زیادی ندارد؛ اما این افراد حق دارند؛ زیرا اینها دعوت شدهاند.
دعوت به بورس با توزیع سهام عدالت
این کارشناس بورس به این پرسش که چه کسی افراد را به بورس دعوت کرد، اینگونه پاسخ میدهد: دولت و مجلس آنها را دعوت کردند. هرکسی که در مسئولان ما تصمیمگیرنده بوده، از این مردم خواسته که همهچیز خود را به بورس بسپارند. یکسری افراد دعوت شدند و یکسری افراد بدون اینکه خودشان بخواهند و درجریان باشند که به کجا میروند، با ابزارهای غیر استانداردی مثل ETFهای دولت یا سهام عدالت به سمت این بازار هل داده شدند.حتی ازطریق شبکه بانکی به این سمت هدایت شدند. او اضافه میکند: بازار بورسی که الان در ایران شاهد آن هستیم، یک بازار مالی استاندارد نیست؛ چون اولین شرط بازار مالی استاندارد، نقدشوندگی است؛ یعنی هر زمانی که تمایل داشته باشید بتوانید پولتان را از آن بازار خارج کنید. این بزرگترین مزیت یک بازار بورس استاندارد است، ولی وقتی در بازار سرمایه ما پول افراد یک ماه در صف فروش میماند و افراد نمیتوانند سرمایه خود را بیرون ببرند، یعنی بازار استاندارد نیست که برمبنای پایههای تحلیلی درباره آن صحبت کنیم. سوری میگوید: مداخله غیرکارشناسی مسئولان و استفاده از ابزارهای نادرست این بازار را غیراستاندارد کرده است. از ابتدا که سهام عدالت به وجود آمد و صحبت از ETF دولت بود، بهشدت هشدار دادیم که این ابزارها غیراستاندارد است و میتواند بازار بورس را به بیراهه ببرد.
حمایت نقدی چاره کار نیست
به گفته این کارشناس بورس، برخی وقتها افراد راهکار را نمیدانند و از دولت انتظار حمایت نقدی دارند. او یادآور میشود: ما چنین انتظاری از دولت نداریم؛ زیر این شکل حمایت بهنوعی دستکاری در بازار است. از مسئولان انتظار داریم اجازه دهند بازار بورس مسیر استاندارد خودش را برود. نه کسی را هل بدهند، نه سد بسازند و نه جاده اصلی را که تمام ابزارهایش سالها در دنیا جواب پس داده است، به یک بیراهه فرعی تبدیل کنند.
سوری میگوید: در بازار بورس آن چیزی که مشکل ایجاد میکند، استفاده از ابزارهای غیر استاندارد و کنارگذاشتن روالهای متداول است.او توزیع سهام عدالت را یک تجربه شکستخورده در بلوک شرق معرفی میکند. این کارشناس بورس بیان میکند: آن کسی که سهام عدالت را بین مردم توزیع کرد، برآورد نکرد که این افراد، این حجم سهام را چطور بفروشند. در جهان، سهام متعلق به کسی است که پول مازاد دارد. درحالیکه سهام عدالت در اختیار افراد ضعیف قرار گرفت که پول مازاد ندارند و نیاز به نقدینگی دارند.او اضافه میکند: هر چیزی به این افراد بدهید، از وام نوسازی منزل تا وام خوداشتغالی، خودرو و… شروع به نقدکردن آن میکنند.سوری میگوید: این افراد به پول نقد نیاز دارند. من با یارانه و صدقهدادن اجتماعی مخالفم. اگر چنین چیزی قرار است داده شود، فقط ازطریق نقدی امکانپذیر است؛ زیرا با این شرایط اداری و اقتصادی موجود در کشور، هر اقدامی مستعد بروز فساد است و مشکل ایجاد میکند.او تأکید میکند: بحرانهای ایجادشده در کشور بهخاطر این است که یکسری چیزها را از ریشه درست نکردهایم.
عوامل اقتصادی و روانی، بورس را هیجانی کرد
چرا برخلاف همهجای دنیا که خبر آمدن بایدن اثر مثبت بر بورس داشت، در ایران شاهد ریزش بورس هستیم و این ریزشها منجر به اعتراض شده است؟ همایون دارابی، کارشناس بورس، در گفتوگو با «شرق» عنوان میکند: واقعیت این است که مقداری بازار در فاز هیجانی است و فروشها هیجانی شده است. او اضافه میکند: دلایل ایجاد این هیجان چند عامل اقتصادی و چند عامل روانی است. درباره عوامل اقتصادی یک مقدار بلاتکلیفی درباره نرخ بهره مؤثر بوده است. در فصل بهار که دوره اوج بازار بود، نرخ بهره کمتری داشتیم و در آن مقطع نرخ بهره نصف نرخ امروز بود.دارابی بیان میکند: کاهش نرخ بهره فواید سرمایهگذاری را کاهش داده و باعث ریزش بازار مالی میشود. قیمتگذاری دستوری خودرو باعث شده است که گروه خودرویی که از گروههای مهم بورسی است، تحت فشار باشد. ایرانخودرو بهدلیل آنکه قیمت خودروی فروشرفته از قیمت تمامشده کمتر است، نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان زیان کرده است.او اضافه میکند: گروه پالایشی درگیر عدم شفافیت ناشی از نبود رگولاتوری و تنظیم مقررات است. شرکتهای پالایشی قیمت ارزش فروش را صفر گذاشتهاند و این نشان از نوعی نبود شفافیت دارد. اگر دولت نرخ بهره و قیمتگذاری شرکتهایی را که محصولاتشان و خودشان در بورس است، اصلاح کند و مسئله پالایشگاهها را حل کند، بهلحاظ اقتصادی فشار از روی بازار برداشته میشود.
این کارشناس بورس درباره عوامل روانی بازار بورس میگوید: ما در بازار هم دامنه نوسان و هم حجم مبنا داریم. این حجم مبنا باعث میشود برخی نمادها قیمتشان پایین نیاید و شرکتهای کوچک ما اصلاح قیمتی نداشته باشند. بهاینترتیب صفهای فروش بدون تحرکی در بازار وجود دارد که انگیزه معاملهگرها را از بین میبرد و بههمینخاطر شاهدیم که یک بخش بازار را اصلاح نکرده است.او ادامه میدهد: اصلاحنشدن این شرایط و اینکه هر روز صبح ۳۰ تا ۴۰ صف فروش ثابت در بازار میبینیم، باعث شده است که مردم یک مقدار دچار فروشهای هیجانی شوند. اگر حجم مبنا برای مدتی متوقف یا حذف شود، شرایط مطلوب میشود.دارابی یادآور میشود: در هیچ بورسی حجم مبنا نداریم و فقط در ایران چنین چیزی وجود دارد. اگر این مسئله حل شود، میتوانیم مقداری امیدوار باشیم هیجانها و احساسهای منفی برطرف شود. به گفته او در ایران نیازمند تشویق سرمایهگذاریهای بلندمدت هستیم. این کارشناس بورس درباره تأثیر انتخاب بایدن بر بورس بیان میکند: انتخابات آمریکا میتوانست تأثیر پنج تا ۱۰ درصدی روی بازار ایران داشته باشد؛ زیرا بازارهای موازی را از تبوتاب انداخته است.دیگر بازار خودرو، املاک و مستغلات آتشبازی سابق را ندارند و این مسئله باعث میشود پول بهصورت کلاسیک، یا راهی سپردههای بانکی شود یا بازار سرمایه را تغذیه کند. او میگوید: ریزشهای بورس ما ناشی از موارد هیجانی و اقتصادی است. اگر این عوامل را نداشتیم، بازار کاملا رونق میگرفت؛ زیرا انتخاب بایدن خبر خوبی بود. این رویداد صادرات نفت ما را افزایش میدهد و برای یک فعال اقتصادی، سیاست دموکراتها معمولا جهانشمولتر از یکجانبهگرایی جمهوریخواهان است.او اضافه میکند: ۹۵ درصد مشکلات ما داخلی است. اگر مشکل داخلی نداشتیم، خیلی لازم نبود به مسائل خارجی توجه کنیم. متأسفانه سیاستهای مدیریتی خوبی نداریم.