اصولگرایان این روزها دست به تبلیغات زیادی میزنند که بیان کنند سرنوشت دولت آقای روحانی برخلاف روال که روسای جمهور در ایران برای دو دوره انتخاب شدهاند، رقم خواهد خورد. استدلال آنان این است که آقای روحانی حداقل لازم را برای رایآوری مجدد در انتخابات سال۹۶ ندارد. آنها میخواهند با تبلیغاتشان القا کنند که تنها موفقیت روحانی در زمینه پرونده هستهای بوده است و در زمینه اقتصاد موفقیتی نداشته است. این تفکر که روحانی از نظر اقتصادی موفقیت نداشته به ویژه از سوی اصولگرایان تندرو و کسانی برجسته میشود که خود را رقیب احتمالی آقای روحانی در انتخابات سال۹۶ میبینند. با این حال یادآوری نکاتی لازم است. ۱- در حال حاضر قضاوت کردن درباره انتخابات۹۶ زود است. البته این امکان وجود دارد که آقای روحانی – فارغ از اینکه از نظر اقتصادی به موفقیت رسیده است یا خیر- تصمیم مهمی اتخاذ کند و در سال۹۶ اعلام نامزدی نکند. در این حالت آقای روحانی احتمالا میخواهد اذعان کند رسالتش نجات کشور از بحران هستهای بوده که به وقوع پیوسته است. آقای روحانی با چنین کاری ممکن است خود را بیشتر وقف مجلس خبرگان کند که در آن صورت جایگاهی تاریخی پیدا خواهد کرد و محبوبیتش بیشتر خواهد شد. البته اگر آقای روحانی قصد چنین تصمیمی داشته باشد باید از همین حالا آن را اعلام کند. در این صورت باید به فرد میانهرو دیگری برای انتخابات سال۹۶ اندیشید. این باعث میشود آقای روحانی وزنهای ورای جریانات سیاسی پیدا کند و آنگاه از جایگاهی که به دست میآورد، میتواند فرد دیگری را تایید کند. البته نگارنده در اینجا قصد ندارد بگوید آقای روحانی باید چنین کاری انجام دهد یا از انجام آن خودداری کند و این گزاره صرفا به صورت یک تحلیل ارائه میشود. ۲- درباره اینکه دولت آقای روحانی از نظر اقتصادی چقدر میتواند به موفقیت برسد باید صبر بیشتری به خرج داد. نباید فراموش کرد مشکلات اقتصادی ایران مشکلات اندکی نیست. کشور ما حدود ۶میلیون بیکار دارد. وضعیت بسیاری از صنایع و تولیدات ما به گونهای است که به هیچوجه شانس رقابت در بازارهای بینالمللی را ندارند. ما همچنان از رکود در رنجیم. نقدینگی در جامعه موج میزند. سیاست غلط و پوپولیستی پرداخت یارانه که از سوی اصولگرایان در دولت آقای احمدینژاد به اجرا گذاشته شد، شاهرگ اقتصادی کشور را قطع کرده است. اینها پارهای از مشکلات بنیادین اقتصادی ایران است. مضاف بر آن اقتصاد ایران اقتصادی فاسد و ناکارآمد دولتی است و قوه مجریه به تنهایی نمیتواند مشکل دولتی بودن اقتصاد ایران را حل کند. به این ترتیب هرچند در حال حاضر نمیتوان گفت آقای روحانی از نظر اقتصادی شکست خورده است اما تاکنون نتوانسته در حد انتظار موفقیت چشمگیری کسب کند. بخشی از این دلیل عدم موفقیت، عمیق بودن معضلات به جا مانده از دوران مدیریت آقای احمدینژاد است که به این سادگیها نمیتوان انتظار التیام آن را داشت. پرداخت یارانه به جمعیت ۶۰ تا ۷۰ میلیون نفری خود به تنهایی مصیبت بزرگی است که برای دولت به ارمغان رسیده است و این به جز هدررفت سرمایه فایده دیگری ندارد، چرا که برای حداکثر ۳۰ درصد از جمعیت کشور این ۴۵هزار و ۵۰۰تومان رقم قابل توجهی است. این یکی از یادگارهای سیاستهای پوپولیستی دولت گذشته است. از این رو به خاطر اینکه قوه مجریه نمیتواند به تنهایی و بدون کمک گرفتن از دو قوه دیگر معضلات عظیم اقتصادی را حل کند، این احتمال وجود دارد که آقای روحانی در زمینه اقتصادی به موفقیت بالایی نرسد.
زیباکلام: اقتصاد ایران اقتصادی فاسد و ناکارآمد دولتی است
ما همچنان از رکود در رنجیم. نقدینگی در جامعه موج میزند. سیاست غلط و پوپولیستی پرداخت یارانه که از سوی اصولگرایان در دولت آقای احمدینژاد به اجرا گذاشته شد، شاهرگ اقتصادی کشور را قطع کرده است. اینها پارهای از مشکلات بنیادین اقتصادی ایران است.
قلم | qalamna.ir :