پایگاه خبری- تحلیل قلم/ استان ها؛ شکیبا کولیوند: چند سالی است که موضوع کاهش جمعیت مطرح شده و به همین خاطر سیاستهای جمعیتی و مشوقهایی هم از سوی دولت و مجلس در طول این چند سال تصویب شده است؛ اما بازهم زوجهای جوان تمایلی به فرزندآوری ندارند. این مشکل اقتصادی است یا فرهنگی؟ این موضوع بهخاطر مسائل مالی است و یا اینکه ازنظر فرهنگی به این نتیجه رسیدهاند که داشتن فرزند خوب نیست؟ بهراستی چه اتفاقی افتاده که نقش مادری اینروزها به فراموشی سپرده شده است؟
حدوداً ۱۰ سال پیش بود که خانوادهها مدام برای دختر و پسر تازه ازدواجکرده خود دعای فرزنددار شدن میکردند و برای زوجین نیز داشتن فرزند یکی از اولویتهای اصلی زندگی مشترک بود، اما اینروزها فرزنددار نشدن دیگر برای بسیاری از جوانان استان و خانوادههایشان نهتنها دغدغه به حساب نمیآید، بلکه تبدیل به برند برخورد عاقلانه با زندگی شده است! در این سبک از زندگی بچهدار نشدن در سالهای اولیه زندگی به بهانه عاقبتاندیشی و فراهمآوری زیرساختهای لازم و البته لذت بردن از زندگی دونفره، چنان درحال فراگیری است که گویی آنان که در سالهای نخست زندگی صاحب فرزند شدهاند، خبط و خطایی داشتهاند.
فرار از مسئولیت شیرین فرزندآوری اینروزها به استانی همچون همدان که هنوز سنتها در آن مانند بسیاری از استانهای دیگر پابرجا است نیز رسوخ کرده؛ بهنوعی که در این استان هم میشنویم که زوجهای جوان دیگر فرزند داشتن را نعمت نمیدادند و از زندگیهای دونفره راضیاند. اینروزها نهتنها میزان باروری، بلکه رشد جمعیت هم در همدان به نحوی بوده که در فهرست، از آخر اول شده است!
کاهش ۱۹.۰۳ درصدی ولادت نسبت به مدت مشابه سال قبل در همدان
ماه پیش بود که مدیر ثبت احوال شهرستان همدان در دومین جلسه کمیسیون هماهنگی ثبت وقایع در تشریح اطلاعات مربوط به ثبت وقایع حیاتی چهارگانه طی ۶ ماهه نخست سال جاری ابراز کرد: نمودار مقایسهای ثبت ولادت در این مدت نسبت به مدت مشابه سال گذشته در تمامی ادارات ثبت احوال استان روند کاهشی را نشان میدهد و از بین ۱۲ اداره، تنها میزان ولادت در ثبت احوال شهرستان تویسرکان مثبت اعلام شده است و آمار دیگر ادارهها نشان از روند کاهشی ثبت ولادت دارد.
حسین محمدی از روند کاهشی میزان ولادت طی ۶ ماهه نخست سال جاری به میزان ۱۵.۱۴ درصد خبر داد و افزود: در شهرستان همدان نیز طی نیمه نخست سال جاری شاهد کاهش ۱۹.۰۳ درصدی ولادت نسبت به مدت مشابه سال قبل هستیم.
در این آمار و ارقام که تأمل میکنیم، میبینیم بهراستی روند مذکور با دیدگاه اسلام نسبت به نقش مادری و فرزندآوری فرسنگها فاصله دارد! ما را چه شده که نقش مادری را همواره با سختیهایش در کفه ترازوی زندگی میگذاریم و آنقدر به یک مادر میگوییم که «ایوای، چطور میتوانی از خواب، خوراک و آرزوهایت برای فرزندت بزنی؟»، «چطور میتوانی به کارهایت برسی؟»، «چطور میتوانی سر پا باشی؟» و سؤالهایی از این قبیل که مادران را هم با دلزدگی از نقش خود روبهرو میکنیم!
حال نگاهی داشته باشیم به جایگاه و منزلت مادری در دین اسلام
حقوقی را که اسلام برای مادران مشخص کرده، بسیار فراتر از حقوقی است که برای دیگران و حتی پدر قائل شده؛ جایگاه مادر از منظر اسلام در قرآن کریم و سیره پیامبر (ص) و امامان را در این راستا بخوانید:
الف) در قرآن کریم
کلمه مادر به اشکال مختلف و بهصورت جمع و مفرد مانند: «ام»، «والدتی»، «امّ موسی»، «والدات»، «امهات» و امثال آن فراوان در قرآن آمده است. خداوند در هریک از این آیات با عظمت و بزرگی از مادر یاد کرده و بهنوعی از مقام او تمجید کرده است و در دو مورد زمانی که سفارش به احسان و نیکى به پدر و مادر را یادآور میشود، به دوران دشوار باردارى مادر، تولد فرزند و شیرخوارگى آن اشاره میکند؛ و در مورد دیگر از انسان میخواهد که شکرگزار او و پدر و مادرش باشد. «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً؛ به انسان سفارش احسان و نیکى به پدر و مادرش را کردیم. مادرش او را به دشواری باردارى و وضع حمل کرد و باردارى و شیرخواری او سى ماه است» (احقاف/ ۱۵) و «وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ؛ و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حق پدر و مادر خود نیکی کن بهخصوص مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هرروز) بر رنج و ناتوانیاش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت به جای آور که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود.» (لقمان/ ۱۴).
قرآن نهاد خانواده را کانونى براى تربیت (پرورش استعدادهاى درونى) و رشد توانایىهاى بالقوه فرزندان مىشناسد و براى سامانیابى ثمربخش وظیفه کودکپرورى، نقش و کارکرد هریک از پدر و مادر را تعیین می کند: «والوالدات یرضعن اولادهنّ حولین کاملین لمن اراد أن یتمّ الرضاعه و على المولود له رزقهنّ و کسوتهنّ بالمعروف… لا تضارّ والدهٌ بولدها و لا مولود له بولده…؛ مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر می دهند، (این) براى کسى است که بخواهد دوران شیرخوارگى را تکمیل کند و بر آن کس که فرزند براى او متولد شده (= پدر)، لازم است خوراک و پوشاک مادر را بهطور شایسته (در مدت شیر دادن بپردازد) -هیچکس موظف به بیش از مقدار توانایى خود نیست- نه مادر (بهخاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد و نه پدر.» (بقره / ۲۳۳).
برخى پنداشته اند که این تقسیم وظیفه به عصر و زمانى نظر دارد که مادران خانهنشین بودهاند. از سوى دیگر قرآن خود تصریح کرده است که این حکم الزامى نیست؛ بنابراین مؤسسات پرورش کودک، پدر و یا هرکس دیگرى مىی تواند جانشین مادر شود و تربیت کودک را برعهده بگیرد و براى شیر مادر نیز غذاهاى مناسب جایگزین شود. در پاسخ باید گفت که این تقسیم وظایف بین پدر و مادر، در نگره قرآنى نه دلبخواهانه و فاقد بنیانهاى معرفتى و انسانشناختى، که برآمده از متن طبیعت، آفرینش و استعدادهاى متفاوتى است که براى هریک از زن و مرد وجود دارد. استعدادهاى طبیعى مرد همچون توانایى جسمى، سختکوشى، خشونت و غیره او را در جایگاه نانآور و پاسبان خانواده قرار داده است؛ مهر و عطوفت، ظرافت و لطافت طبع، صلح جویى، رقّت قلب، شکیبایى و دیگر خصوصیات زن نیز باعث شده وظیفه مادرى، تربیتى و پرورشى به او بخشیده شود. از سویی مادران نمونه، چهرههاى الگوی فرزندان خود هستند.
ب) در سیره پیامبر (ص) و امامان
شخصیت، مقام و رعایت حقوق مادر در احادیث نبوی و سیره نبی اکرم (ص) بهخوبی بیان شده است؛ پیامبر (ص) در تبیین مقام مادر میفرمایند: «الجنه تحت اقدام الامهات؛ بهشت زیر پای مادران است.»
امام سجاد (ع) نیز در باب حق مادر و عظمت او میفرماید: «حق مادر بر تو این است که بدانی او تو را حمل کرد، آنگونه که هیچکس دیگری را حمل نمیکند؛ و از میوه قلبش به تو داد که احدی به دیگری نمیدهد. تو را با جمیع اعضا و جوارحش در آغوش گرفت و باکی از اینکه گرسنه باشد، نداشت درحالی که در آفتاب بود، تو را میپوشاند تا تو را در سایه کند. خواب را بهخاطر تو ترک و تو را از سرما و گرما محافظت کرد و تو در برابر اینهمه خدمت، کجا میتوانی شکرگزار او باشی، مگر به کمک و یاری و توفیق پروردگار.»
اهمیت فرزندآوری و پرورش فرزند به حدی است که دعای اولیای الهی بر این امر اختصاص یافته است:
«وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً؛ و آنان هستند که گویند: پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند، و ما را (سر خیل پاکان و) پیشوای اهل تقوا قرار ده.» (فرقان/۷۴(
«هُنالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَدُنْکَ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ؛ آنجا بود که زکریا (با مشاهده آنهمه شایستگى در مریم) پروردگار خویش را خواند و گفت: پروردگارا، از سوى خود فرزند پاکیزهاى به من عطا فرما، که تو دعا را مىشنوى» (آل عمران/۳۸). این آیات ما را به اهمیت و توجه شدید اسلام به فرزند رهنمون میکنند و نشان میدهند که اسلام به فرزند بهعنوان یک انسان کامل، احترام و ارزش فوقالعادهای میگزارد.
یکی از کارکردهای نقش مادری، تربیت فرزند بوده که در مکتب اسلام عبارت است از: احیای فطرت خداآشنای آدمی و پرورش ابعاد وجودی او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.
امام علی (ع) نیز در نامه ۳۱ نهجالبلاغه به این نکته اشاره میکنند: «انّما قلب الحَدثِ کالارض الخالیه ما ألْقِیَ فِیها مِن شَیْءٍ قَبِلَتْهُ؛ قلب نوجوان چنان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود» و درباره ویژگی تربیت دوران کودکی میفرمایند: «العلمُ فی الصِغَر، کالنقش فِی الحجر؛ علمآموزی در کودکی همانند نقش بر روی سنگ پایدار است» ازاینرو خطاب به فرزند گرامی خویش میفرماید: «بر آن شدم تو را با خوبیها تربیت کنم؛ زیرا در آغاز زندگی قرار داری، تازه به روزگار روی آوردهای، نیتی سالم و روحی با صفا داری.»
همه ما بهخوبی میدانیم که نمیتوانیم نقش مادر و یا بهعبارتی زن را در استحکام خانواده نادیده گرفت، اما حال با این پیشینه تاریخی و اعتقادات مذهبی و از یکسو گزارشهای منتشرشده درباره آمار زادآوری در استان همدان، جای این سؤال باقی است که بهراستی چه عاملی بهجز بحثهای مالی و اقتصادی منجر به تغییر سبک زندگی و فرزندآوری در استانهای کشور بهویژه همدان شده است؟ آیا اینکه دختران زیر بارِ مسئولیت مادری نمیروند، ریشه در کمرنگ شدن نقش مادرانشان در زندگی خود دارد؟ یا برعکس؟
در این خصوص بر آن شدیم تا گفتوگویی را با حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و سیدمحسن میرطالبی، کارشناس خانواده و مدرس دانشگاه سوره تهران ترتیب دهیم تا وضعیت نقش مادران در خانواده از یکسو و برعهده گرفتن این نقش از سوی دختران امروزی را از سویی دیگر بررسی کنیم که در ادامه آنها را میخوانید:
پذیرش مسئولیتهای اجتماعی جدید و کمرنگ شدن نقش مادری
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ابتدای صحبتهای خود بیان کرد: برای داشتن یک خانواده سالم و با نشاط، لازم است هریک از اعضای این خانواده نقشهای خود را بهخوبی ایفا کنند؛ در گذشته بخشی از نقشهای تقویت بنیان خانواده را مادربزرگ، پدربزرگ، دایی و خاله بهعهده داشتند، اما امروزه این نقش فقط به زن و شوهر و فرزندان موکول شده است.
حسن موسویچلک با اشاره به اینکه امروزه زنان علاوهبر خانه در بیرون و اجتماع نیز حضور فعالی دارند، عنوان کرد: بااینوجود خانواده امروزی بیش از گذشته به حمایت عاطفی، اقتصادی و حتی آموزشی نیاز دارد، اما متأسفانه این حمایتها بهدلیل تغییر ساختار خانواده، گسترش شهرنشینی، کاهش ارتباطات اجتماعی، گسترش فناوری و کاهش زمان گفتوگو، در میان خانواده کمتر شده است.
وی ادامه داد: هرجا خانواده سالم و موفقی را میبینیم، نقش زن آشکار است؛ هرچند که پذیرش مسئولیتهای اجتماعی جدید نقش مادر را نسبت به گذشته کمرنگتر کرده، به همین دلیل است که آسیبهای اجتماعی درون خانواده نیز بیشتر شده؛ در گذشته ارتباطات فامیلی و شبنشینیهای اعضای خانواده نظیر شب یلدا استحکام خانواده را بیشتر کرده بود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران زندگیهای مجردی را یکی از تبعات سبک زندگی امروزی عنوان کرد و گفت: دختر و پسری که زیر چتر خانواده باشند، از بسیاری از آسیبهای اجتماعی در امان میمانند. اما بهدلیل انتخاب زندگی شهرنشینی و تغییراتی که در زندگی امروزمان ایجاد شده، انتخاب زندگی مجردی به امری اجتنابناپذیر تبدیل شده است؛ هرچند که پذیرش آن بهدلیل باورهای اعتقادی ما زیاد آسان نیست. بااینوجود میتوان این پدیده را مدیریت کرد و با گرم نگه داشتن کانون خانواده، جلوی این پدیده را گرفت و نباید بگذاریم که نهادینه شود، زیرا نهادینه شدن آن تهدیدی برای ثبات خانواده است.
نقش مادری اینروزها بسیار کمرنگ شده است و ما نیز نتوانستهایم از طریق رسانهها و تلویزیون برای آن کاری کنیم!
مدرس دانشگاه سوره تهران نیز در گفتوگو با قلم با نگاهی به نقش مادر در زندگی، عنوان کرد: مادر رکن اساسی و تعیینکننده در تربیت کودک دارد، زیرا جریان رشد یک کودک که از قبل تشکیل جنین آغاز میشود، با مادر گره خورده است و پس از ایجاد جنین، تکمیل و رشد آن در رحم مادر، این گره بیشتر و بیشتر میشود و پس از تولد فرزند نیز روابط مادرانه بسیار پُررنگتر است.
سیدمحسن میرطالبی با بیان اینکه مرجع تعیینکننده و همراه با تربیت و رشد کودک مادر است؛ یادآور شد: پرورش رشد جسمی فرد پیش از تولد برعهده مادر است و پس از آن نیز وابستگیهای عمیقی بین مادران و کودکان ایجاد میشود، بدینسان میتوان نقش مادری را از همان ابتدای تولد پُررنگ برشمرد.
وی ادامه داد: حال دراینبین میبینیم که آگاهی داشتن نسبت به نقش مادری چه قدر میتواند بر زندگی جسمی و تربیتی یک انسان تأثیرگذار باشد.
میرطالبی با بیان اینکه در دین اسلام مهمترین وظیفه مادری تربیت فرزندان قلمداد شده است، خاطرنشان کرد: در دین اسلام و سایر ادیان، هرگز مادران را مأمور نکردهاند که باید نانآوران خانواده باشند، بلکه نقش مادران را در تربیت فرزندان بسیار مهم دیدهاند، نقشی که امروزه رو به سوی کمرنگ شدن است.
این کارشناس خانواده با تأکید بر اینکه رکن اصلی تربیت مادران بوده و پدران دراینبین تکمیلکننده هستند، تصریح کرد: مربی اصلی تربیتی کودکان مادران هستند و دراینبین پدران نقش مکملی و همراهی مادران را برعهده دارند. بسیاری از مسائلی که مربوط به رشد جسمی، عاطفی، احساسی و هیجانی است، با مادران سروکار دارد؛ بدینسان چهار وظیفه و نقش تربیتی برای زنان دیده میشود.
وی در تشریح این وظایف چنین گفت: مادران قلب خانواده، رکن اصلی یادگیری، هماهنگکننده مسئولیتها در خانواده و همچنین معلم خانواده هستند.
مدرس دانشگاه سوره تهران با بیان اینکه مادران نهتنها معلم خانواده بلکه دانشآموز نیز هستند، مطرح کرد: مادران باید شنونده فعال باشند، یعنی زمانی که فرزندشان از مدرسه یا دانشگاه به خانه بازمیگردد و یا وقتی فرزندشان بزرگ شده و صاحب خانواده شده است، به حرفهای وی بهخوبی گوش دهند و نه آنکه تنها شنونده باشند؛ این مادر است که نهتنها میآموزاند، بلکه خود نیز اموری را میآموزد.
این کارشناس خانواده با تأکید بر اینکه مادران قلب خانواده و پدران مغز آن هستند، ادامه داد: این دو مکمل هم هستند و هرگز نمیتوان منکر نقش یکی از آنها شد، بدینسان اینکه یک مادر بگوید من هم پدر هستم و هم مادر، کاملاً نادرست است.
وی با تأکید بر اینکه تعارض بین والدین صدمههای بسیاری بر تربیت فرزندان وارد میکند، عنوان کرد: بچههایی که مادرشان بیشتر برای آنها وقت گذاشته است (بهویژه در مباحث درسی و آموزشی)، بچههای موفقتری هستند؛ دراینبین میتوان به صحبتهای آقای قلمپی اشارهای کرد که میگوید «پدر یا مادری که فرزندش را برای آزمون میآورد و منتظر میماند که او آزمونش را بدهد و باهم به خانه بازگردند، به بچه آن درک را میدهد و آن تأثیر را بر وی میگذارد که تو برای ما مهم هستی و بچه آنها نیز در این مسیر احساس مسئولیت خواهد کرد و قدردان آنها میشود.»
میرطالبی با بیان اینکه مادرانی که به فرزندان خود اهمیت چندانی نمیدهند یا آنها را به دیگران اعم از مادر خود یا مادر همسرشان بهصورت مدام میسپارند و یا فرزندشان ساعات بسیاری در مهدهای کودک است در آینده نباید انتظار محبت از فرزندشان داشته باشند، گفت: اینروزها مادران نقشهای خود را به دیگران سپردهاند و این موضوع تنها به مادران شاغل مربوط نیست!
مدرس دانشگاه سوره تهران تا اینجای صحبتهای خود به نقش مادران و کمرنگ شدن حضور آنها در زندگیهای فرزندانشان اشاره کرد و از این پس به زندگی زنانی اشاره کرد که تمایلی به داشتن فرزند و مادر شدنشان ندارند.
وی در این مسیر بر نقش یادگیری تأکید کرد و گفت: دختری که از مادر خود نیاموخته باشد که مسئولیت مادری به چه معنا بوده و دنیای مادر بودن چه رنگی است، هرگز در آینده نمیتواند قدم در وادی مادر شدن بگذارد.
این کارشناس خانواده با تأکید بر اینکه والدین اعم از پدر و مادر بایستی به فرزندان خود بیاموزند که در آینده مسئولیت مادر بودن و پدر بودن به چه نحوی است از عدم چنین آموزشهایی در کانون خانوادههای امروزی گلایه کرد و افزود: اینروزها پدران و مادران سرهایشان در فضای مجازی گرم است و فرزندانشان را راهنماییهای درست نمیکنند و گویی آموزش مهارتهای زندگی نهتنها در خانوادهها، بلکه در مدارس و دانشگاهها به فراموشی سپرده شده است.
میرطالبی در ادامه این موضوع به آمارهای وزارت بهداشت اشاره کرد و گفت: امروزه ۲۰ درصد زوجهای کشورمان نابارور هستند (از هر پنج زوج، یک زوج نابارور است) و دراینبین علاوهبر سبک زندگیهای نادرست، میبینیم که سن بالای ازدواج و استفاده بیشازحد از قرصهای ضد بارداری تا چه میزان بر این ناباروریها مؤثر بودهاند.
وی در این راستا ضمن ابراز گلایهمندی، ادامه داد: دختران ما نهتنها در مدارس و دانشگاهها و خانوادهشان آموزش نمیبینند، بلکه رسانهها نیز بر فرزندپروری و آموختن نقش مادری و برعهده گرفتن آن از سوی دختران تأکید ندارند؛ این درحالی است که مقام معظم رهبری همواره بر فرزندپروری و ازدیاد جمعیت تأکید داشتهاند.
میرطالبی تصریح کرد: با همه این تفاسیر، هستند زنانی که تمایل به فرزندآوری دارند و مایلاند که مادر باشند، اما شرایط شغلیشان و عدم وجود مشوقهای لازم آنها را از این مهم بازمیدارد؛ بدینسان لازم است تا در کشورمان مشوقهای بارداری و فرزندآوری تغییر یابد، چراکه تنها حرف زدن از مشوقها بدون عملی کردن آنها، دردی را دوا نخواهد کرد.
مدرس دانشگاه سوره تهران در پایان صحبتهای خود به کم شدن میزان مکالمات زوجین با یکدیگر و سرگرم بودن آنها با فضای مجازی اشاره کرد و گفت: نقش مادری اینروزها بسیار کمرنگ شده است و ما نیز نتوانستهایم از طریق رسانهها و تلویزیون برای آن کاری کنیم!
آبا پای فردگرایی در میان است؟
زمانی بهکرات بیان میشد که سبک زندگی غربی وارد کشور شده و این موضوع منجر به کمرنگ شدن نقش مادری و فرزندآوری شده است؛ اما اینروزها اگر نگاهی به زندگی افراد مشهور و پُرمشغله در کشورهای دیگر بیندازید، آنها را دستِ کم با پنج فرزند میبینید!
گویی سبک زندگی در کشورمان به سمتوسوی دیگری رفته، بهنوعی که اینروزها مادران موانع اصلی فرزندآوری دخترانشان شدهاند! و بارها به آنها تأکید میکنند که بچهداری سخت است و تو را از آرزوهایت دور میکند و دختران ما که آموزشها و مهارتهای زندگی را نیاموختهاند، در این مسیر قدمی را برمیدارند که کمترین سرزنشها را بشنوند!
بهراستی پای فردگرایی در میان است که اینروزها شاهد سقط جنین، عدم فرزندآوری زوجین و یا بسنده کردن به یک فرزند آنهم پس از سالها ازدواج هستیم؟
برای نگرشهای منفی نسبت به مادر شدن و فرزندآوری چه باید کرد؟ آیا زمان آن نرسیده تا مسئولین کشوری بهویژه در استانی همچون همدان قدم در وادی دیگری بگذارند و به علم پژوهشگران اجتماعی، روانشناسی، مشاوره و جمعیتشناسی ایمان بیاورند و آنها را در این مسیر وارد کار کنند؟ آیا قرار نیست مدارسمان بهجای آموختن تجملگرایی و ریختوپاشهای بهاصطلاح تحصیلی (بخوانید: تحمیلی) به سمتوسوی آموزش برود و دانشگاههایمان دروس مهارت زندگی را بیشتر جدی بگیرند؟ زمان آن نرسیده تا بستههای مشوق برای زنان شاغل غنیتر باشد تا داشتن فرزند مانع پیشرفتهای یک زن تلقی نشود؟ امید است روزی همه این سؤالها جامه عمل به خود پوشیده باشند و شاهد باشیم که کانون خانوادههایمان گرمتر، مادرانمان شادابتر و زندگیها پُررونقتر از امروز باشد، به امید آن روز.