گروه سیاسی: معاون وزارت خارجه دولت اصلاحات گفت هیچ دولت مقتدری از مذاکره نمی گریزد و مذاکره برای تامین منافع ملی ایران ضروری است.
محسن امینزاده، در هفتمین نشست مشترک شورای مرکزی حزب جوانان ایران اسلامی با دبیران استانی این حزب اصلاحطلب ضمن بررسی حواشی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پدیده انتخابات ایران و ایالات متحده پرداخت و گفت: انتخابات آمریکا از جهات مختلفی برای ما درسآموز است. نکته اول اینکه ساختار انتخاباتی ایران به دلیل ضرورت اخذ اکثریت مطلق آرا بیشباهت به ساختار دو حزبی آمریکا نیست. عملکرد و تلاش دو حزب قدرتمند و پرنفوذ جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا شبیه تلاش دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا برای پیروزی در انتخابات است. به همین دلیل اجماع اصلاحطلبان بر سر یک نامزد و ساختارهای اجماعساز اصلاحطلبان که آنان را به یک مجموعه یکپارچه بدل میکند اهمیت زیادی برای پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات دارد.وی ادامه داد: نکته دوم اینکه انتخابات اخیر آمریکا به شکل کم سابقهای در تاریخ دموکراسی آمریکا با چالش مواجه شده است. اما مهم آن است که هیچ ساختار مداخلهگر حاکمیتی در انتخابات وجود ندارد و دو جناح رقیب متکی به قوانین گاه خیلی پیچیده نظام فدرالی، با هم رقابت میکنند. یکدیگر را کنترل میکنند و اختلافات میان خود را حل میکنند. ملاک قوانین ایالتی و فدرال است. البته مرجع عالی قضایی هم برای فیصله بخشی نهایی در موارد نادر عدم حل اختلاف وجود دارد. در این ساختار تقلب حاکمیتی وجود ندارد. گزینش و رد صلاحیت حاکمیتی وجود ندارد. از این منظر انتخابات در آمریکا با انتخابات در ایران تفاوت ماهوی دارد.امینزاده گفت: نکته سوم هم اینکه شباهتهای زیادی میتوان میان رفتار ماجراجویانه ترامپ و رفتار ماجراجویانه احمدینژاد پیدا کرد. اما ترامپ رئیس جمهور یک کشور ثروتمند و قدرتمند است. آمریکا قادر است خسارات گاه عظیم ماجراجوییهای رئیسجمهور کشور را با هزینه گاه خیلی زیاد جبران و ترمیم کند. اما ایران کشور ثروتمندی نیست و ماجراجوییهای حکومت و رئیس جمهوری مثل احمدینژاد میتواند هزینههای بسیار گزاف و گاه غیرقابل جبرانی به امنیت ملی و توسعه ملی و معشیت مردم تحمیل کند. به همین دلیل نظام و رئیسجمهور کشوری مثل ایران حق ندارد با ماجراجویی هستی مردم و کشور را به خطر بیندازد. ماجراجوییهای مثل کشاندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل آن به دولت آمریکا.وی گفت: نکته چهارمی هم دارد و آن اینکه شکست ترامپ برای ایران یک فرصت بزرگ است. این به معنای آسان بودن مذاکره و مصالحه با دولت بایدن نیست. به معنای نادیده گرفته مقاصد دولت آمریکا نیست. به معنای بیتوجهی به تاثیرپذیری شدید آمریکا از اسرائیل نیست. به رغم همه این دشواریها، شکست ترامپ موقعیت و منزلتی برای ایران ایجاد کرده که میتواند سرافراز به مذاکره با دولت جدید آمریکا بنشیند و از بحران بینالمللی خارج شود و مسیر خردمندانه دیپلماسی مقتدرانه برای دستیابی به مصالح و منافع خود را دنبال کند. فرصتی که میتواند زمینه ساز توسعه ملی در ایران و بازسازی اقتصاد در حال سقوط کشور باشد.امینزاده در رابطه با مسئله برجام و ضرورت توجه به دستاوردهای آن گفت: برجام پیروزی بزرگ ایران در دیپلماسی چند جانبه و بهترین راهکار برای عبور از معضلی بود که با ماجراجویی دولت احمدی نژاد به ایران تحمیل شده است. هرچه تحریم به ایران تحمیل شده است ناشی از عملکرد دولت احمدی نژاد و کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل پرونده به دولت آمریکا بوده است. کار بزرگ ظریف خارج کردن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت و از اختیار دولت آمریکا بود.
وی افزود: چنانچه در دولت قبلی عقلانیت و خرد و مدیریت صحیح دیپلماسی وجود داشت، نه ایران تحریم میشد، نه نیاز به برجامی بود و که خروج آمریکا آنرا شدیدا دچار اختلال کند. اگر ایران مذاکرات خود را با جامعه جهانی ادامه میداد، ایران تحریم نمیشد و وضعیت صنایع هستهای کشور هم در همین حدی که امروز وجود دارد باقی میماند.معاون وزارت امور خارجه دولت اصلاحات در رابطه با حضور ایران در سوریه و مبارزه با داعش گفت: اختلاف نظرهایی درباره ضرورت حضور ایران در مبارزه با داعش وجود دارد. اما بهرحال داعش برای ایران تهدید بود و نیروهای مسلح ایران در سرکوب داعش در سوریه و عراق موفق عمل کردند. اما حضور داعش در منطقه صرفا تهدیدی برای ایران نبود بلکه تهدیدی جهانی بود و ایران میتوانست در این رابطه با جامعه جهانی و اروپا مذاکره کند و در قبال مبارزه با داعش موقعیت بین المللی خود را تقویت کرده و کشورهای غربی را وادار به دادن امتیاز بکند. اما متاسفانه مبارزه با داعش فاقد دیپلماسی بود. ایران میتوانست در مذاکرات مقتدرانه با آمریکا و جامعه جهانی نه تنها در قبال مبارزه با داعش امتیاز و اعتبار بینالمللی بدست آورد، بلکه فشارهای اسرائیل و عربستان سعودی به آمریکا را خنثی و مانع خروج آمریکا از برجام شود.وی افزود: در زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق، ایران توانست با دیپلماسی قوی و مدبرانه، بدون کمترین هزینه انسانی و نظامی، صرفا با دیپلماسی خردمندانه امتیازات بسیار مهمی بدست آورد. امتیازاتی که باعث افزایش قدرت منطقهای ایران شد و درهای زیادی در سطح جهان را به روی توسعه ملی ایران گشود و ایران بدونه خسارت و هزینه، به اهداف مورد نظر خود در مقابل رژیم صدام و رژِیم طالبان رسید. اما ایران از این تجربههای بسیار با ارزش استفاده نکرد و آنها را ارتقاء نداد بلکه برعکس عملا دولت احمدینژاد، با حذف دیپلماسی ایران از تحولات عراق و سوریه، فرصتهای مهم امنیت ملی و توسعه ملی را از بین برد. با تجربهای که ایران در تحولات افغانستان و عراق داشت؛ میتوانست در شرایطی که به تنهایی در عراق و سوریه با داعش مبارزه میکرد، موقعیت خود را در سطح جهان و در منطقه ارتقاء بخشد و فرصت های مهمی برای امنیت ملی و توسعه ملی بدست آورد. اما با حذف دیپلماسی ایران، عملا پس از شکست داعش نه تنها هیچ کشوری از ایران قدردانی نکرد بلکه آمریکا از برجام خارج شد و اتهامات مختلف برعلیه حضور منطقهای ایران مطرح گردید.محسن امینزاده با تاکید بر ضرورت اصلاح سیستم اقتصادی ایران و تلاش برای برون رفت از وضعیت موجود گفت: آمریکاییان توانستهاند در تولید و صادرات نفت خودکفا شوند و دیگر نیازی درحد گذشته برای حضور در خلیج فارس و خرید نفت کشورهای منطقه ندارند، در نتیجه اهمیت استراتژیکی نفت ایران تا حد زیادی از بین رفته است و حذف نفت ایران تاثیری در بازار و قیمت نفت ندارد. از سوی دیگر کاسبان تحریم نیز به بهانههای واهی مانع پیوستن جمهوری اسلامی به FATF شدهاند که این امر موجب شده تا هیچ کشوری با ایران وارد مبادلات اقتصادی نشود و حتی چین, روسیه و عراق نیز به همین بهانه از همکاری اقتصادی با ایران طفره بروند. امروز قدرت نظامی به تنهایی نقش بازدارندگی ندارد و هیچ کشوری نمیتواند با اقتصادی نابسامان و بحرانهای اجتماعی و صرفا با اتکا به قوای نظامی در سطح جهان مدعی عزت و قدرت شود.معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا را بهترین فرصت برای مذاکره با این کشور دانست و گفت: در روابط بین المللی نه دشمن ابدی وجود دارد و نه دوست ابدی و این شرایط حال است که معین میکند که چه سیاستی برای برون رفت از بحران و ارتقاء منزلت بین المللی کشور باید اتخاذ شود. مذاکره با امریکا براى پذیرش ادعاها و خواسته ای آمریکا نیست بلکه برای تامین امنیت ملی و منافع ملی ایران ضروری و بسیار موثر است. هیچ دولتی از مذاکره نمیگریزد. دولت مقتدر مقتدرانه مذاکره میکند و مقتدرانه امتیاز میگیرد. حتی در مذاکره با دولت مخالف و یا دشمن خود. مذاکره هراسی در ایران محصول تفکر جریانی است که بقای خود را در بحران و تحریم و تهدید میبیند.
وی افزود: دولت چین از طریق دیپلماسی فرصتهای بسیار با ارزشی برای توسعه ملی کشور فقیر خود فراهم کرد و کشورش را به موقعیت بزرگترین قدرت اقتصادی جهان ارتقاء داد. ایران نیز میتواند با چشم انداز موقعیت و منزلت و اقتدار اقتصادی شایسته ملت ایران به توسعه ملی مقتدرانه بیندیشد و با دیپلماسی این موقعیت را برای کشور ایجاد کند. ایران باید در جهت دستیابی به توسعه اقتصادی و خارج شدن از وضع فلاکتبار کنونی، با قدرت دیپلماسی به تعامل با جهانیان از جمله آمریکا روی بیاورد و به نتیجه مطلوب برسد. لذا در کنار همه مجاهدتها و مبارزات عظیم مردم ایران و نظامیان ایران در مقابل تهاجم رژیم صدام و هشت سال جنگ تحمیلی، سهم دیپلماسی در شکل گیری قطعنامه ۵۹۸ بسیار مهم و سرنوشت ساز بود و ایران بدون دیپلماسی موفق خود و بدون قطعنامه ۵۹۸ میتوانست در سال آخر جنگ با خطراتی جدی برای امنیت ملی خود مواجه شود.این دیپلمات سابق افزود: وظیفه نظامیان آمادگی مقتدرانه و مواجهه مقتدرانه نظامی با دشمن در وضعیت ضروری است. متقابلا وظیفه دیپلماسی، مذاکره مقتدرانه و کسب حداکثر امتیازات در جهت منافع ملی و امنیت ملی بدون جنگ است و در واقع دیپلماسی بدل کردن قدرت ملی به ابزار مذاکره برای کسب فرصتهای ملی و قدرت ملی بیشتر است. نظامیان با اقتدار نظامی برای کشور امنیت و سربلندی میآورند.امینزاده در پایان این نشست با تاکید بر ضرورت توجه به سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران گفت: باید بپذیریم که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور به نحوی است که مردم نه به اصلاح طلبان خوشبین هستند و نه به اصولگرایان اعتماد دارند. انتخابات مجلس نشان داد که غالب جامعه از شرکت انتخابات روی گردان شدهاند و حتی فکر میکنند که با عدم مشارکت در انتخابات میتوانند پیام اعتراضی خود را از وضع نابسامان کشور به حاکمیت منعکس کنند. اصلاحطلبان باید همواره و تحت بیشترین فشارها نیز به راهکاریهای خروج کشور از بحران و حرکت به سوی اقتدار ملی و توسعه ملی بیندیشند و چه در حاکمیت حضور داشته باشند و چه نباشند؛ میبایست برای سرافرازی ایران و ایرانیان تلاش کرده و توان خود را برای تدبیر امور و اصلاح اشتباهات و انحرافات در مسیر سربلندی ایران و ملت ایران بکار گیرند.
محسن امینزاده، در هفتمین نشست مشترک شورای مرکزی حزب جوانان ایران اسلامی با دبیران استانی این حزب اصلاحطلب ضمن بررسی حواشی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پدیده انتخابات ایران و ایالات متحده پرداخت و گفت: انتخابات آمریکا از جهات مختلفی برای ما درسآموز است. نکته اول اینکه ساختار انتخاباتی ایران به دلیل ضرورت اخذ اکثریت مطلق آرا بیشباهت به ساختار دو حزبی آمریکا نیست. عملکرد و تلاش دو حزب قدرتمند و پرنفوذ جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا شبیه تلاش دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا برای پیروزی در انتخابات است. به همین دلیل اجماع اصلاحطلبان بر سر یک نامزد و ساختارهای اجماعساز اصلاحطلبان که آنان را به یک مجموعه یکپارچه بدل میکند اهمیت زیادی برای پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات دارد.وی ادامه داد: نکته دوم اینکه انتخابات اخیر آمریکا به شکل کم سابقهای در تاریخ دموکراسی آمریکا با چالش مواجه شده است. اما مهم آن است که هیچ ساختار مداخلهگر حاکمیتی در انتخابات وجود ندارد و دو جناح رقیب متکی به قوانین گاه خیلی پیچیده نظام فدرالی، با هم رقابت میکنند. یکدیگر را کنترل میکنند و اختلافات میان خود را حل میکنند. ملاک قوانین ایالتی و فدرال است. البته مرجع عالی قضایی هم برای فیصله بخشی نهایی در موارد نادر عدم حل اختلاف وجود دارد. در این ساختار تقلب حاکمیتی وجود ندارد. گزینش و رد صلاحیت حاکمیتی وجود ندارد. از این منظر انتخابات در آمریکا با انتخابات در ایران تفاوت ماهوی دارد.امینزاده گفت: نکته سوم هم اینکه شباهتهای زیادی میتوان میان رفتار ماجراجویانه ترامپ و رفتار ماجراجویانه احمدینژاد پیدا کرد. اما ترامپ رئیس جمهور یک کشور ثروتمند و قدرتمند است. آمریکا قادر است خسارات گاه عظیم ماجراجوییهای رئیسجمهور کشور را با هزینه گاه خیلی زیاد جبران و ترمیم کند. اما ایران کشور ثروتمندی نیست و ماجراجوییهای حکومت و رئیس جمهوری مثل احمدینژاد میتواند هزینههای بسیار گزاف و گاه غیرقابل جبرانی به امنیت ملی و توسعه ملی و معشیت مردم تحمیل کند. به همین دلیل نظام و رئیسجمهور کشوری مثل ایران حق ندارد با ماجراجویی هستی مردم و کشور را به خطر بیندازد. ماجراجوییهای مثل کشاندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل آن به دولت آمریکا.وی گفت: نکته چهارمی هم دارد و آن اینکه شکست ترامپ برای ایران یک فرصت بزرگ است. این به معنای آسان بودن مذاکره و مصالحه با دولت بایدن نیست. به معنای نادیده گرفته مقاصد دولت آمریکا نیست. به معنای بیتوجهی به تاثیرپذیری شدید آمریکا از اسرائیل نیست. به رغم همه این دشواریها، شکست ترامپ موقعیت و منزلتی برای ایران ایجاد کرده که میتواند سرافراز به مذاکره با دولت جدید آمریکا بنشیند و از بحران بینالمللی خارج شود و مسیر خردمندانه دیپلماسی مقتدرانه برای دستیابی به مصالح و منافع خود را دنبال کند. فرصتی که میتواند زمینه ساز توسعه ملی در ایران و بازسازی اقتصاد در حال سقوط کشور باشد.امینزاده در رابطه با مسئله برجام و ضرورت توجه به دستاوردهای آن گفت: برجام پیروزی بزرگ ایران در دیپلماسی چند جانبه و بهترین راهکار برای عبور از معضلی بود که با ماجراجویی دولت احمدی نژاد به ایران تحمیل شده است. هرچه تحریم به ایران تحمیل شده است ناشی از عملکرد دولت احمدی نژاد و کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تحویل پرونده به دولت آمریکا بوده است. کار بزرگ ظریف خارج کردن پرونده هستهای ایران از شورای امنیت و از اختیار دولت آمریکا بود.
وی افزود: چنانچه در دولت قبلی عقلانیت و خرد و مدیریت صحیح دیپلماسی وجود داشت، نه ایران تحریم میشد، نه نیاز به برجامی بود و که خروج آمریکا آنرا شدیدا دچار اختلال کند. اگر ایران مذاکرات خود را با جامعه جهانی ادامه میداد، ایران تحریم نمیشد و وضعیت صنایع هستهای کشور هم در همین حدی که امروز وجود دارد باقی میماند.معاون وزارت امور خارجه دولت اصلاحات در رابطه با حضور ایران در سوریه و مبارزه با داعش گفت: اختلاف نظرهایی درباره ضرورت حضور ایران در مبارزه با داعش وجود دارد. اما بهرحال داعش برای ایران تهدید بود و نیروهای مسلح ایران در سرکوب داعش در سوریه و عراق موفق عمل کردند. اما حضور داعش در منطقه صرفا تهدیدی برای ایران نبود بلکه تهدیدی جهانی بود و ایران میتوانست در این رابطه با جامعه جهانی و اروپا مذاکره کند و در قبال مبارزه با داعش موقعیت بین المللی خود را تقویت کرده و کشورهای غربی را وادار به دادن امتیاز بکند. اما متاسفانه مبارزه با داعش فاقد دیپلماسی بود. ایران میتوانست در مذاکرات مقتدرانه با آمریکا و جامعه جهانی نه تنها در قبال مبارزه با داعش امتیاز و اعتبار بینالمللی بدست آورد، بلکه فشارهای اسرائیل و عربستان سعودی به آمریکا را خنثی و مانع خروج آمریکا از برجام شود.وی افزود: در زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق، ایران توانست با دیپلماسی قوی و مدبرانه، بدون کمترین هزینه انسانی و نظامی، صرفا با دیپلماسی خردمندانه امتیازات بسیار مهمی بدست آورد. امتیازاتی که باعث افزایش قدرت منطقهای ایران شد و درهای زیادی در سطح جهان را به روی توسعه ملی ایران گشود و ایران بدونه خسارت و هزینه، به اهداف مورد نظر خود در مقابل رژیم صدام و رژِیم طالبان رسید. اما ایران از این تجربههای بسیار با ارزش استفاده نکرد و آنها را ارتقاء نداد بلکه برعکس عملا دولت احمدینژاد، با حذف دیپلماسی ایران از تحولات عراق و سوریه، فرصتهای مهم امنیت ملی و توسعه ملی را از بین برد. با تجربهای که ایران در تحولات افغانستان و عراق داشت؛ میتوانست در شرایطی که به تنهایی در عراق و سوریه با داعش مبارزه میکرد، موقعیت خود را در سطح جهان و در منطقه ارتقاء بخشد و فرصت های مهمی برای امنیت ملی و توسعه ملی بدست آورد. اما با حذف دیپلماسی ایران، عملا پس از شکست داعش نه تنها هیچ کشوری از ایران قدردانی نکرد بلکه آمریکا از برجام خارج شد و اتهامات مختلف برعلیه حضور منطقهای ایران مطرح گردید.محسن امینزاده با تاکید بر ضرورت اصلاح سیستم اقتصادی ایران و تلاش برای برون رفت از وضعیت موجود گفت: آمریکاییان توانستهاند در تولید و صادرات نفت خودکفا شوند و دیگر نیازی درحد گذشته برای حضور در خلیج فارس و خرید نفت کشورهای منطقه ندارند، در نتیجه اهمیت استراتژیکی نفت ایران تا حد زیادی از بین رفته است و حذف نفت ایران تاثیری در بازار و قیمت نفت ندارد. از سوی دیگر کاسبان تحریم نیز به بهانههای واهی مانع پیوستن جمهوری اسلامی به FATF شدهاند که این امر موجب شده تا هیچ کشوری با ایران وارد مبادلات اقتصادی نشود و حتی چین, روسیه و عراق نیز به همین بهانه از همکاری اقتصادی با ایران طفره بروند. امروز قدرت نظامی به تنهایی نقش بازدارندگی ندارد و هیچ کشوری نمیتواند با اقتصادی نابسامان و بحرانهای اجتماعی و صرفا با اتکا به قوای نظامی در سطح جهان مدعی عزت و قدرت شود.معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا را بهترین فرصت برای مذاکره با این کشور دانست و گفت: در روابط بین المللی نه دشمن ابدی وجود دارد و نه دوست ابدی و این شرایط حال است که معین میکند که چه سیاستی برای برون رفت از بحران و ارتقاء منزلت بین المللی کشور باید اتخاذ شود. مذاکره با امریکا براى پذیرش ادعاها و خواسته ای آمریکا نیست بلکه برای تامین امنیت ملی و منافع ملی ایران ضروری و بسیار موثر است. هیچ دولتی از مذاکره نمیگریزد. دولت مقتدر مقتدرانه مذاکره میکند و مقتدرانه امتیاز میگیرد. حتی در مذاکره با دولت مخالف و یا دشمن خود. مذاکره هراسی در ایران محصول تفکر جریانی است که بقای خود را در بحران و تحریم و تهدید میبیند.
وی افزود: دولت چین از طریق دیپلماسی فرصتهای بسیار با ارزشی برای توسعه ملی کشور فقیر خود فراهم کرد و کشورش را به موقعیت بزرگترین قدرت اقتصادی جهان ارتقاء داد. ایران نیز میتواند با چشم انداز موقعیت و منزلت و اقتدار اقتصادی شایسته ملت ایران به توسعه ملی مقتدرانه بیندیشد و با دیپلماسی این موقعیت را برای کشور ایجاد کند. ایران باید در جهت دستیابی به توسعه اقتصادی و خارج شدن از وضع فلاکتبار کنونی، با قدرت دیپلماسی به تعامل با جهانیان از جمله آمریکا روی بیاورد و به نتیجه مطلوب برسد. لذا در کنار همه مجاهدتها و مبارزات عظیم مردم ایران و نظامیان ایران در مقابل تهاجم رژیم صدام و هشت سال جنگ تحمیلی، سهم دیپلماسی در شکل گیری قطعنامه ۵۹۸ بسیار مهم و سرنوشت ساز بود و ایران بدون دیپلماسی موفق خود و بدون قطعنامه ۵۹۸ میتوانست در سال آخر جنگ با خطراتی جدی برای امنیت ملی خود مواجه شود.این دیپلمات سابق افزود: وظیفه نظامیان آمادگی مقتدرانه و مواجهه مقتدرانه نظامی با دشمن در وضعیت ضروری است. متقابلا وظیفه دیپلماسی، مذاکره مقتدرانه و کسب حداکثر امتیازات در جهت منافع ملی و امنیت ملی بدون جنگ است و در واقع دیپلماسی بدل کردن قدرت ملی به ابزار مذاکره برای کسب فرصتهای ملی و قدرت ملی بیشتر است. نظامیان با اقتدار نظامی برای کشور امنیت و سربلندی میآورند.امینزاده در پایان این نشست با تاکید بر ضرورت توجه به سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران گفت: باید بپذیریم که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور به نحوی است که مردم نه به اصلاح طلبان خوشبین هستند و نه به اصولگرایان اعتماد دارند. انتخابات مجلس نشان داد که غالب جامعه از شرکت انتخابات روی گردان شدهاند و حتی فکر میکنند که با عدم مشارکت در انتخابات میتوانند پیام اعتراضی خود را از وضع نابسامان کشور به حاکمیت منعکس کنند. اصلاحطلبان باید همواره و تحت بیشترین فشارها نیز به راهکاریهای خروج کشور از بحران و حرکت به سوی اقتدار ملی و توسعه ملی بیندیشند و چه در حاکمیت حضور داشته باشند و چه نباشند؛ میبایست برای سرافرازی ایران و ایرانیان تلاش کرده و توان خود را برای تدبیر امور و اصلاح اشتباهات و انحرافات در مسیر سربلندی ایران و ملت ایران بکار گیرند.