مهدی نورمحمدزاده
دو جامعه متفاوت را تصور کنید که در یکی اکثریت مردمان و حاکمانش پایبند اخلاق عمومی هستند و چارچوبهای عمومی اخلاق از قبیل احترام به حقوق دیگران، حفظ محیط زیست، التزام به قانون، مسئولیت پذیری و رفتار صادقانه را رعایت میکنند و در جامعه دیگر به جای التزام اکثریت به اخلاق عمومی، اقلیتی از مردم و حاکمان پایبند اخلاق عروجی یا متعالی هستند و رفتارهای ایثارگرانه و فراتر از وظیفه خود نشان میدهند و در مسیر خدمت به جامعه، حاضر به بذل جان و مال خویش نیز هستند.
جامعه ما به کدام یک از این دو الگو نزدیکتر است؟! اصلا ایده آل ما برای ساختن جامعه مان کدام است وتربیت خانوادگی و آموزشی کودکان ما با کدام مسیر تطابق بیشتری دارد؟! طبیعی است که با منطق صفر و یکی نمیتوان قضاوت کرد، اما نشانههای زیادی وجود دارد که آموزش و فرهنگ جامعه ما به سمت جامعه دوم متمایل است. قهرمان رسانههای ما، کوهنوردی است که زبالههای مردم را از کوهها و جنگلها جمع میکند، نه آنهایی که اصلا اهل زباله ریختن در طبیعت نیستند! الگوسازی ما متوجه معلم ایثارگری است که ارثیه یک میلیاردی اش را برای تبلت بچههای فقیر خرج میکند، نه معلمان بسیاری که در نهایت مسئولیت پذیری تدریس میکنند و پول اضافی هم برای اهدا کردن تبلت ندارند!
ما شب و روز دنبال خیّری هستیم که به سوپر مارکت محل میرود و حسابهای نسیه بدهکاران محل را تسویه میکند، اما هرگز نمیرویم سراغ کاسب و کارمندی که عمری با نهایت امانت و دقت به مردم خدمت کرده است و هیچ وقت هم پرداخت بدهی اش به تاخیر نیفتاده است! در این روزهای تلخ کرونایی هم، پزشک و پرستار و بهیار قربانی بی تدبیری جامعه را شهید مینامیم و برایشان حماسه میسراییم، اما اصلا حواسمان به مطالبه مسئولیت پذیری جمعی و اصلاح تدابیر «سعی و خطا» گونه مسئولان عالی مبارزه با کرونا نیست!
این درست که جامعه به قهرمان نیاز دارد و رسیدن به قلههای ایثار فضیلتی ارزشمند است که نصیب همه کس نمیشود، اما تجربه اجتماعی و سیاسی دوره معاصر نشان میدهد که پایبندی اکثریت به اخلاق عمومی بیشتر ضامن توسعه و پیشرفت است تا دلبستگی گروهی از اقلیت به اخلاق متعالی و ایثارگرانه! دست و پای همه ایثارگران را باید بوسید، اما بیش و پیش از آن باید در ترویج و ثبات اخلاق عمومی در همه ارکان جامعه کوشید و هزینه کرد، و الا فرسودگی و خستگی اقلیت ایثارگران جامعه دیر یا زود فرا میرسد و میشود داستان همین روزها که برای پر کردن جالی خالی کادر درمانی کشور، باید فراخوان بدهیم و دنبال جذب پرستاران از جان گذشته و افتخاری باشیم!
دو جامعه متفاوت را تصور کنید که در یکی اکثریت مردمان و حاکمانش پایبند اخلاق عمومی هستند و چارچوبهای عمومی اخلاق از قبیل احترام به حقوق دیگران، حفظ محیط زیست، التزام به قانون، مسئولیت پذیری و رفتار صادقانه را رعایت میکنند و در جامعه دیگر به جای التزام اکثریت به اخلاق عمومی، اقلیتی از مردم و حاکمان پایبند اخلاق عروجی یا متعالی هستند و رفتارهای ایثارگرانه و فراتر از وظیفه خود نشان میدهند و در مسیر خدمت به جامعه، حاضر به بذل جان و مال خویش نیز هستند.
جامعه ما به کدام یک از این دو الگو نزدیکتر است؟! اصلا ایده آل ما برای ساختن جامعه مان کدام است وتربیت خانوادگی و آموزشی کودکان ما با کدام مسیر تطابق بیشتری دارد؟! طبیعی است که با منطق صفر و یکی نمیتوان قضاوت کرد، اما نشانههای زیادی وجود دارد که آموزش و فرهنگ جامعه ما به سمت جامعه دوم متمایل است. قهرمان رسانههای ما، کوهنوردی است که زبالههای مردم را از کوهها و جنگلها جمع میکند، نه آنهایی که اصلا اهل زباله ریختن در طبیعت نیستند! الگوسازی ما متوجه معلم ایثارگری است که ارثیه یک میلیاردی اش را برای تبلت بچههای فقیر خرج میکند، نه معلمان بسیاری که در نهایت مسئولیت پذیری تدریس میکنند و پول اضافی هم برای اهدا کردن تبلت ندارند!
ما شب و روز دنبال خیّری هستیم که به سوپر مارکت محل میرود و حسابهای نسیه بدهکاران محل را تسویه میکند، اما هرگز نمیرویم سراغ کاسب و کارمندی که عمری با نهایت امانت و دقت به مردم خدمت کرده است و هیچ وقت هم پرداخت بدهی اش به تاخیر نیفتاده است! در این روزهای تلخ کرونایی هم، پزشک و پرستار و بهیار قربانی بی تدبیری جامعه را شهید مینامیم و برایشان حماسه میسراییم، اما اصلا حواسمان به مطالبه مسئولیت پذیری جمعی و اصلاح تدابیر «سعی و خطا» گونه مسئولان عالی مبارزه با کرونا نیست!
این درست که جامعه به قهرمان نیاز دارد و رسیدن به قلههای ایثار فضیلتی ارزشمند است که نصیب همه کس نمیشود، اما تجربه اجتماعی و سیاسی دوره معاصر نشان میدهد که پایبندی اکثریت به اخلاق عمومی بیشتر ضامن توسعه و پیشرفت است تا دلبستگی گروهی از اقلیت به اخلاق متعالی و ایثارگرانه! دست و پای همه ایثارگران را باید بوسید، اما بیش و پیش از آن باید در ترویج و ثبات اخلاق عمومی در همه ارکان جامعه کوشید و هزینه کرد، و الا فرسودگی و خستگی اقلیت ایثارگران جامعه دیر یا زود فرا میرسد و میشود داستان همین روزها که برای پر کردن جالی خالی کادر درمانی کشور، باید فراخوان بدهیم و دنبال جذب پرستاران از جان گذشته و افتخاری باشیم!