پس از آن سینا هم این ادعا را تکرار کرد و گفت: نمیدانم ضربه مرگبار را چه کسی به مقتول زد.آخرین متهم اما ضربهزدن به مقتول را قبول کرد. شاهرخ گفت: من با چاقو به پای مقتول ضربه زدم. من گندهلاتم و میدانم چطور بزنم که باعث مرگ نشود. دیگر متهمان اگر دوست داشته باشند میتوانند واقعیت را بگویند.قضات سپس متهمان را به پرداخت دیه محکوم کردند که این حکم در دیوانعالی کشور نقص شد. قضات دیوانعالی کشور قتل را عمد تشخیص داده بودند.در دومین دور رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. متهمان ادعای قبلی خود را تکرار کردند. شاهرخ وقتی قاضی از او خواست بگوید در دست متهمان هنگام درگیری چه بوده، گفت: ما لاتها چیزی علیه خود نمیگوییم. من ضربهای که خودم زدم را قبول دارم و در مورد ضربههای دیگر صحبتی ندارم.قضات دادگاه این جلسه را تجدید کردند تا شاهدان ماجرا در دادگاه حاضر شوند و مشاهدات خود را تعریف کنند.
درگیری مرگبار بر سر انتخاب گندهلات شهر
قلم | qalamna.ir :
گروه حوادث: درگیری چند مرد جوان بر سر گندهلات بودن رنگ خون گرفت اما با گذشت سه سال از جنایت هنوز مشخص نیست عامل اصلی جنایت چه کسی است. متهمان پرونده به خاطر پیمان رفاقت حاضر نیستند، ضارب را لو بدهند. این جنایت سه سال قبل در یکی از شهرهای حاشیه جنوب تهران رخ داد و در جریان آن مرد جوانی پشت چراغقرمز با ضربههای چاقو و قمه مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان جان باخت.پلیس سه متهم اصلی پرونده را دستگیر کرد که در تحقیقات به حضور در این درگیری اعتراف کردند اما منکر قتل بودند. با توجه به دلایل موجود در پرونده برای متهمان پرونده کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه اولیایدم برای قاتل فرزندشان درخواست قصاص کردند. برادر مقتول که در محل درگیری حضور داشت در تشریح ماجرا گفت: ماجرا از یک مهمانی شروع شد.در آن مهمانی من مدعی شدم که برادرم گندهلات شهر است اما افرادی که در مهمانی بودند، یک نفر دیگر را به عنوان گندهلات معرفی کردند. سر این موضوع درگیر شدیم و آنها کتکم زدند. من هم با برادرم تماس گرفتم که او به محل درگیری آمد اما ضاربان رفته بودند. پشت چراغقرمز با آنها روبهرو شدیم و به ما حمله کرده و برادرم را با چاقو و قمه زدند.در ادامه دادگاه یکی از متهمان به نام شاهین در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در این درگیری حضور داشتم اما ضربهای به مقتول نزدم.