گویی ز ازل، زیر و زبر چینی بود
کلیه اسباب بشر چینی بود
کلیه که گفته شد در اینجا، یعنی
از پای گرفته تا به سر چینی بود
یعنی که میان این دو هرچیز که هست
کتف و کمر و دل و جگر چینی بود
ای وای که در مملکت پارسیان
هرچیز که هست ازآن اثر، چینی بود
از هرچه بپرسیم که این مال کجاست
گویند مفید و مختصر: چینی بود!
از راه هوایی و زمینی، کالا
یکسر برسد انر انر، چینی بود!
هرچیز که شد خراب بعد از شش روز
هر بنجل زشت بی ثمر چینی بود
از پسته و زعفران و اشپل تا فرش
اوج هنر و شق قمر چینی بود
هرچند که ترکی است «عشق ممنوع»
شد شایعه مادر سمر چینی بود!
فرداست که معلوم شود اینجا هم
مادرزن «صابر ابر» چینی بود!
ای تنگ نظر! تو نیز چشمت تنگ است
پس خلقت تو ز هر نظر چینی بود
تلخ است هنوز کام ملت، تلخ است
زیرا همه جا قند و شکر چینی بود
بال و پر اقتصاد ما را چین چید
هرچند که کل بال و پر چینی بود!
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گر چینی بود!
شد ریشه اشتغال در ایران خشک
شاید که شود قطع و تبر چینی بود
چینی که مدام می شکستی همه عمر
دیدی که تو را شکست اگر چینی بود؟!
مثل بز گر به جان بازار افتاد
نبض شرکا به دست هرچینی بود
گفتم که چرا گله نشد آلوده؟
گفتی که بلاشک بز گر چینی بود!
با قصه خر برفت سرگرم شدیم
خرچینی و خر چینی و خر چینی بود!
اخبار دروغین همه جا را پر کرد
چون داخل بیست و سی خبر چینی بود
گفتیم که مرگ بر ابرقدرت ها
گفتید مگر که آن ابر چینی بود!
