بازگشت به احمدینژاد اگرچه برای خیلی از جریانهای سیاسی، کابوسی تلخ به نظر میرسد؛ برخی از جریانهای اصولگرایی دوباره زمزمههای دعوت از او را مطرح میکنند. زمزمههایی که برای برخی از گروههای اصولگرایی خوشایند نیست و هنوز طعم تلخ آشی را که احمدینژاد پخته بود فراموش نکردهاند. احمدینژاد خودش سکوت کرده و حرفی از بازگشت نمیزند. عبدالرضا داوری، یار این روزهایش، میگوید احمدینژاد در انتخابات مجلس فقط برای رأیدادن حضور خواهد داشت؛ اما بازگشت او شاید به پاستور معطوف باشد و چندی پیش هم روح الله حسینیان گفته بود امیدواریم دوباره بازگردد.
قلم ، محمدجواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، در گفتوگویی با «بهار» میگوید: اصولگرایان توان بسیجکردن آرای عمومی را ندارند؛ درواقع چهرهای ندارند که بهاندازه احمدینژاد بتواند بدنه رأی تودهای را داشته باشد. با توجه به ویژگیهای احمدینژاد، او بهترین گزینه برای اصولگرایان افراطی است تا بتوانند از بحران خارج شوند. مهمترین بحران جریان اصولگرایی افراطی این است که برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی، اداری و حوزههای مختلف ندارند.
فکر میکنید در حال حاضر احمدینژاد در جریان اصولگرایی چه جایگاهی دارد؟
اصولگرایان در دوراهی قرار دارند و هنوز نتوانستهاند درمورد تعیین نسبت خودشان با آقای احمدینژاد به یک تصمیم مشخص برسند.
این دوراهی بر سر چیست؟ آیا همه اصولگرایان در وضعیت واحدی هستند؟
اصولگرایان به دو دسته تقسیم میشوند؛ دستهای که حلقه نزدیکان و طرفداران او هستند که با شاخصه احمدینژادی در طایفه اصولگرایی قرار گرفتند. از نظر آنها مهمترین تراز اصولگرایی خود احمدینژاد است، یعنی دیگران را با نسبت نزدیکی به احمدینژاد در جریان اصولگرایی دستهبندی میکنند. با این نگاه، چهرههایی مانند علی لاریجانی، باهنر و حتی جریانهای سیاسی معتقدم در این حوزه قرار نمیگیرند. این جریان عمدتا در کابینه دولت نهم و دهم قرار داشتند. البته از بین آنها برخی چهرهها هم بدون ترس و باصراحت و شفافیت بیشتر خودشان را در این قالب نشان دادند که میتوان به چهرههایی مانند جوانفکر، داوری یا نشریهای مثل «رمز عبور» اشاره کرد.
بااینحال به نظر میرسد میل به بازگشت احمدینژاد اخیرا در میان برخی از گروههای اصولگرا تشدید شده است، فکر میکنید علت آن چیست؟
برخی جریانهای سیاسی رادیکال، آنهم در این دو سال بعد از انتخابات سال ۹۲ و در آستانه انتخابات ۹۴، تنها راه خروج از بحران را تمسک به احمدینژاد میدانند؛ زیرا با توجه به ویژگی پوپولیستبودن احمدینژاد امیدوار هستند دولت روحانی اشتباه کند و بر این موج سوار شوند و از موج تودهای استفاده کنند یا مثلا منتظر هستند بهدلیل مشکلات در حوزه بینالملل روحانی نتواند به وعدههایش عمل کند تا آنها برنامه خودشان را پیش ببرند.
چرا برای این کار به احمدینژاد نیاز دارند، در میان اصولگرایان چهره دیگری نیست که بتوانند با برگ او بازی کنند؟
احمدینژاد از نظر توانمندیهای مالی و رسانهای چهرهای است که این جریان میتواند از آن استفاده کند. در رأس آن جریان پایداری است که چهره اصلی آنها مصباحیزدی بیشترین علقه را به احمدینژاد دارند، هر چند برای مدتی نقدهایی به او داشتند، در حال حاضر تنها راه برونرفت را بازگشت به احمدینژاد میدانند.
بااینحال نمیتوان گفت همه اصولگرایان چنین نگاهی دارند. فکر میکنید کدام شاخههای اصولگرایی چنین نگرشی دارند؟
علاوه بر پایداری، رهپویان و ایثارگران هم برای بازگشت او تلاش میکنند. البته به نظر میرسد بخشی از موتلفه هم بعد از فوت مرحوم عسگراولادی چنین نگاهی داشته باشند. درواقع موتلفه حالا دو دسته است، جریانی که هم همچنان به تندرویی مثل احمدینژاد گرایش دارند یا جریانی که بهسمت لاریجانی و باهنر گرایش دارند، اما در طیف جبهه پیروان خط امام و رهبری و فراکسیون رهروان ولایت در مجلس و جبهه ایستادگی که به محسن رضایی نزدیک هستند عملا کسی به دنبال احمدینژاد نیست، اما دسته اول برای خروج از بحران به دنبال احمدینژاد هستند.
این بحران چیست؟
مهمترین بحران جریان اصولگرایی افراطی این است که برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی، اداری و حوزههای مختلف ندارند. درواقع آنها برای شرایط امروز جامعه و برای نیازهای جوانان هیچ برنامه و راهحلی ندارند. افراطیها بهدلیل نوع نگرشهایشان نمیتوانند پاسخگوی نیازهای جوانان کشور باشند و این مسئله بحرانی است که در موسم انتخابات برای جلب رای مشکل جدی تلقی میشود.
و چرا فکر میکنید راهحل برونرفت از این بحران بازگشت به احمدینژاد باشد؟
شاید تنها جایی که آنها بتوانند روی آن حساب کنند آرای تودهای باشد که در این حوزه احمدینژاد میتواند به کمکشان بیاید تا بتوانند در این شرایط از مسائلی مانند سهام عدالت، توزیع سیبزمینی یا مواردی از این دست بهنفع تبلیغات انتخاباتی استفاده کنند. به نظر میرسد چون احمدینژادی از این توانمندی برخوردار است، گزینه مناسبی باشد. احمدینژاد نشان داده است خطقرمزی ندارد و زمانیکه بحثی را مطرح میکند اصلا به این مسائل توجهی ندارد که چقدر عملکرد و اظهارنظرش خلاف مصالح ملی است. احمدینژاد برای آنها یک حامل برای رسیدن به قدرت است.
دیگر گروههای اصولگرا چطور؟ آیا امکان دارد آنها درنهایت به بازگشت احمدینژاد تن بدهند؟
جریان دیگر اصولگرا بهدلیل زخمهایی که از احمدینژاد خوردند سراغ او نمیروند، اما باید این مسئله را هم گفت که اصولگرایان توان بسیجکردن آرای عمومی را ندارند درواقع چهرهای ندارند که بهاندازه احمدینژاد بتواند بدنه رأی تودهای را داشته باشد، بااینحال آنها بازهم به احمدینژاد تن نمیدهند؛ درواقع معتقدم جریان میانهرو اصولگرا با علم به اینکه هیچ چهرهای را جز احمدینژاد برای جلب آرای عمومی ندارند، ترجیح میدهند به دولت نزدیک شوند.