۲۳ آذرماه بود که علیرضا وهابزاده؛ مشاور مطبوعاتی وزیر بهداشت در توئیتی نوشت: «درست در شبهایی که پرستاران در بخشهای کرونا برای مرگ وزندگی بیماران میجنگند، بچه پولدارهای تهران! برای اینکه ثابت کنند با مردم عادی متفاوت هستند، برای دوردورهای شبانه رسماً فراخوان میدهند! این کار علاوه بر دهنکجی به قانون و کادر درمان، توهین به مردمی است که قانون را رعایت میکنند».
اما واقعاً افرادی که در این دوران سعی کردهاند با خانهنشینی، عدم شرکت در دورهمیهای خانوادگی، رعایتهای بسیار بهداشت و غیره که به وضعیتهای افسردگی و ناراحتی و غمهای نهفته نیز دچار شدهاند، به کادر درمان کمک کنند با دیدن این تصاویر و شنیدن این ماجراها وارد چه فازی میشوند؟ جوانهایی که علیرغم چکهای برگشتخورده و زمینگیری شغلشان در ساعات محدودیتها، واحدهای صنفیشان را تعطیل میکنند و دست از کار میکشند، با دیدن جوانهایی که هزینههای جریمهها را میدهند تا بتوانند دوردورهای شبانه را داشته باشد، چه حسی پیدا میکنند؟
واقعاً این افراد که خود را بچه پولدار نامیدهاند، معنای هنجار و قانون را میدانند؟ چه شده که تا این حد، میخواهند شکاف طبقاتی خود را در چشمان بقیه فروکنند؟
چه شده که شخصیت انسانی اجتماعی، خود را بهواسطه پول جدای از اجتماع میداند؟ قانون را میشناسند اما بر این نظر است که این قانون برای دیگران است و منِ پولدار! جدای از این قانونها هستم!
واقعاً بیتوجهی به منع تردد برای کمک به مهار بیشتر همهگیری کووید ۱۹ آنقدر لاکچری است؟ بیتوجهی به هنجارها، ارزشها و قوانین چه زمانی در لیست لاکچری بودن قرارگرفته است؟
با این تفاسیر، پای صحبتهای جامعهشناس، عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلی سینا و نویسنده کتاب انسان و شهر نشستیم که در ادامه متن این گفتگو را میخوانید:
کجرفتاریهای اجتماعی در سایه لذت از شکاف طبقاتی
اسداله نقدی در گفتگو با خبرنگار ما با اشاره تحولات اجتماعی و “خرده فرهنگ جوانی” و بحث علل و شرایط قانونگرایی و قانونگریزی در این زمینه تأکید و عنوان کرد: در همه جای جهان خرده فرهنگهای جوانی وجود دارد و یکی از ویژگیهای آن این است که با هنجارهای رایج جامعه یک سری تفاوتها دارند و گاه حتی تقابل با هنجارها را در پیش میگیرند.
وی ادامه داد: در این خرده فرهنگ ها، بیتوجهی به مراعاتهای حقوق اجتماعی از حد کم تا افراطی و حتی ضداجتماعی عمل کردن را به همراه دارند.
این جامعهشناس بابیان اینکه متأسفانه بخشی هم در فرهنگ عمومی این بیتوجهیها و البته ضداجتماعی عمل کردنها را افتخار و منزلت تعریف میکنند، مطرح کرد: قبل و بیش از کنترلهای رسمی، هنجارهای اجتماعی یا کنترل غیررسمی و اجتماعی دراینبین مهم است یعنی مؤاخذه اخلاقی نه جریمه مالی صرف چراکه قانون نمیتواند این روند را آنطور که بایدوشاید و به” تنهایی” پیش ببرد.
نقدی ادامه داد: قانون، در توسعهیافتهترین کشورها نیز نمیتواند تنها با جریمه پیش رود بلکه دراینبین، کنترلهای غیررسمی، هنجاری و اخلاقی که بهنوعی مربوط به بخش درون و نهادمند هستند و توافقات اجتماعی را به همراه دارند، بسیار مؤثرتر از بخش رسمیاند. البته آخرین ابزار بدون شک قانون و مجازات قانونی متخلفان است.
وی در این زمینه به بیان یک مصداق پرداخت و گفت: روزگاری، عده بودند و البته هنوز هم اندکی هستند که بستن کمربند را مساوی ترسو بودن میدانند و باافتخار به نبستن کمربند ایمنی خودشان را بهنوعی شجاع و نترس معرفی میکنند و حتی با فخرفروشی در این زمینه صحبت میکنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلی سینا خاطرنشان کرد: دراینبین حتماً باید به شبکههای اجتماعی و مجازی و نقش آنها در این هنجارشکنی بهخصوص باهدف جمعکردن فالور و خودنمایی و چشم و همچشمی مجازی هم باید بهعنوان یک عامل مهم اثرگذار دید.
پنالتی اجتماعی و جریمه اجتماعی در این زمینه کم است
نقدی با تصریح به اینکه پنالتی و جریمه اجتماعی در این زمینه کم است، گفت: چنین افرادی بهراحتی میتوانند این حرفها را به زبان بیاورند و این موضوع تنها مختص جامعه ما نیست بلکه قانونگریزی بین خرده فرهنگهای جوانی طرفدار زیادی دارد اما وقتی این وضعیت افراطی و نتایج اجتماعی آن پررنگتر شود، بسیار به چشم میآید.
وی، علت چنین روندی در روزهای اخیر در کشورمان را علاوه بر نقش خرده فرهنگ جوانی، فضای مجازی، نگاه به قانون در کلیت اجتماع، ناشی از پدیده نوکیسگی دانست و افزود: ثروتهای بادآورده، نوعی نوکیسگی و تازه به دوران رسیدگی است که آنهم در این شرایط بحران اقتصادی اتفاق میافتد و نتیجه آن همین مصرفهای تظاهری و نمایشی بسیار بالا در این طبقات اجتماعی میشود.
نویسنده کتاب انسان و شهر در ادامه گفتگو خاطرنشان کرد: ثروت این افراد در شرایط اقتصادی خاص، بهسرعت و بدون زحمت خاص از طریق نوسانات قیمت مسکن و ماشین و بورس و ارز و… که برای بهدست آوردن این مواهب هم زحمت چندانی نکشیدهاند، بالا و بالاتر رفت. نوکیسهها ازآنجاکه برای این ثروتها، زحمتی نکشیدهاند، بهراحتی حاضرند آن را آتش بزنند آنهم برای هیچ! برای دوردور در ساعت قرنطینه و امثالهم.
نقدی ادامه داد: این جوانان بسیار متفاوت از جوانانی هستند که خود و خانوادههایشان قطرهقطره و تدریجی و با زحمت ثروتی را جمع کردهاند، چنین جوانانی هرگز نمیتوانند بهراحتی مصرف کنند اما نوکیسهها، مصرف نمایشی زیادی دارند حتی به بهای شکست قانون و هنجارهای اجتماعی!
از تولدهای بهاصطلاح لاکچری تا دوردورهای شبانه در دل محدودیتهای کرونایی
حدود هفته قبلتر شاهد تولدهای بهقولمعروف لاکچری! در تاریخ ۹.۹.۹۹ بودیم، روزی که به سبب اینکه رُند نامیده میشد، برخی از خانوادهها با پولهایی قریب به ۲۰۰ میلیون تومان فرزندانشان را زودتر یا دیرتر به دنیا آوردند و اتاقهای تزئینشده و کادوهای مزین به پولهای میلیونیشان را در شبکههای اجتماعی منتشر و از این شکاف طبقاتی و تجملگرایی احساس لذت میکردند.
اما بهراستی چه اتفاقی افتاده که سبک زندگیهایمان به این سمتوسو آغشته شده است؟
وی در پاسخ با تأکید بر اینکه مقبولیت قوانین در جامعه نیز موضوعی مهم است، مطرح کرد: این روزها، شاهد هستیم که مصرفگرایی و تجملگرایی و بهطورکلی ارزشهای مادی در جامعه ایران غلبه بیشتری پیداکرده است و نوعی مسابقه در مصرف و تجملخواهی بهقول تورشتاین وبلن: طبقه تنآسا در این عرصه دیده میشود.
بحرانهای اقتصادی در گسترش حفرههای اجتماعی مؤثرند
این دانشیار علوم اجتماعی بابیان اینکه چشم و همچشمی، مصرفگراییها این روزها بر جامعه ایران غلبه یافته است، خاطرنشان کرد: بحرانهای اقتصادی به این حفرههای اجتماعی دامن زده، چراکه در طول مدتزمان کمی شاهد بودیم که مسکن، مستغلات، خانه و ماشین قیمتشان چند برابر شد و این موضوع باعث شد تا تغییرات اقتصادی، مرزهای طبقاتی را نیز بههم بریزد.
نقدی در این راستا تأکید کرد: یک اتفاق مهم و مؤثر در این زمینه نقش گروههای مرجع و کارگردان و مدیران اجرایی کشور در ترویج و گسترش «مسابقه مصرف» و مهمتر از آن بازنشر و تفاخر به آن است.
وی در این راستا تشریح کرد: هر طبقه اجتماعی و فرهنگهای طبقاتی در یک فرایند زمانی بلندمدت شکل میگیرد و با خود اصول و ویژگیهای رفتاری و فرهنگی خاصی دارد، اما اگر این طبقه اجتماعی در کوتاهمدت شکل بگیرد. اصول، ویژگیهای رفتاری و فرهنگی خاص آن طبقه را به دست نمیآورد چنانکه افراد بازاری قدیمی و ریشهدار بسیار متفاوتتر از نسل نوظهور بازاری و فعالین اقتصادی در پول خرج کردن و مصرف هستند که طی طریق نکرده و برای ثروتشان زحمت چندانی نکشیدهاند!
این دانشیار علوم اجتماعی خاطرنشان کرد: البته به دلیل و بهانه رفتار مسرفانه گروهی نوکیسه، برخورداری و رفاه و ثروت حاصل از تلاش و کارآفرینی بهخودیخود نباید هرگز مورد نکوهش قرار گیرد.
نقدی با تصریح بر اینکه در این روند، فرهنگ همزمان با زحمت و در یک فرایند زمانی شکل نگرفته است، افزود: همین میشود که مصرفگرایی، مصرف تظاهری و تفاخر از فاصله طبقاتی را شاهد هستیم و این امر به یک ارزش تبدیلشده است. البته الگو و برنامههای توسعه را هم نباید ازنظر دور داشت.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود با تأکید بر اینکه نباید داشتن را نکوهش کرد، افزود: داشتن ثروتی که آرامآرام و با تلاش و از راه حلال بهدستآمده است، باید ارزش و هنجار و معیار کسب ثروت مشروع و قانونی باشد، چنین ثروتمندان درستکاری معمولاً و کمتر در مسیر مصرفگرایی نمایشی و افراطی و تفاخر، عدول از هنجار و قانون وارد میشوند اما تنها نوکیسگی است که همراه با مصرفهای بیمهابا و افتخار به فاصله طبقاتی با دیگران! که این هم با ارزشهای انسانی، دینی و منش ملی ایرانی همخوانی ندارد.
در روزگاری که قریب به ۱۰ ماه است که مادام در کنار شیوع ویروس کرونا، شاهد کوله بار سنگینی بر دوش کادر درمان هستیم، چند وقتی میشود که محدودیتهای تردد برای ساعات ۹ شب تا چهار صبح نیز اعمال میشود. محدودیتهایی از جنس جریمه شدن اما بااینحال، شاهد آنیم که برخی جوانان در کشورمان به نام بچه پولدارها! به این قانون و البته کادر درمان دهنکجی دارند و قرارهای بعد از ۹ شب و چرخیدنها در خیابان در این ساعات را افتخار میدانند.
اما بهراستی چرا؟ این دهنکجیها، این قانونگریزیها و این شوآف و به رخ کشیدنها ناشی از چیست؟
چه عقدهای پشت این پولها وجود دارد که حاضریم در این دوران شیوع ویروس کرونا، بدون رعایت ظاهری پروتکلهای بهداشتی، با ماشینهای میلیاردیمان جریمههای متعدد دوربینها را در ساعت ۹ شب به بعد بپردازیم و به این روند نیز در شبکههای اجتماعی افتخار کنیم؟
در زیر یکی از این عکسها نوشته است: «عشق یعنی جریمه بعد ۹ شبو میدم فقط بیا ببینمت/ دوست داشتنتون رو به حرف نه به عمل ثابت کنین»
چرا هنجارها در این افراد نهادینه نشده است؟ چرا این اقدامها را فریاد میزنند و میخواهند تا دیگران نیز با آنها همنوا شوند؟ آیا آنقدر پولهای بادآوردهای نصیبشان شده و آنقدر زندگی گذشتهشان یا نسلهای قبلیشان در تنگنا بوده که حال میخواهند آن عقدهها را بدین نحو پاسخ دهند؟
چرا این افراد الگوی برخی جوانان ما میشوند؟ هویت جوانان و نوجوانانمان را باید بتوانیم بافرهنگ و داشتههای تاریخیمان سیراب کنیم تا امسال اینها که این روزها در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی امثال آنها کم نیستند، الگو نباشند! مقبولیت اجتماعی پیدا نکنند! و فرصتی برای عرضاندام کردنهای توخالی نداشته باشند! امثال اینها، در شبکههای اجتماعی کم نیستند، همان خانم دنیا.ج، همان پویان.م، همان و همانهای دیگر که شخصیتهای پوچ و توخالیشان را پشت نقاط مصرفگرایی و ماشین کادو دادنها و سبک لباس پوشیدنهای خاص پنهان کردهاند و روح و روان نسلهای نوجوان و جوان را دچار کجرفتاری کردهاند.
حال زمان آن رسیده تا همتی شود و نگذاریم تا هویت اجتماعی این نسلمان در سایه نبود خوراکهای فرهنگی مناسب و بیتوجهی به بسیاری از هنجارها، خُرد شود. باید بتوانیم پای اصول فرهنگی را وسط بیاوریم تا با مقابلههای هنجاری و اخلاقی این خود جوانان و نوجوانان باشند که در مقابل این گروه از هنجارشکنان بایستند و آنها را از دایره بازی بیسرانجام لاکچری بودنها بیرون بیندازند.