stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۳ دی , ۱۴۰۳ Monday, 23 December , 2024
  • کد خبر : 210895
  • 02 دی 1399 - 17:39
5

فکر نمی‌کردم تا امروز زنده بمانم

قلم | qalamna.ir :
گروه جامعه: از ابتدای شیوع ویروس کرونا در مشهد، بیمارستان شریعتی به عنوان بیمارستان اصلی برای بستری مبتلایان در نظر گرفته شد. در آن روزها که مردم از این ویروس ناشناخته ترس و واهمه داشتند و حتی با آوردن نام بیمارستان شریعتی نگران می‌شدند، کادر درمان این بیمارستان در دل خطر مشغول فعالیت بودند. باید پای صحبت آن‌ها بنشینیم تا متوجه شویم که چه روزهای سختی را پشت سر گذاشته‌اند، روزهایی که حتی برای رفتن به سرکار می‌گویند هیچ تاکسی مقصدی که بیمارستان شریعتی بود را قبول نمی‌کرد، برای روایت بخشی از این سختی‌ها با مدیر پرستاری بیمارستان شریعتی مشهد گفت‌وگو کرده‌ایم.شه‌پر دولتی درمورد روزهای ابتدای شیوع کرونا اظهار می‌کند: ما یک گروه حرفه‌ای هستیم که به صورت مرتب و دوره‌ای با بیماری‌های ناشناخته جهان آشنا می‌شویم. این ویروس یک ترس عجیبی در دل بچه‌های شریعتی و همه کادر درمان انداخت. در روزهای اول برنامه این بود که با آموزش‌هایی که به کادر درمان می‌دهیم قدم به قدم ترس را از دل آن‌ها بیرون ببریم. آن روزها، روزهای سختی بود.این کارشناس ارشد آموزش پرستاری داخلی جراحی بیان می‌کند: حقیقتا فکر می‌کردیم که این ویروس نهایتا تا خرداد باشد. فکر نمی‌کردیم این بیماری این‌قدر طولانی شود. فکر می‌کردیم یک بیماری عفونی ویروسی است که کنترل می‌شود. متاسفانه کرونا بیماری چند بعدی است که هرطور بخواهیم راه نفوذ آن را بگیریم، لطمه‌های دیگری می‌زند. این ویروس کاملا هوشمند است و مرتبا خود را تغییر می‌دهد.
 

تیم مدیریتی روزانه بیشتر از ۲۰ ساعت کار می‌کرد
او ادامه می‌دهد: اگر آن زمان متوجه می‌شدم قرار است این ویروس این همه مدت ادامه پیدا کند، قطعا سکته کرده بودم. فشار کاری آن روزها خیلی بالا بود. تیم مدیریتی به خاطر برنامه‌ریزی مجبور بود روزانه بیشتر از ۲۰ ساعت کار کند.مدیر پرستاری بیمارستان شریعتی مشهد با خنده می‌گوید: فکر نمی‌کردم تا امروز زنده بمانم… .

تاکسی پیدا نمی‌کردیم
دولتی تصریح می‌کند: روزهای ابتدایی ما مجبور شدیم که به اصطلاح تدابیر امنیتی را اتخاذ کنیم. به محض اینکه بیمارستان شریعتی مرکز درمان و رسیدگی به بیماران کرونایی انتخاب شد، کادر درمان شریعتی نه تاکسی عادی و نه تاکسی‌ اینترنتی پیدا نمی‌کردند.این کارشناس ارشد آموزش پرستاری داخلی جراحی ادامه می‌دهد: وقتی به هردلیلی بچه‌ها از سرویس جا می‌ماندند، هیچ تاکسی آن‌ها را به خانه یا بالعکس به بیمارستان نمی‌رساند. به همکارانم یاد داده بودیم که مقصد را بیمارستان شریعتی انتخاب نکنند و مقصد را «رضا یک» انتخاب کرده و بعد از رسیدن به آنجا از راننده درخواست کنند که به سمت چپ بپیچد تا درب بیمارستان پیاده شوند.او با بیان اینکه «من و پرستارهایم همه نوع برخوردی را تجربه کردیم»، عنوان می‌کند: در کنار تجربه پیدا نشدن تاکسی برای ما در آن روزها برخی از پرستارهای بخش به من می‌گفتند که راننده‌های تاکسی وقتی متوجه می‌شوند که پرستار بیمارستان شریعتی هستند، کرایه را نمی‌گرفتند. همچنین یک‌بار خودم برای خرید کفش به مغازه‌ای رفته بودم و بعد از یک تماس تلفنی با بیمارستان، هنگامی که فروشنده متوجه شد من پرستار بیمارستان شریعتی هستم، تخفیف زیادی داد.

یک سال است که هیچ دورهمی‌ای نداشته‌ایم
دولتی درخصوص تاثیر کرونا بر روابط اجتماعی و خانوادگی‌اش می‌گوید: به دلیل اینکه راه‌های انتقال بیماری هنوز مشخص نبود، ما محدودیت‌های بیشتری برای روابط اجتماعی‌مان لحاظ کردیم. در ابتدای کار روابط‌مان را با اقوام قطع کردیم چرا که همه ما در کنارمان گروه‌های پرخطر داریم و برای حفظ جانشان باید رعایت کنیم. کم‌کم بعد از گذشت مدتی دریافتیم که روابط خانوادگی در خانه خودمان مشکلی ایجاد نمی‌کند چرا که همه باهم هستیم و اگر کرونا بگیریم همه باهم گرفته‌ایم. ارتباط من با خانواده‌ و اقوامم صمیمی است اما متاسفانه حدود یک سال است که ما هیچ رفت‌وآمد و دورهمی نداریم.این کارشناس ارشد آموزش پرستاری داخلی جراحی ادامه می‌دهد: ارتباط ما تنها در فضای مجازی است. تنها آرزو می‌کنم کرونا تمام شود و همه عزیزانم را محکم بغل بگیرم. ما ایرانی‌ها عادت داریم که ارتباط صمیمی با یک دیگر داشته باشیم. ارتباط و رفت و آمد سبب کم شدن استرس و دغدغه‌ها می‌شود. گذراندن سختی‌های امروز برای همه ما به این شکل سخت است. متاسفانه کرونا سبک زندگی را خیلی عوض کرده و به هیچ عنوان با روحیه ایرانی‌ها جور نیست.دولتی درخصوص واکنش‌های مردم به کادر درمان، عنوان می‌کند: خداروشکر واکنش‌های مردم به ما پرستاران و کادر درمان بسیار مثبت بود. در ابتدای شیوع ویروس کرونا، برای یکی از پرستارهای شریعتی همسایه‌های او کوچه را آب و جارو کرده بودند. برایش بنر زده و همه با گفتن پرستار مچکریم از او تشکر می‌کردند. واکنش‌های مثبت بیشتر از منفی بود. واکنش منفی مردم بیشتر به خاطر ترس است. شاید یکی از دلایل واکنش منفی که از طرف مردم دریافت می‌کنیم به دلیل وضعیت اقتصادی است.

عده‌ای تصور می‌کنند ما بارمان را در کرونا بسته‌ایم
او ادامه می‌دهد: مرتبا صدا و سیما اعلام می‌کند که پاداش به پرستاران داده می‌شود. آن‌ها فکر می‌کنند چقدر ما درآمد داریم. همکارم تعریف می‌کرد که به میوه فروشی رفته بود و مغازه‌دار به او گفته بود «شما در کرونا بار خودتان را بسته‌اید». همکارم پیامک‌های حقوق خود را به او نشان داده تا باور کند که حقوق خاصی ندارد. برخی از مردم ناراحت و عصبی از شرایط هستند نمی‌دانند خود را چطور خالی کنند برای همین این‌طور رفتار می‌کنند. من و همکارانم بیشتر از مردم احترام دیدیم.مدیر پرستاری بیمارستان شریعتی مشهد با اشاره به اینکه «در کرونا حرفه ما شناخته شده‌تر شد»، بیان می‌کند: همه ساله اپیدمی آنفلوآنزا، تب کریمه کنگو و دیگر بیماری‌های ویروسی عفونی را داشتیم اما مدت زمان آن به اندازه کرونا طولانی نبود. مردم از این اپیدمی‌ها باخبر نبودند. بعضی از مواقع من و پرستارهای دیگر از اپیدمی این بیماری‌ها به خانواده خود خبر نمی‌دادیم. شناخته شدن حرفه ما سبب قدردانی مردم شد. از زمان شیوع ویروس کرونا دیگر همراهی در بخش‌ها نیست و تنها خود بیمار است. پرستار و بیمار رابطه خوبی دارد. قبل از شیوع ویروس کرونا اغلب همراهی بیمار از بیمارستان و کادر درمان به دلایلی مثل چرا پذیرش طول کشید؟، چرا ترخیص طول کشید؟، چرا من را راه ندادند و… ناراحت بودند.او ادامه می‌دهد: بعد از کرونا و عدم حضور همراه در بخش‌ها، کارها سریع‌تر انجام می‌شد. الحق همکاران درجه پایین‌تر ما در بیمارستان بسیار خوش‌رفتار با بیمار برخورد می‌کردند. نگرانی و عصبانیت مردم وجود داشت اما بیشتر نگرانی بود. برای اینکه نگرانی خانواده بیمار کاهش پیدا کند، به سرعت تماس تصویری برقرار می‌کردیم. یک گروه برای صحبت با خانواده بیماران انتخاب کرده بودیم. این کارها سبب شد تا نگرانی مردم کمتر شود.مدیر پرستاری بیمارستان شریعتی  مشهد درخصوص باور به مرگ بعد از کرونا، می‌گوید: ما از قبل نیز با مرگ سر و کار داشتیم. شاید در حال حاضر آمار مرگ و میر این ویروس برای مردم به نوعی شدید باشد اما براساس نوع بخش و بیماری بیماران مرگ و میر در بیمارستان متفاوت است. مرگ بیمارانی که طولانی مدت در بیمارستان بستری هستند و یک ارتباط عاطفی با کادر درمان پیدا می‌کنند، در حال ما تاثیر دارد.

پرستاران در بخش‌های ویژه حال عرفانی خاصی دارند
او اظهار می‌کند: یک گروه روحانی به بیمارستان شریعتی آمده بودند و به من می‌گفتند که چقدر کادر درمان این بیمارستان باایمان هستند. با خنده به آن‌ها گفتم «مگر شما فکر می‌کردید که با کافر سروکار دارید؟» . پرستاران در بخش‌های ویژه حال عرفانی خاصی دارند چرا که همیشه مرگ را می‌بینند. این پرستاران می‌دانند که هر لحظه مرگ جلویشان است.

۱۰ سال بزرگتر شدیم
این کارشناس ارشد آموزش پرستاری داخلی جراحی بیان می‌کند: پرستاران تازه کاری که بیمارستان آمده بودند، با شیوع این بیماری، استرس و اتفاقاتی که هرروز برایشان افتاد، در سابقه کاری خود ۱۰ سال جلو رفتند. همه ما کادر درمان ۱۰ سال بزرگتر شدیم. این بحران آدم را وادار می‌کند، زودتر رشد کند. پرستاران تازه کار فهمیدند تنها برای فقدان باید غصه خورد درغیر این صورت همه چیز قابل جبران است. تنها رفتن جان عزیزان را نمی‌توان جبران کرد.

سخت‌ترین لحظه‌ام فرستادن پرستاران به بخش بود
دولتی درخصوص روزهای بد و خوب کرونا، بیان می‌کند: برای من به شخصه سخت ترین و بدترین روز این مدت، تنها چهار شیفت اول ابتدای شیوع ویروس کرونا بود که باید پرستاران را به بخش می‌فرستادیم. من و رئیس بیمارستان، پرستاران را جمع کردیم تا درخصوص رویه و وضعیت جدید بیمارستان به آن‌ها بگوییم. باید پرستاران نگران و وحشت‌زده را به بخش می‌فرستادم اما در دلم می‌گفتم خدایا نکند از نیروهایم کسی را از دست بدهم، شیوه‌هایمان طوری باشد که جواب بدهد وگرنه من چطور جواب خانواده‌ پرستاران را بدهم. ما باید خانواده‌های نگران و وحشت زده‌ای که پشت در بیمارستان بودند را کنترل می‌کردیم. برای من دو روز اول، شب و روزهای سختی بود.

پرستاران با خدا معامله کردند
او تاکید می‌کند: خاطره شیرین من و همکارانم روزهایی است که حال بیماران خوب شده بود. پرستاران ما، این کار را معامله با خدا می‌دانند. وقتی به ما قهرمان ملی گفتند، مسئولیت بزرگی برای ما ایجاد کرد. در این ۱۰ ماه گذشته هیچ وقت ندیدم که مریض‌ها از پرستار خود ناراحت باشند. این مسئله خاطره خوبی برایم بود. از آرزوهای کاری من این بود که نیروهای پرستارم با روی باز با مردم برخورد کنند که در این مدت به آرزوهایم رسیدم. یکی از همکارانم دو بچه دارد که پرستار فرزندانش وقتی متوجه می‌شود او در بخش کروناست، بچه‌هایش را ول کرده بود اما او شیفت‌هایش را قطع نکرد.

هشتگ: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.