گروه جامعه: روزنامه آرمان ملی نوشت: بعد از گذشت ۳۱۳ روز از شیوع کرونا در کشور، حالا به مرحلهای رسیدهایم که دیگر فرصت آزمون و خطا نداریم و باید از اتفاقات تلخ گذشته درس بگیریم، چون شرایط جامعه، تبعات اقتصادی و ویروس کرونا را بهخوبی میشناسیم.
برای این شناخت هزینههای بسیار دادهایم و فارغ از میلیونها دلار خسارت به کشور، تاکنون ۵۵ هزار نفر از هموطنانمان در این راه جانشان را از دست دادهاند و ۱۳۰ شهید راه سلامت، جانشان را برای بهبودی بیمارانی که تعدادشان از یک میلیون نفر گذشت، تقدیم کردهاند. با توجه به عوامل مذکور دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نداریم و باید تصمیمات برپایه تجربه و منطق انجام گیرد.
بهعنوان مثال روزگاری عنوان شد که قرنطینه خیلی ضرورتی ندارد، اما بعدها معلوم شد خیر، قرنطینه ضرورت دارد یا حتی در زمانی استفاده از ماسک زیرسوال رفت و بعدا دانشمندان پی بردند که استفاده از ماسک ضرورت دارد. البته این تغییرات و سینوسی حرکت کردنها فقط منحصر به ایران نبود؛ کل جهان چنین اتفاقاتی را تجربه کرد.
در اپیدمی سطح نظارت و اینکه ابلاغ پروتکل باید در چه سطحی باشد، بسیار مهم است. یکی از مواردی که مورد انتقاد ما بود و مکاتبه هم کردیم، تدوین استراتژیها و سطوح کنترلی و ابلاغی است. اجرای هر دستورالعملی از سوی بالاترین مقام کشوری یک الزام است.
در اوایل اپیدمی متأسفانه مسئولیت ستاد ملی مقابله با کرونا و هماهنگیها بر عهده وزارت بهداشت بود که این روند نمیتوانست جامع و قاطع باشد، برای اینکه بسیاری از ارگانها و وزارتخانهها و حتی نیروهای انتظامی زیرمجموعه وزارت بهداشت نیستند و همین عامل دستورپذیری را کم میکرد.
برای همین به رئیسجمهوری نامه نوشتیم و با پیگیری و مکاتبات ما مصوبه شورای امنیت ملی شد که رئیسجمهوری باید رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا باشد و ابلاغ رهبری هم انجام شد. حتی ما در پیشنهادمان نوشتیم باید رئیسجمهوری مسئول کار باشد با اخذ اختیارات ویژه. بنابراین این قسمت اولی بود که ما در جاهای مختلف در استراتژیها در کنار ستاد قرار میگرفتیم.
برنامه جامع و علمی زمان زیادی طول کشید تا ابلاغ و اجرا شود؛ اما در یک ماه اخیر برنامههای اعلام شده توسط ستاد ملی مقابله با کرونا بهویژه از وقتی قرارگاه تشکیل شد و وزارت کشور و بقیه ارگانها هم وارد عرصه جدی کار شدند، بهخوبی دنبال میشود.
الان برنامههایی در سطح ملی ابلاغ شده و هنوز ابعاد مختلف و جامعیت کاملی را ندارد ولی بالاخره این برنامه هم بعد از حدود ۱۰ ماه مدون شد. در حال حاضر محدودیتهای لازم در شهرها و استانهای قرمز باید بهجد اعمال شود و این هم یک چشمانداز نظمدار میخواهد.
مطلب دوم واکسیناسیون است. دنیا شروع به واکسیناسیون کرده است و با این کار جان مردمش را حفظ میکند. اینکه چرا دنیا به واکسیناسیون توجه کرده به این دلیل است که شرایط اقتصادیاش را عادی کند. یعنی وقتی توانستیم ایمنی جمعیتی بر اساس واکسن ایجاد کنیم ضرورتی ندارد محدودیتها و تجمعات را اعمال کنیم.
ما از ابعاد اجتماعی تا مسائل روحی و روانی و اقتصادی که اپیدمی کرونا بر جای گذاشته قطعا ناراحتیم. از اینکه محصل و دانشآموز یک سال است مدرسه نرفتهاند ناراحتیم. چرا که هیچ وقت آموزش مجازی جای ارتباطات و شادیهای دوره مدرسه را نمیگیرد ولی این کار به اجبار و بهخاطر حفظ سلامت انجام شد. بنابراین برای اینکه به روال عادی زندگی برگردیم و اقتصادمان هم صدمه نبیند راهی نداریم جزاینکه برای تأمین واکسن هزینه کنیم.
محمدرضا ظفرقندی رئیس سازمان نظام پزشکی
برای این شناخت هزینههای بسیار دادهایم و فارغ از میلیونها دلار خسارت به کشور، تاکنون ۵۵ هزار نفر از هموطنانمان در این راه جانشان را از دست دادهاند و ۱۳۰ شهید راه سلامت، جانشان را برای بهبودی بیمارانی که تعدادشان از یک میلیون نفر گذشت، تقدیم کردهاند. با توجه به عوامل مذکور دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نداریم و باید تصمیمات برپایه تجربه و منطق انجام گیرد.
بهعنوان مثال روزگاری عنوان شد که قرنطینه خیلی ضرورتی ندارد، اما بعدها معلوم شد خیر، قرنطینه ضرورت دارد یا حتی در زمانی استفاده از ماسک زیرسوال رفت و بعدا دانشمندان پی بردند که استفاده از ماسک ضرورت دارد. البته این تغییرات و سینوسی حرکت کردنها فقط منحصر به ایران نبود؛ کل جهان چنین اتفاقاتی را تجربه کرد.
در اپیدمی سطح نظارت و اینکه ابلاغ پروتکل باید در چه سطحی باشد، بسیار مهم است. یکی از مواردی که مورد انتقاد ما بود و مکاتبه هم کردیم، تدوین استراتژیها و سطوح کنترلی و ابلاغی است. اجرای هر دستورالعملی از سوی بالاترین مقام کشوری یک الزام است.
در اوایل اپیدمی متأسفانه مسئولیت ستاد ملی مقابله با کرونا و هماهنگیها بر عهده وزارت بهداشت بود که این روند نمیتوانست جامع و قاطع باشد، برای اینکه بسیاری از ارگانها و وزارتخانهها و حتی نیروهای انتظامی زیرمجموعه وزارت بهداشت نیستند و همین عامل دستورپذیری را کم میکرد.
برای همین به رئیسجمهوری نامه نوشتیم و با پیگیری و مکاتبات ما مصوبه شورای امنیت ملی شد که رئیسجمهوری باید رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا باشد و ابلاغ رهبری هم انجام شد. حتی ما در پیشنهادمان نوشتیم باید رئیسجمهوری مسئول کار باشد با اخذ اختیارات ویژه. بنابراین این قسمت اولی بود که ما در جاهای مختلف در استراتژیها در کنار ستاد قرار میگرفتیم.
برنامه جامع و علمی زمان زیادی طول کشید تا ابلاغ و اجرا شود؛ اما در یک ماه اخیر برنامههای اعلام شده توسط ستاد ملی مقابله با کرونا بهویژه از وقتی قرارگاه تشکیل شد و وزارت کشور و بقیه ارگانها هم وارد عرصه جدی کار شدند، بهخوبی دنبال میشود.
الان برنامههایی در سطح ملی ابلاغ شده و هنوز ابعاد مختلف و جامعیت کاملی را ندارد ولی بالاخره این برنامه هم بعد از حدود ۱۰ ماه مدون شد. در حال حاضر محدودیتهای لازم در شهرها و استانهای قرمز باید بهجد اعمال شود و این هم یک چشمانداز نظمدار میخواهد.
مطلب دوم واکسیناسیون است. دنیا شروع به واکسیناسیون کرده است و با این کار جان مردمش را حفظ میکند. اینکه چرا دنیا به واکسیناسیون توجه کرده به این دلیل است که شرایط اقتصادیاش را عادی کند. یعنی وقتی توانستیم ایمنی جمعیتی بر اساس واکسن ایجاد کنیم ضرورتی ندارد محدودیتها و تجمعات را اعمال کنیم.
ما از ابعاد اجتماعی تا مسائل روحی و روانی و اقتصادی که اپیدمی کرونا بر جای گذاشته قطعا ناراحتیم. از اینکه محصل و دانشآموز یک سال است مدرسه نرفتهاند ناراحتیم. چرا که هیچ وقت آموزش مجازی جای ارتباطات و شادیهای دوره مدرسه را نمیگیرد ولی این کار به اجبار و بهخاطر حفظ سلامت انجام شد. بنابراین برای اینکه به روال عادی زندگی برگردیم و اقتصادمان هم صدمه نبیند راهی نداریم جزاینکه برای تأمین واکسن هزینه کنیم.
محمدرضا ظفرقندی رئیس سازمان نظام پزشکی