مردی که مدعی است همسرش را به خاطر سرزنش های زیاد او به قتل رسانده، در حالی که توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، تحت الحفظ به محل وقوع جنایت هدایت شده بود وقتی وارد حیاط منزل مسکونی اش شد، گویی صحنه قتل چون سکانس های یک فیلم از مقابل چشمانش عبور کرد.
روزنامه خراسان ،او در حالی که ابراز پشیمانی می کرد نگاهی به در و دیوار منزلش انداخت و با دستانی لرزان مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد، چگونگی وقوع این جنایت هولناک را بازسازی کند.
«الف- ن» با بیان این که کاش برای یک لحظه عصبانیتم را کنترل می کردم به تشریح ماجرا پرداخت و به قاضی سید جواد حسینی گفت: از مدت ها قبل بیکار بودم به طوری که برای تامین هزینه های اعتیادم دچار مشکل شده بودم من پولی در بساط نداشتم و مخارج زندگی ام را نیز پدرم تامین می کرد اما به خاطر دروغ هایی که به همسرم گفته بودم او احساس می کرد من مبالغ زیادی در بانک سپرده گذاری کرده ام و نمی دانست که پول های حاصل از فروش خودرو پرایدم را کم کم از حساب بانکی ام برداشت کرده ام.
متهم ۳۹ ساله این پرونده جنایی ادامه داد: از مدتی قبل در خانه چنین وانمود می کردم که به کارگری مشغول هستم و هر بار مقداری پول به همسرم می دادم اما در واقع سرکار نمی رفتم و با پول هایی که از حسابم برداشت می کردم هزینه های اعتیادم را می پرداختم. اگرچه همواره اختلافاتی در زندگی من و همسرم بروز می کرد اما این اختلاف ها زمانی شدت گرفت که سال گذشته همسرم گردنبندش را فروخت تا برای دختر ۷ ساله ام گوشواره و النگو بخرد. آن زمان من قول دادم تا طلاهای همسرم را دوباره برایش خریداری کنم ولی بعد از بیکاری دیگر نتوانستم به قولم عمل کنم. از سوی دیگر نیز همسرم که فکر می کرد من پول هایم را در بانک سپرده گذاری کرده ام مدام مرا سرزنش می کرد. دیگر از سرزنش های او خسته شده بودم چرا که او می دانست من بیکارم.
عصر روز حادثه نیز به خاطر همین موضوع با همسرم مشاجره کردیم و من از منزل بیرون رفتم تا بتوانم پولی از دیگران قرض کنم اما وقتی به سراغ یکی از بستگانم رفتم و تقاضای ۵ میلیون تومان کردم او گفت: چگونه می خواهی این مبلغ را به من بازگردانی ؟ من هم گفتم نمی توانم آن را بازگردانم ولی حاضرم در مغازه ات شاگردی کنم تا این مبلغ جبران شود! ولی او از پرداخت پول به من خودداری کرد.
آن روز فرزندانم را به خانه پدرم بردم و همسرم در خانه تنها ماند. وقتی دوباره به منزل بازگشتم دیدم همسرم در اتاق خوابیده است. مقداری تریاک را که در لوله بخاری جاسازی کرده بودم برداشتم و آن را خوردم سپس داخل حیاط آمدم و به فکر فرو رفتم. هنگامی که در حال قدم زدن بودن ناگهان چشمم به چند چماقی افتاد که آن ها را از درخت توت بریده بودم ناگهان فکر خطرناکی به ذهنم خطور کرد. یکی از چماق ها را برداشتم و به داخل اتاق رفتم. هوا رو به تاریکی بود من هم لامپ برق را روشن نکردم تا همسرم چهره ام را نبیند در همین حال ضربه ای با چماق به سرش کوبیدم و پس از آن هم ضربات دیگر را فرود آوردم.
متهم به قتل ادامه داد: اگرچه همسرم با وارد شدن اولین ضربه جیغ کشید اما پس از آن دیگر خاموش شد. در آن لحظه حواسم کاملا جمع بود چرا که من نه شیشه مصرف کرده بودم و نه مشروبات الکلی! بعد از این ماجرا و در حالی که خون به در و دیوار اتاق پاشیده بود از منزل بیرون آمدم و به سراغ پسر ۱۳ساله و دختر ۸ ساله ام رفتم تا آن ها را به منزل بازگردانم و چنین وانمود کنم که افراد ناشناسی مرتکب قتل شده اند به همین خاطر هم چماق خون آلود را گوشه حیاط انداختم که پسرم آن را دید و من فریاد زدم به آن چوب دست نزند! من هیچ انگیزه دیگری به جز فشارهای همسرم برای خرید گردنبند و سرزنش های او نداشتم و اکنون نیز از کرده خودم بسیار پشیمانم!
گزارش خراسان حاکی است: در پی اعترافات صریح متهم، قاضی حسینی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب مرد ۳۹ ساله ای که با چماق سرزنش شیشه عمر همسرش را شکسته بود روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
سابقه خبر
بامداد ششم آذر ماموران پاسگاه انتظامی میامی مشهد در تماس با قاضی ویژه قتل عمد از وقوع جنایتی هولناک خبر دادند و بدین ترتیب با حضور قاضی سید جواد حسینی در مرکز درمانی تحقیقات در این باره آغاز شد. جسد مربوط به زن ۳۵ ساله ای بود که ساعاتی قبل توسط ماموران اورژانس به مرکز درمانی منتقل شده بود اما از همسر مقتول در بیمارستان خبری نبود . همین موضوع ظن قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای مشهد را برانگیخت و دستور دستگیری وی صادر شد.
