سرمایههای خرد و متوسط کشور در سالهای اخیر سرگردانی بسیاری را تجربه کردهاند و از انباشت در بانکها برای دریافت سود بانکی تا تجارت در بازارهای پولی همچون ارز، بازار کالاهای سرمایهای همچون خودرو و در نهایت با رشد بازار بورس، به سمت بورس رفتهاند، اما همچنان کشور با یک خلاء بزرگ در زمینهی جهتدهی به این سرمایههای خرد و متوسط مواجه است و نتوانسته آن را آنگونه که باید به سمت تولید و خدمات، که موتور محرک اقتصاد از طریق ایجاد شغل و ثروت پایدار هستند هدایت کند.
علیرغم رشد بازارهای مالی و بورس در کشور، همچنان آیندهی سرمایهگذاری در طرحهای کوچک اقتصادی برای سرمایههای خرد و متوسط مشخص نیست و به نظر میرسد طرحهای کارآفرینانه با توجه به ریسکهای اقتصادی و پایین بودن شاخص سهولت در فضای کسبوکار توجه چندانی را به خود جلب نمیکنند.
شهریار شهیر، یکی از کارشناسانی است که اعتقاد دارد فضای اقتصادی کشور علیرغم همراهی تمام ارکان حکومت و دولت برای حمایت از تولید، به دلیل ضعف در خدمات، آمادگی جذب سرمایه برای تولید را ندارد و در این زمینه کشور در زمینهی سیاستگذاری باید از روشهای متنوع و جذابتری، روند سرمایهگذاری در کسبوکار و نه فقط تولید را تسریع کند.
شهیر در این زمینه گفت: «فرصتّهای سرمایهگذاری در بخش خصوصی و به خصوص خدمات، یکی از مهمترین فرصتهای جهتدهی به سرمایهگذاری در سرمایهگذاران حقیقی است که میتواند خود، موتور تولید را در کشور برای تامین زنجیرهی خدمات به حرکت درآورد. از طرفی ارزش خلق شده در صنعت خدمات بسیار بیشتر از تولید است و میتواند ارزش خلق شده در تولید را هم افزایش دهد. به طور مثال اگر بهترین پوشاک را تولید کنیم ولی در صنعت خردهفروشی یا Retail، برندسازی، مرچندایزینگ، بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش ضعیف باشیم، تولید به تنهایی ارزشی خلق نمیکند. در واقع صنعت خدمات و تولید در ترکیب با یکدیگر میتوانند اقتصادهای بزرگ و پویا را خلق کنند.»
کارشناسان، ایران را در زمینهی خدمات با توجه به جمعیت جوان تحصیلکرده که به سمت میانسالی در حال حرکت است، مستعد رشد در زمینهی صنایع و خدماتی میبینند که میتواند نه تنها به کشور، بلکه به با توجه به اشتراکات فرهنگی در منطقه، فرصتهای بسیاری را برای توسعه خلق کند.
شهیر در این زمینه میگوید: «آیندهی کشور در زمینهی صنایع خدماتی، همچون گردشگری، سلامت، زیبایی، سرگرمی، ورزش، خدمات رستورانداری، خردهفروشی، فناوری اطلاعات، تبلیغات و بازاریابی و صنایعی از این دست، با توجه به بازار بزرگ نیازمند این خدمات در داخل و نیروی تحصیلکرده و خلاق موجود برای فراهم کردن این خدمات، بسیار روشن است که این صنایع میتوانند به عنوان موتور رشد تولید در بخشهای مختلف را فراهم کنند.»
فرصت فرانچایز برای توسعه خدمات و تولید در ایران
اما یکی از بزرگترین موانع ورود سرمایههای بخش خصوصی به خصوص سرمایهگذاران خرد و متوسط در این بخش، پیچیدگیهای موجود و نیاز به تخصص برای ارائهی خدمات و از طرفی فضای عدم اطمینان به بازار است که باعث شده سرمایههای خرد و متوسط کشور، بین بازارهای پولی و بانکی و سفتهبازی به جریان بیفتد.
اما شهیر فرصت صنعت فرانچایز را به عنوان یکی از مهمترین زیرشاخههای صنعت خردهفروشی برای جلب اطمینان و هدایت سرمایهگذاران به مسیری مطمئن معرفی میکند و عقیده دارد:«صنعت فرانچایز یا Franchising که در ایران با نام زنجیرهای شناخته میشود، تبدیل یک کسبوکار بزرگ و با مدل درآمدی اثبات شده و با همهی پیچیدگیهایش، به کسبوکاری کوچک با الگوهای تکثیرپذیر و ساده برای پیادهسازی است، تا سرمایهگذاران خرد و متوسط، هم بتوانند ریسک کسبوکار را پایین بیاورند و هم برای هزینههای بالاسری بسیار سنگین برای راهاندازی و موفقیت، همچون تبلیغات، برندینگ، راهاندازی، مسائل حقوقی و قانونی، خدمات پس از فروش، منابع انسانی و آموزش، از کسبوکار مادر استفاده کنند.
در این مدل کسبوکار، فرد لازم نیست مثلا برای موفقیت در رستورانداری، تمام مراحل صفر تا صد کار را خود شروع کند و آزمون و خطا کند، بلکه میتواند امتیاز یک شعبه از یک رستوران فرانچایز را خریده یا اجاره کرده و از فرمول موفقیت و آموزشهای آن استفاده کند. در این روش به علت تجمیع بسیاری از فرآیندها همچون خرید و تامین مواد اولیه، آموزش، دکورسازی و نرمافزارها، هزینهها به شکل هنگفتی کاهش یافته و مدیریت یک رستوران، تنها به شکل مدیریت پیادهسازی الگوهای از پیش تدوین شده خود را نشان میدهد.»
شهریار شهیر برزگر که تجربهی ۱۵ ساله در زمینهی راهاندازی فرانچایزهای موفق، همکاری با برندهای خارجی صنعت آرایشی و بهداشتی و نگارش ۴ کتاب استانداردسازی در فرانچایز هوپو را در کارنامهی خود دارد، در این زمینه میگوید: «امروزه تجارت و رقابت در کشورهای بزرگ دنیا این است که نه فقط محصولات، بلکه چقدر فرانچایزهایشان را به کشورهای دیگر صادر کردهاند و فقط حق فرانچایز از یک شعبه در کشور دیگر، که درصدی از عواید و فروش یک شعبه از فرانچایز است، اثر ۳۷ به ۱ بر توازن تجاری یک کشور بر کشور دیگر دارد.»
فرصتهای فرانچایزی ایران، مغفول در نبود استاندارد
صنعت فرانچایز فقط در آمریکا، یک صنعت با حجم نزدیک به یک تریلیون دلار است که نزدیک به ۱۰ میلیون نفر را به کار گرفته و نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر سالانه به فعالان آن اضافه میشود. با وجود منافع بسیار صنعت فرانچایز برای کشور، اما همچنان این صنعت حجم بسیار کمی از اقتصاد ایران را در بر میگیرد و به نظر میرسد تا رشد آن فاصلهی بسیاری داریم.
شهیر در زمینهی دلایل این امر میگوید:«نبود استانداردهای لازم، نبود آموزشهای جهانی، فعال نبودن فرانچایزهای جهانی در ایران، ضعف سیاستگذاری و حمایت دولتی در زمینهی تشویق به کارآفرینی در این حوزه و از طرفی ضعف در هدایت سرمایههای خرد و متوسط به سمت آن، بزرگترین دلایل عدم رشد کافی صنعت فرانچایزینگ در ایران است. فعال نبودن فرانچایزهای جهانی در ایران، اگرچه باعث شده، علم و تجربهی مدیریت آن نیز به صورت اجرایی در اختیارمان نباشد، اما فرصت بزرگی را هم در غیاب این فرانچایزها برای کشور، برای توسعهی فرانچایزهای بومی فراهم کرده است که اگر دیر بجنبیم این فرصت را از دست میدهیم.»
در انتهای این گفتگو، شهریار شهیر برزگر، عدم استانداردسازی فرانچایز و ضعف در آموزش منابع انسانی را به عنوان بزرگترین مانع رشد فرانچایز در کشور برشمرد و خاطر نشان کرد: «کسبوکار زنجیرهای، کسبوکار فرمولها و استانداردها و پروسههای از پیشتعیینشده است تا هر سرمایهگذار بتواند، بر مبنای آن، الگوی موفقیت را تکثیر کند. اکنون نمیتوان در زمینهی صنعت جهانی فرانچایز آزمون و خطا کرد، بلکه باید با استفاده از الگوهای جهانی، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد و برای علاقهمندان به سرمایهگذاری در این بخش اطمینان خاطر ایجاد کرد.»
علیرغم رشد بازارهای مالی و بورس در کشور، همچنان آیندهی سرمایهگذاری در طرحهای کوچک اقتصادی برای سرمایههای خرد و متوسط مشخص نیست و به نظر میرسد طرحهای کارآفرینانه با توجه به ریسکهای اقتصادی و پایین بودن شاخص سهولت در فضای کسبوکار توجه چندانی را به خود جلب نمیکنند.
شهریار شهیر، یکی از کارشناسانی است که اعتقاد دارد فضای اقتصادی کشور علیرغم همراهی تمام ارکان حکومت و دولت برای حمایت از تولید، به دلیل ضعف در خدمات، آمادگی جذب سرمایه برای تولید را ندارد و در این زمینه کشور در زمینهی سیاستگذاری باید از روشهای متنوع و جذابتری، روند سرمایهگذاری در کسبوکار و نه فقط تولید را تسریع کند.
شهیر در این زمینه گفت: «فرصتّهای سرمایهگذاری در بخش خصوصی و به خصوص خدمات، یکی از مهمترین فرصتهای جهتدهی به سرمایهگذاری در سرمایهگذاران حقیقی است که میتواند خود، موتور تولید را در کشور برای تامین زنجیرهی خدمات به حرکت درآورد. از طرفی ارزش خلق شده در صنعت خدمات بسیار بیشتر از تولید است و میتواند ارزش خلق شده در تولید را هم افزایش دهد. به طور مثال اگر بهترین پوشاک را تولید کنیم ولی در صنعت خردهفروشی یا Retail، برندسازی، مرچندایزینگ، بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش ضعیف باشیم، تولید به تنهایی ارزشی خلق نمیکند. در واقع صنعت خدمات و تولید در ترکیب با یکدیگر میتوانند اقتصادهای بزرگ و پویا را خلق کنند.»
کارشناسان، ایران را در زمینهی خدمات با توجه به جمعیت جوان تحصیلکرده که به سمت میانسالی در حال حرکت است، مستعد رشد در زمینهی صنایع و خدماتی میبینند که میتواند نه تنها به کشور، بلکه به با توجه به اشتراکات فرهنگی در منطقه، فرصتهای بسیاری را برای توسعه خلق کند.
شهیر در این زمینه میگوید: «آیندهی کشور در زمینهی صنایع خدماتی، همچون گردشگری، سلامت، زیبایی، سرگرمی، ورزش، خدمات رستورانداری، خردهفروشی، فناوری اطلاعات، تبلیغات و بازاریابی و صنایعی از این دست، با توجه به بازار بزرگ نیازمند این خدمات در داخل و نیروی تحصیلکرده و خلاق موجود برای فراهم کردن این خدمات، بسیار روشن است که این صنایع میتوانند به عنوان موتور رشد تولید در بخشهای مختلف را فراهم کنند.»
فرصت فرانچایز برای توسعه خدمات و تولید در ایران
اما یکی از بزرگترین موانع ورود سرمایههای بخش خصوصی به خصوص سرمایهگذاران خرد و متوسط در این بخش، پیچیدگیهای موجود و نیاز به تخصص برای ارائهی خدمات و از طرفی فضای عدم اطمینان به بازار است که باعث شده سرمایههای خرد و متوسط کشور، بین بازارهای پولی و بانکی و سفتهبازی به جریان بیفتد.
اما شهیر فرصت صنعت فرانچایز را به عنوان یکی از مهمترین زیرشاخههای صنعت خردهفروشی برای جلب اطمینان و هدایت سرمایهگذاران به مسیری مطمئن معرفی میکند و عقیده دارد:«صنعت فرانچایز یا Franchising که در ایران با نام زنجیرهای شناخته میشود، تبدیل یک کسبوکار بزرگ و با مدل درآمدی اثبات شده و با همهی پیچیدگیهایش، به کسبوکاری کوچک با الگوهای تکثیرپذیر و ساده برای پیادهسازی است، تا سرمایهگذاران خرد و متوسط، هم بتوانند ریسک کسبوکار را پایین بیاورند و هم برای هزینههای بالاسری بسیار سنگین برای راهاندازی و موفقیت، همچون تبلیغات، برندینگ، راهاندازی، مسائل حقوقی و قانونی، خدمات پس از فروش، منابع انسانی و آموزش، از کسبوکار مادر استفاده کنند.
در این مدل کسبوکار، فرد لازم نیست مثلا برای موفقیت در رستورانداری، تمام مراحل صفر تا صد کار را خود شروع کند و آزمون و خطا کند، بلکه میتواند امتیاز یک شعبه از یک رستوران فرانچایز را خریده یا اجاره کرده و از فرمول موفقیت و آموزشهای آن استفاده کند. در این روش به علت تجمیع بسیاری از فرآیندها همچون خرید و تامین مواد اولیه، آموزش، دکورسازی و نرمافزارها، هزینهها به شکل هنگفتی کاهش یافته و مدیریت یک رستوران، تنها به شکل مدیریت پیادهسازی الگوهای از پیش تدوین شده خود را نشان میدهد.»
شهریار شهیر برزگر که تجربهی ۱۵ ساله در زمینهی راهاندازی فرانچایزهای موفق، همکاری با برندهای خارجی صنعت آرایشی و بهداشتی و نگارش ۴ کتاب استانداردسازی در فرانچایز هوپو را در کارنامهی خود دارد، در این زمینه میگوید: «امروزه تجارت و رقابت در کشورهای بزرگ دنیا این است که نه فقط محصولات، بلکه چقدر فرانچایزهایشان را به کشورهای دیگر صادر کردهاند و فقط حق فرانچایز از یک شعبه در کشور دیگر، که درصدی از عواید و فروش یک شعبه از فرانچایز است، اثر ۳۷ به ۱ بر توازن تجاری یک کشور بر کشور دیگر دارد.»
فرصتهای فرانچایزی ایران، مغفول در نبود استاندارد
صنعت فرانچایز فقط در آمریکا، یک صنعت با حجم نزدیک به یک تریلیون دلار است که نزدیک به ۱۰ میلیون نفر را به کار گرفته و نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر سالانه به فعالان آن اضافه میشود. با وجود منافع بسیار صنعت فرانچایز برای کشور، اما همچنان این صنعت حجم بسیار کمی از اقتصاد ایران را در بر میگیرد و به نظر میرسد تا رشد آن فاصلهی بسیاری داریم.
شهیر در زمینهی دلایل این امر میگوید:«نبود استانداردهای لازم، نبود آموزشهای جهانی، فعال نبودن فرانچایزهای جهانی در ایران، ضعف سیاستگذاری و حمایت دولتی در زمینهی تشویق به کارآفرینی در این حوزه و از طرفی ضعف در هدایت سرمایههای خرد و متوسط به سمت آن، بزرگترین دلایل عدم رشد کافی صنعت فرانچایزینگ در ایران است. فعال نبودن فرانچایزهای جهانی در ایران، اگرچه باعث شده، علم و تجربهی مدیریت آن نیز به صورت اجرایی در اختیارمان نباشد، اما فرصت بزرگی را هم در غیاب این فرانچایزها برای کشور، برای توسعهی فرانچایزهای بومی فراهم کرده است که اگر دیر بجنبیم این فرصت را از دست میدهیم.»
در انتهای این گفتگو، شهریار شهیر برزگر، عدم استانداردسازی فرانچایز و ضعف در آموزش منابع انسانی را به عنوان بزرگترین مانع رشد فرانچایز در کشور برشمرد و خاطر نشان کرد: «کسبوکار زنجیرهای، کسبوکار فرمولها و استانداردها و پروسههای از پیشتعیینشده است تا هر سرمایهگذار بتواند، بر مبنای آن، الگوی موفقیت را تکثیر کند. اکنون نمیتوان در زمینهی صنعت جهانی فرانچایز آزمون و خطا کرد، بلکه باید با استفاده از الگوهای جهانی، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد و برای علاقهمندان به سرمایهگذاری در این بخش اطمینان خاطر ایجاد کرد.»