صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در اقدامی کمسابقه و البته قابل درک به بهانه بررسی وقایع منتهی به روز ۹ دی ۱۳۸۸ اقدام به ساخت و پخش مستندی تلویزیونی با عنوان «مستند ۸۸» کرد. پرداختن به مسائل مختلف مربوط به انتخابات چالش برانگیز سال ۱۳۸۸ همیشه با مناسبت و بیمناسبت در دستور کار صدا و سیما قرار داشته است اما این نخستین باری است که این سازمان عریض و طویل و نزدیک به تفکر بخشهایی از جناح محافظهکار، کوشیده است تا از روایتهای مکرر و کلیشهای خود قدری فاصله بگیرد و درصدد ارائه تصویری به ظاهر بیطرفانه از وقایع مربوطه برآید. در ۶سال گذشته صدا وسیما از وقایع ۸۸ تحلیلهاییثابت و همیشگی داشت و با وجود دسترسی به صدها سند و فیلم و اطلاعات جدید هیچ تغییر و خدشهای به تحلیل اولیه آن وارد نمیشد.
تحلیل رسمی صدا و سیما از وقایع ۸۸
در تحلیل های ۶ سال گذشته صدا و سیما روایت همیشه اینگونه بود که «مردم برای انتخابات بزرگ و پرشوری آماده شده بودند. اما رسانههای بیگانه از مدتها قبل این حضور پرشور مردم را نشانه رفته بودند. عواملی از داخل همسو با اهداف بیگانگان در صحت و سلامت انتخابات و دستگاههای نظارتی ایجاد تردید کرده بودند. تا اینکه نهایتا در روز ۲۲ خرداد ۸۸ احمدینژاد اکثریت آرا را کسب کرد و رقبای او به این پیروزی تن در ندادند. رهبران معترضان ۸۸ نهایتا صحت انتخابات را زیر سوال بردند و از مسیرهایی غیرقانونی اهداف و نیت خود را پی گرفتند و باقی ماجرا…» اینها چکیده همه تحلیلها و نتیجه هزاران ساعت برنامه و فیلم صدا و سیما درباره انتخابات ۸۸ بود. اینها نه تنها روایت صدا و سیما بلکه روایت جریان حاکم در قدرت و روایت جناح پیروز در انتخابات هم بود. از نظر صدا و سیما در ماجرای ۸۸ یک جناح مظهر نور و سپیدی و یک جناح مظهر ظلمت و سیاهی بود. اما امسال در ماجرای تحلیل وقایع منتهی به ۹ دی صدا و سیما روایتهای پیشین را تعدیل و عناصر کمرنگی از واقعیت را به درون روایتهای کلامی و تصویری وارد کرد. این واقعیتها در چند سطح قابل رویت بود.
احمدینژاد هم مقصر بود
مقصر دانستن احمدینژاد در فعالیتهای تبلیغاتی قبل از انتخابات و نیز تحریکات بعد از انتخابات همواره از سوی منتقدین عنوان میشد. مشهورتر از همه علی مطهری بود که همواره از محاکمه احمدینژاد به عنوان یکی از عوامل فتنه ۸۸ یاد کرده بود. صدا و سیما و جناح حاکم اما همیشه احمدینژاد را مبرا از تخلف انتخاباتی میدانستند. در روایت امسال صدا و سیما از ۸۸ ، از احمدینژاد به عنوان فردی یاد شد که با توزیع سیبزمینی و افزایش حقوق بازنشستگان در آستانه انتخابات دچار رفتار ناصواب شده است. صدا و سیما اما ادامه نداد که اگر چنین اقداماتی بر رفتار رأی دهندگان تأثیر گذاشته باشد آیا مصداق تخلف انتخاباتی و یا آنگونه که منتقدانش میگویند مصداق مهندسی رفتار رای دهندگان میشود یا خیر؟ هرچند پخش این مستند باعث واکنش هواداران احمدینژاد شده است اما در مجموع این قدم مثبتی بود که صدا و سیما به سوی کشف حقایق پنهان ۸۸ برداشت. چه بسا اگر چنین مستندی در همان روزهای نخست پخش میشد مسیر این ماجرا به جهت فعلی هدایت نشده بود.
نیروی انتظامی رفتار خلاف امنیت داشت
یکی از مسائل مورد نقد نحوه مواجهه دستگاههای امنیتی و انتظامی با اعتراضات اولیه معترضان در انتخابات ۸۸ بود. صدا و سیما امسال با پخش تصاویری از چند مأمور نیروی انتظامی که در حال خرد کردن شیشه خودروها و صدمه زدن به اموال مردم بودند پذیرفت که عواملی از درون دستگاههای امنیتی خواسته یا ناخواسته در تحریک نارضایتی و خشم مردم نقش داشتهاند؛ پذیرش این واقعیت به هیچ وجه نافی زحمات و تلاشهای دستگاههای انتظامی نیست اما تقدسنماییهای بیهوده از دستگاههای نظامی و امنیتی بنزینی بر آتش حوادث آن سالها بود. خودسریها متأسفانه چالش بزرگ دستگاههای امنیتی و انتظامی ماست و اگر به وجود آن اعتراف و نسبت به درمان آن اقدام نشود باید منتظر وقایع تلختر از کهریزک هم بود.
کاندیداهای معترض دشمن ملت نبودند
صدا و سیما امسال در لحن و بهکارگیری الفاظ خود نسبت به کاندیداهای معترض هم اقدام بیسابقهای انجام داد. در سالهای گذشته آنقدر نام میرحسین موسوی و مهدی کروبی با دشمن و استکبار و اسرائیل و منافقین عجین شده بود که به سختی میشد تشخیص داد تلویزیون درباره کدام یک از آنها در حال سخن گفتن است. امسال اما اگرچه کاندیداهای معترض علتالعمل همه وقایع و فجایع معرفی شدند اما این بار از توهین و تحقیر کلامی خبری نبود. این اقدام مثبت صدا و سیما اگرچه با خواسته هواداران آن کاندیداها که خواهان محاکمه عادلانه آنها هستند فاصله بسیار دارد اما در مجموع گامی مثبت در مسیر ترمیم زخمهای موجود است.
حضور ثابت بیگانگان و غیبت صداوسیما
با همه اینها صدا و سیما در مستند ۸۸ کوشید یک حضور ادعایی را پر رنگ و یک نقش پررنگ را کم رنگ جلوه دهد. نشان دادن حضور بیگانگان در جای جای تحولات داخلی کشور مشخصه اصلی صداوسیماست. از اوباما گرفته تا نتانیاهو و حتی نوریزاده و منافقین و بی بی سی در روایت صدا و سیما از ۸۸ حضور داشتند اما خود صدا و سیما غایب بود. صدا و سیما طوری گزارش میکرد که گویی خود این سازمان که یک پای ثابت درگیریهای ۸۸ بود اساساً وجود نداشته یا به عنوان ناظر بیطرف کنار گود ایستاده بوده است. بی گمان مناظرههای جنجال برانگیز، پخش اتهامات علیه افراد و شخصیت و گرفتن حق پاسخگویی از آنان در حوادث ۸۸، نقش ویژه داشته است. صدا و سیما نه تنها در برافروختن آتش بلکه در هدایت آن علیه یک جریان خاص نقشی جدی داشت. از اینرو شایسته بود تا در این مستند هم سهم آن در وقایع ناگوار ۸۸ لحاظ میشد.
اهمیت کار صدا و سیما
با همه اینها خوشبینانه این است که بگوییم صدا و سیما در حال تمرین بیطرفی است. بدبینانه این است که بگوییم صدا و سیما در صدد سلطه روایت بر واقعیت است هرچه هست باید پذیرفت که انتخابات ۸۸ حادثه ناگواری بودو این تنها انتخاباتی در جمهوری اسلامی بود که برنده نداشت. بازی باخت باخت بود. همه بازنده شدند. هم ما و هم صدا و سیما و هم حاکمیت و منتقدان باید از ۸۸ درس بگیریم. شاید اهمیت این مستندهای جانبدارانه این است که بدانیم هیچ حقیقتی به تمامی با یک روایت قابل بیان نیست. صدا و سیما هم حتی اگر بکوشد تا روایت و تصویر را بر واقعیت مسلط کند اما از چالش آن خلاصی نداردو مرتب به آن رجوع میکند. میشل فوکو میگفت در دنیای امروز هیچکس مظهر قدرت مسلط نیست حتی زندانی هم در چنگال زندانبان برخوردار از میزانی قدرت است. / قاسم خرمی – قانون