برنامههای شما در صورت تایید صلاحیت و کسب آرای لازم برای ورود به مجلس چه خواهد بود؟
اگر بخواهم پاسخی مختصر به این سوال بدهم باید بگویم ساماندهی فضای کشور. ما در حال حاضر با مشکلات و تنگناهای انبوهی مواجه هستیم، به ویژه در حوزه اقتصاد این مساله به دلیل کاهش شدید قیمت نفت فشار زیادی به مردم وارد میکند. متاسفانه درآمد هنگفت و بیسابقه نفتی کشور در دهه گذشته که میتوانست ذخیره مناسبی برای شرایط فعلی باشد، به درستی استفاده نشده است، اگر مجلس بتواند سیاستها و قوانین آرامشبخشی در حوزه اقتصاد وضع نماید و بستر فعالیتهای زیربنایی و مولد اقتصادی را که نیازمند کاهش ریسک، کاهش رانت و زیرساختهای مناسب است را فراهم کند شاهد جهش اقتصادی کشور در دوره آینده خواهیم بود. در حوزه سیاسی هم به نظرم، جامعه ما بیش از هرچیز به کاهش تنش و آرامش نیاز دارد. بیاعتمادی، کینه و تنفر گروهها وجریانات رقیب سیاسی باید نسبت به هم کاهش یابد و در این راستا هیچ جریانی نباید به دنبال حذف رقیب باشد. به نظر من، وجود همه گروههای سیاسی داخل نظام، حتی دلواپسان نیز در مجلس مفید است تا همه صداها در کنار هم وجود داشته باشد و بتوان مسائل سیاسی را با استفاده از ابزار سیاسی نه ابزارهای قضائی، امنیتی یا نافرمانی مدنی حل کرد.
آیا از سوی گروههای سیاسی با شما درباره سرلیستی صحبتی شده است؟
با توجه به فاصلهای که تا برگزاری انتخابات داریم، سخن گفتن درباره لیستها و سرلیستها زود است، و باید ابتدا آرایش سیاسی نیروهای حاضر در انتخابات روشن شود و بعد درباره لیستها و سرلیستها صحبت کرد. البته به نظر من مساله سرلیستی در انتخابات اهمیت چندانی ندارد که موجب اختلاف یک طیف سیاسی بشود، جریان اعتدال نیز هنوز فهرست مشخصی را تعیین نکرده است که سرلیست آن مشخص شده باشد. اما آنچه مدنظر آیتا… هاشمیرفسنجانی این است که این انتخابات به بهعنوان فرصتی برای افزایش وحدت و همگرایی، هم بین گروههای سیاسی وهم بین مردم ونظام دیده شود، بنابراین از هر موضوعی که شائبه اختلاف وتنشزایی دارد از جمله مساله اصرار بر سرلیستها پرهیز شود و طرفین مصالح کشور و جامعه را بر مصالح شخصی ترجیح دهند.
با توجه به عدم احراز صلاحیت شما برای انتخابات شوراها، چقدر احتمال میدهید برای انتخابات مجلس تایید صلاحیت شوید؟
عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات شوراهای دور گذشته، اولا توسط دولت قبل صورت گرفت و شورای نگهبان نقشی در انتخابات شوراها نداشت، بنابراین برای نخستینبار است که شورای نگهبان صلاحیت من را بررسی میکند. ثانیا موضوع مهم در انتخابات سال ۱۳۹۲، عدم تایید صلاحیت آیت ا… هاشمیرفسنجانی برای انتخابات ریاستجمهوری بود که به نوعی مساله حضور من هم به این موضوع گره خورد. البته من پس از عدم تایید صلاحیت توسط هیاتهای اجرایی به هیات نظارت که مرکب از پنج نماینده مجلس بود اعتراض کرده ودر جلسهای نیز به این موضوع رسیدگی شد، اما با وجود حسن نیت
رئیس مجلس و اکثریت هیات نظارت، فشار برخی دستگاههای دولتی موجب عقبنشینی یکی از اعضای هیات و عدم احراز صلاحیت بنده شد. اما در شرایط فعلی که آیتا… هاشمیرفسنجانی شخصا به عنوان کاندیدا برای مجلس خبرگان رهبری حضور دارند، حضور بنده حساسیتی را به وجود نمیآورد و میتواند در کنار هزاران کاندیدای دیگر تعریف شود.
در صورت عدم احراز صلاحیت، واکنش شما چگونه خواهد بود؟
این سوال شما، در درجه اول این ابهام را به وجود میآورد که چرا باید فرد میانه رویی مثل بنده تایید صلاحیت نشود؟ وقتی که سوابق مختلف اجرایی و سیاسی بنده مورد تایید وتقدیر مراکز مختلف نظارتی و بزرگان نظام قرار گرفته است و بنای من تعامل و اعتمادسازی است، آیا عدم تایید افرادی نظیر بنده، نمیتواند به حاکمیت تندروها منجر شود؟ طبیعتا افرادی که دارای تجربه سیاسی وپختگی هستند، دارای ملاحظات و عقلانیت بیشتری نسبت به نیروهای ناشناخته و کمسابقه هستند. تجربه مجلس ششم، نشان داد که حذف چهرههای سرشناس ودارای سابقه سیاسی، نمیتواند لزوما به تعدیل فضا منجر شود و شاهد بودیم بیش از ۱۰۰ نفر از نمایندگانی که به مقام معظم رهبری نامه سرگشاده نوشتند، قبل از نمایندگی فاقد سابقه قابل توجه سیاسی بودند. در شرایط امروز نیز اگر این اتفاق رخ دهد با توجه به ثبت نامهای صورت گرفته، در صورت حذف چهرههای شاخص نیروهای گمنامتر در لیستها قرار میگیرند که طبیعتا در صورت ورود به مجلس فضای تندتری را شکل خواهند داد. تجربه انتخابات
سال ۱۳۹۲ و عدم تایید صلاحیت آیتا… هاشمی نشان داد که با حذف چهره شاخص، رای این چهره به سبد رقیب نمیرود. اما درباره سوال شما باید بگویم همانطور که سوابق بنده نشان میدهد اهل ماجراجویی ودرگیری نیستم و تعامل وعقلانیت را به اقدامات هیجانی و لجبازی ترجیح میدهم و قطعا واکنش من در چارچوب قانون ومنطق خواهد بود.
کدام یک از مجالس ۹ دوره گذشته بعد از انقلاب اسلامی را نزدیکتر به مجلس مطلوب خود میدانید؟
در ۹ دوره گذشته، مجالس اول و دوم به دلیل تکثر نیروهای مختلف و صداهای مختلف وجه متمایزی داشت و نقش مجلس در اداره کشور برجسته بود، شاید بتوان مجلس پنجم را به جهت رقابتی بودن انتخابات و نزدیکی به جریان اعتدال حتی با وجود حضور اکثریت اصولگرایان میانه رو در کنار دولت اصلاحطلب، مجلس مطلوبی دانست، اما مجلس ششم بهدلیل تندروی اکثریت و مجالس هفتم تا نهم، بهدلیل عدم رقابتی بودن انتخابات میتوانستند بهتر از فرصت برای خدمت به کشور استفاده کنند .
از دیدگاه شما، مجلس دهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
به نظر من مجلس باید در درجه اول دارای حد نصاب بالایی از رای مردم داشته باشد، برای کسب این حد نصاب نیاز به رقابتی شدن انتخابات و حضور پرشور مردم وجود دارد، در درجه دوم مجلس مطلوب باید از یکسو دارای پویایی باشد و از سوی دیگر بهدور از افراط گرایی وتندروی، بنابراین گروههای مختلف سیاسی باید در کنار یکدیگر در مجلس حضور داشته باشند وهمه صداها در چارچوب نظام وقانون شنیده شود. ویژگی بعدی مجلس باید توجه به مسائل اصلی کشور و فاصله گرفتن از منازعات جناحی باشد، مساله مهم ما امروز، اشتغال، فقر و رکود است که میتوان از ظرفیت مجلس برای ایجاد رونق اقتصادی و حل معضلات کشور استفاده موثری نمود. اگر واقعا ما متوجه باشیم که در چه شرایطی بهسر میبریم، چه میزان منابع تجدید ناشدنی را به هدر میدهیم، چه تهدیداتی متوجه کشور است و دیگر کشورها با چه سرعتی در حال رشد هستند، اینگونه درگیر مسائل سیاسی و جناحی پیش پاافتاده نمیشویم. من وقتی انقلاب شد حدود ۱۷ سال داشتم، با خفقان و تجربهای که از نظام شاهنشاهی داشتم، احساس میکردم قرار است وارد یک مدینه فاضله بشویم، همه مردم همین احساس را داشتند، همه دوران کودکی ونوجوانی من در پشت دیوارهای زندان، ودر آرزوی اینکه بتوانم چند روزی در کنار پدرم باشد، سپری شد، ولی پدر همیشه تحت تعقیب بود و ما با تکیه به مادرم که با رشادت و شجاعت از پدرم حمایت میکرد و مسئولیت نگهداری چند فرزند خردسال را بهعهده داشت، تحمل میکردیم. وقتی ساواک پدر را دستگیر میکرد تا حدی شکنجه میشد که نمیتوانست روی پا بایستد، یکبار استخوان پایش را زیر شکنجه شکستند و وقتی بعد از ماهها به ملاقات رفتیم، ماموران ساواک و سربازان او را آوردند و روی صندلی نشاندند، نمیتوانست بایستد اما یک کلمه از شکنجه نگفت، من را که از دوری او مریض شده بودم وخواهرم فاطمه که دچار مریضی فلج اطفال شده بود را در آغوش گرفت، شرایط به گونهای شد که حتی ماموران ساواک گریه میکردند، با اینهمه پدر همیشه به ما امیدواری میداد و میگفت ما در حال مبارزه هستیم و روزی اسلام به قدرت میرسد وهمه بیعدالتیها تمام میشود، اما اوایل انقلاب به نگرانی از ناامنی وترس از ترورها گذشت، بعد از اینکه ما شاهد بودیم که پدرم را در وسط خانه با گلوله زدند و مادرم نزدیک بود برای نجات پدرم گلوله بخورد، عزیزترین دوستان پدرم مانند بهشتی، مطهری، باهنر و… را از دست دادیم و تعداد زیادی از دوستان در جبههها به شهادت رسیدند، تا امنیت برقرار شد، اما امروز چشمهایمان را به روی آن بستهایم وافراد مرتب برطبل خودخواهی، تخریب، کینهتوزی وانتقام میکوبند تا قدرت بیشتری به دست بیاورند و رقیب امروز که رفیق وهمرزم وهمسنگر دیروز آنها بوده را حذف کنند، در حالی که برسرشاخه نشسته و بن میبرند و چیزی که در این دعواها و درگیریها آسیب میبیند اصل انقلاب و اعتماد مردمی است که هنوز در انتظار تحقق وعده ما نشستهاند که «شد جمهوری اسلامی به پا، که هم دین دهد هم دنیا به ما» به نظرم مجلسی مطلوب است که با وجود اختلاف سلیقهها وچند صدایی، بوی برادری و وحدت از آن استشمام شود و افراد و گروهها در پی حذف و منکوب کردن رقیب خود نباشند.