رضا صادقیان
سفر معاون اول رییسجمهور به استان خوزستان در روزهای اخیر با پوشش گسترده رسانههای محلی و سراسری همراه بود. پس از سفر رییس مجلس شورای اسلامی در اواسط سال جاری، این دومین سفر یکی دیگر از مقامات ارشد کشوری به استان است. اما حاصل این بازدید و سرکشیهای میدانی چه چیزی را برای ساکنان خوزستان به همراه خواهد داشت؟
دردهای خوزستان با سر زدنهای هماهنگ و نا هماهنگ مسئولان درمان نخواهد شد. با افتتاح طرحهای سالهای گذشته، امروز و حتی کلنگزنی برای پروژههای جدید نیز. مشکلات خوزستان گویاست، حتی برای بسیاری از مسئولان سیاستگذار و اجرایی و طرحهای پژوهشی انجام شده از سوی مراکز مختلف مشخص است و این همه برای ساکنان آن قابل لمس و نیاز چندانی به سفرهای کوتاه و بلند مدت مسئولان ارشد و میانی نیست. بازدیدهایی که گاه در حد گزارشهای تصویری پر آب و تاب و سخنان شیرین و دلنشین ختم به خیر میشود، ولی در میدان واقعیت اتفاق چندانی رخ نمیدهد. گویا مصائب خوزستان به عنوان یک قاب با نمایی چشمنواز در چشم برخی مسئولان تجسم یافته است، شخصیتهای سیاسی که برای مدت زمانی کوتاه در این استان منزل میکنند، دشواریهای شهروندان را میشنوند و میروند! خوزستان میماند، ساکنان آن و مشکلاتی که رفع نشده است.
در سفر معاون اول رییس جمهور طرحی که طی سالهای متمادی از سوی چهرههای منطقهای و ملی به عنوان یک راهکار کلان و برای برون رفت از مشکلات روزمره شهروندان ساکن این استان مطرح بوده است، برای مرتبهای دیگر تکرار شده است. معاون اول رئیسجمهور با اشاره به پیشنهاد وزیر نفت در خصوص اختصاص درصدی از درآمد بودجه نفت به استان خوزستان گفته است: «پیشنهاد وزیر نفت به عنوان معین استان خوزستان قابل پیگیری و بررسی است و یک پیشنهاد خوب به شمار میرود.» احتمالا بیان همین سخنان برای چند روز چراغ امید را در دل شنوندگان و مردم استان خوزستان روشن و به دلیل نامشخص ماندن طرح و بایگانی شدن پیشنهاد برای همیشه خاموش خواهد شد!
مسئله و دشواره اساسی خوزستان به فهم مدیران ارشد از جایگاه بیبدلیل این استان ارتباط مستقیم داشته و دارد. گرفتاری خوزستان و زخمهای برجای مانده از دوران سخت و خانمان سوز جنگ تحمیلی، بر زمین ماندن طرحهای بازسازی مناطق جنگزده، بازگشت جنگ زدگان به شهرهایی مثل آبادان، خرمشهر، اروندکنار و…، حل نشدن بحران ریزگردها، نامطلوب بودن آب آشامیدنی، بیکاری، درآمد پایین شهروندان، مرتفع نشدن آبهای سطحی، گسترش مناطق حاشیه نشین، افزایش آمار تحصیل کردگان بیکار و… بخشی از گرفتاری ساکنان شهرهای استان خوزستان است. اما نگاه مسئولان امر به این همه دشواری در خوزستان به کسب درآمد از قبل فروش نفت و کسب سرمایه بیشتر خلاصه شده است. به عبارتی هر کدام از دولتها بیش از آنکه به فکر رفع دشواریهای بر زمین مانده خوزستان باشند، خوزستان را با درآمد حاصل از صادرات و فروش نفت شناختهاند. سرزمینی که بیش از پنجاه درصد از بودجه جاری کشور را تامین میکند و گویی تا زمانی که این سرمایه به بودجه کشور سرازیر میشود و خللی در تامین آن بوجود نیاید این نگاه تغییر نخواهد کرد. چنانچه در موضوع خوزستان نگرش مسئولان به سرمایههای جاری و کسب درآمد کلان از این استان تغییر کند، بیشک شاهد تغییراتی در حوزههای مختلف خواهیم بود، در غیر اینصورت خوزستان همچنان با همین مشکلات دست و پنجه نرم خواهد کرد!
سفر معاون اول رییسجمهور به استان خوزستان در روزهای اخیر با پوشش گسترده رسانههای محلی و سراسری همراه بود. پس از سفر رییس مجلس شورای اسلامی در اواسط سال جاری، این دومین سفر یکی دیگر از مقامات ارشد کشوری به استان است. اما حاصل این بازدید و سرکشیهای میدانی چه چیزی را برای ساکنان خوزستان به همراه خواهد داشت؟
دردهای خوزستان با سر زدنهای هماهنگ و نا هماهنگ مسئولان درمان نخواهد شد. با افتتاح طرحهای سالهای گذشته، امروز و حتی کلنگزنی برای پروژههای جدید نیز. مشکلات خوزستان گویاست، حتی برای بسیاری از مسئولان سیاستگذار و اجرایی و طرحهای پژوهشی انجام شده از سوی مراکز مختلف مشخص است و این همه برای ساکنان آن قابل لمس و نیاز چندانی به سفرهای کوتاه و بلند مدت مسئولان ارشد و میانی نیست. بازدیدهایی که گاه در حد گزارشهای تصویری پر آب و تاب و سخنان شیرین و دلنشین ختم به خیر میشود، ولی در میدان واقعیت اتفاق چندانی رخ نمیدهد. گویا مصائب خوزستان به عنوان یک قاب با نمایی چشمنواز در چشم برخی مسئولان تجسم یافته است، شخصیتهای سیاسی که برای مدت زمانی کوتاه در این استان منزل میکنند، دشواریهای شهروندان را میشنوند و میروند! خوزستان میماند، ساکنان آن و مشکلاتی که رفع نشده است.
در سفر معاون اول رییس جمهور طرحی که طی سالهای متمادی از سوی چهرههای منطقهای و ملی به عنوان یک راهکار کلان و برای برون رفت از مشکلات روزمره شهروندان ساکن این استان مطرح بوده است، برای مرتبهای دیگر تکرار شده است. معاون اول رئیسجمهور با اشاره به پیشنهاد وزیر نفت در خصوص اختصاص درصدی از درآمد بودجه نفت به استان خوزستان گفته است: «پیشنهاد وزیر نفت به عنوان معین استان خوزستان قابل پیگیری و بررسی است و یک پیشنهاد خوب به شمار میرود.» احتمالا بیان همین سخنان برای چند روز چراغ امید را در دل شنوندگان و مردم استان خوزستان روشن و به دلیل نامشخص ماندن طرح و بایگانی شدن پیشنهاد برای همیشه خاموش خواهد شد!
مسئله و دشواره اساسی خوزستان به فهم مدیران ارشد از جایگاه بیبدلیل این استان ارتباط مستقیم داشته و دارد. گرفتاری خوزستان و زخمهای برجای مانده از دوران سخت و خانمان سوز جنگ تحمیلی، بر زمین ماندن طرحهای بازسازی مناطق جنگزده، بازگشت جنگ زدگان به شهرهایی مثل آبادان، خرمشهر، اروندکنار و…، حل نشدن بحران ریزگردها، نامطلوب بودن آب آشامیدنی، بیکاری، درآمد پایین شهروندان، مرتفع نشدن آبهای سطحی، گسترش مناطق حاشیه نشین، افزایش آمار تحصیل کردگان بیکار و… بخشی از گرفتاری ساکنان شهرهای استان خوزستان است. اما نگاه مسئولان امر به این همه دشواری در خوزستان به کسب درآمد از قبل فروش نفت و کسب سرمایه بیشتر خلاصه شده است. به عبارتی هر کدام از دولتها بیش از آنکه به فکر رفع دشواریهای بر زمین مانده خوزستان باشند، خوزستان را با درآمد حاصل از صادرات و فروش نفت شناختهاند. سرزمینی که بیش از پنجاه درصد از بودجه جاری کشور را تامین میکند و گویی تا زمانی که این سرمایه به بودجه کشور سرازیر میشود و خللی در تامین آن بوجود نیاید این نگاه تغییر نخواهد کرد. چنانچه در موضوع خوزستان نگرش مسئولان به سرمایههای جاری و کسب درآمد کلان از این استان تغییر کند، بیشک شاهد تغییراتی در حوزههای مختلف خواهیم بود، در غیر اینصورت خوزستان همچنان با همین مشکلات دست و پنجه نرم خواهد کرد!