در روزهای گذشته یکی از رسانههای نزدیک به جبهه پایداری دو مطلب روی خروجی خود برد. در یکی از این مطالب از گاف تاسفبار و غیراخلاقی شهرداری تهران انتقاد کرده بود و نویسنده گزارش معتقد بود شعارهای مقابله با ایدز موجب عادیسازی فحشا میشود. در مطلبی دیگر نیز برای احمد توکلی خط و نشان کشیده شده و از او خواسته تا مسیری که باهنر انتخاب کرده را در پیش بگیرد و از انتخابات انصراف دهد.
قلم، این هجمهها با ادبیاتی مشابه در دیگر رسانهها و تریبونهای اصولگرایان نیز تکرار میشود چنانچه یک پایگاه اینترنتی در تحلیل خود نوشته است؛ اینکه صرفا با چنین اظهارنظرهای ناشیانه و دور از فهم و بصیرت، آقای توکلی را خارج از جریان اصولگرایی بدانیم، بیانصافی است اما هر عقل سلیمی با اندک تاملی روی برخی رفتارها و گفتارهای سالهای اخیر توکلی، خودبهخود به این نتیجه میرسد که او را در درجههای پایین اصولگرایی قرار دهد که حتی فاصله زیادی پایینتر از سطح بصیرت و دغدغهمندی عوام جامعه است.
همزمان با این مواضع یکی از شخصیتهای تاثیرگذار جریان اصولگرا نیز بار دیگر تاکید و تهدید میکند که در انتخابات از علی لاریجانی حمایت نخواهند کرد و رئیس مجلس جایی در لیستهای اصولگرایی ندارد.
در زمان طولانی رهبری تیم هستهای ایران توسط اصولگرایان، شاید پیشرفتی حاصل نشد و قطعنامههای فراوانی علیه ایران به تصویب رسید، اما اصولگرایان را با یکی از روشهای مذاکره آشنا کرد. سیاست چماق و هویج!
در روزهای گذشته و همزمان با تشکیل شورای ائتلاف اصولگرایان با محوریت جریانهای نزدیک به جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران، برخی بزرگان اصولگرا زبان به انتقاد گشودند و از ضعفهای این ائتلاف سخن گفتند.
احمد توکلی یکی از افرادی بود که گفته بود «به نظر من پاشنه آشیل ائتلاف اصولگرایان، جبهه پایداری است که میتواند شب آخر لیستی را بدهد که تعدادی را حذف کند و افراد خودش را اضافه کند و در نتیجه برخی رای نیاورند و رای آنها شکسته شود. این اقدامی است که در مجلس قبلی انجام دادند.»
به جز توکلی، جمعی دیگر از بزرگان اصولگرا نیز در هفتههای گذشته مواضع مشابهی را مطرح کردند. از جمله لاریجانی که خود را نامزد مستقل انتخابات معرفی کرد و ناطق نوری که تاکید کرد حامی هیچ جریانی نیست و مصباحی مقدم که مثل توکلی موضعی انتقادی نسبت به مدیریت تندروها در ائتلاف اصولگرایان داشت.
با این وجود اصولگرایان دربرابر این رفتارها، واکنشی دوگانه نشانه میدهند. از یکسو رسانههای اصلی جریان اصولگرا (بخش خبری بیست و سی صدا و سیما، فارس، مهر) اصرار بر این دارند که همه بزرگان اصولگرا که در این ائتلاف حضور دارند نقش اصلی و محوری به آنها داده شده است و از سویی دیگر رسانههای درجه دو، منتقدین را با ادبیات خاص دولت نهم و دهم نوازش میکنند.
تندروهای اصولگرا خوب میدانند که شهردار ماندن قالیباف به مویی وابسته است و این مو توسط دو سه نماینده این طیف در شورای شهر تهران حفظ شده است. آشکار و پنهان، به دنبال نقاط ضعف دیگر اصولگرایان نیز هستند تا عبای وحدت را بر سر آنان بکشند. ائتلافی که گرچه شکننده نیست اما جمعیت زیادی از اصولگرایان را در میان خود قرار نخواهد داد. /ایلنا