جامعه و فضای مجازی
درباره روابط میان جامعه و فضای مجازی از دوگونه مسائل می توان سخن به میان آورد:نخست،آن هایی که شامل گرفتاری های خرد و کلانی می شوند که در هر جامعه ا ی وجود دارد با راه حل یابی می توان برآن فائف آمد و دیگری مسائل مربوط به جامعه مجازی که ناظر بر اقتضائات و روابط و ویژگی هایی است که در جهان مجازی حکم فرماست.
مفهوم جامعه مجازی را نخستین بار در ۱۹۶۸ رابرت تیلر و لیکلایدر در مقاله ای با عنوان «رایانه به مثابه یک دستگاه ارتباطی»پیشنهاد داده اند.آن ها پیش بینی کردند که بزودی انسان ها می توانند از طریق ماشین ها ،روابط چهره به چهره برقرار کنند و این نکته خیلی زود محقق شد.
جامعه مجازی به کدام نوع نزدیک تر است:مملو از روابط عاطفی میان کاربران و ارتباط شکل گرفته درون خانوادگی یا تحت سیطره قدرت و روابط تهی از احساسات و ماشینی؟از منظر دورکیم نظریه پرداز کلاسیک جامعه شناسی جامعه مکانیکی مبتنی بر حداقل تفاوت فردی و حداکثر همانندی استوار است.افراد در آن احساسات واحدی دارند،انسجام و همگرایی آن ها بالاست و خطاکار بواسطه وجدان جمعی مجازات می شود؛اما در مقابل جامعه ارگانیکی به تفاوت ها بها می دهد و متکی بر تقسیم کار است،فردگرایی در نهایت خود قرار دارد مجازات ها از طریق قوانین و قواعد اعمال می شود.
حالا جامعه شبکه محور و کاربران شبکه شده آن شبیه کدام جامعه دورکیمی هستند؟
گرفتاری توضیح دادن نظری جامعه مجازی با گفتن عباراتی همچون بی مرز شدن،تمرکز زدایی و… نمی توان به بحث جامعه مجازی وضوح چندانی بخشید.با این همه دست کم در دو حوزه می شود جامعه مجازی را بررسی و ارزیابی نمود:نخست،از زاویه نظم اجتماعی و دومی چگونگی پیشگیری و مقابله با اختلال های احتمالی.
جامعه مجازی بسیار سیال است و چارچوب های نظری آن از جامعه مکانیکی تا جامعه ارگانیکی دورکیمی در رفت و برگشت است! و شامل مسائل هویتی،شناختی_ادراکی،زنان،خانواده،حقوقی و آموزش می شوند و اینکه ابتدا بایستی جایگاه اینگونه مسائل را در جامعه زیست مجازی مشخص نمود و در آخر مشخص خواهد شد جامعه مجازی آیا مکانیکی است یا ارگانیکی و یا تلفیقی از این دو؟
جامعه مجازی بی تردید روابط انسانی را آسان کرده و وسایلی به مانند تلفن برای آدمی فراهم آورده،اما این تسهیلگری اختلالات وسیعی در روابط انسانی ایجاد نموده است. در گذشته محوری ترین عنصر فهم هویتی بوده و امروز به سبب فناوری های ارتباطی نقش اساسی خود را از دست داده است.به بیان آنتونی گیدنز فرد دچار از جاکندگی می شود.مسئله هویت،موضوع عصر مدرن است که در آن فرد،دایره مدار هستی شده و هرچه این دایره را تثبیت کند،بیشتر با مسئله هویت درگیر می شود.وقتی کاربر نداند که کیست و از کجا آمده،اکنون کجاست و به کجا خواهد رفت ،در مدار بسته ای گرفتار می ماند،این روال،روان و جان او را خواهد آزرد و ویژگی های روانشناختی او را دچار اختلال خواهد کرد.کاهش احساسات بدلیل فقدان روابط مستقیم و عبوز از فرهنگ شفاهی و حرکت به سمت متن گرایی و تصویر گرایی،فرامکانی بودن و رها شدن از موقعیت واقعی-فیزیکی.به بیان دیگر دچار پاره ای دیوانگی خواهد شد که البته در جوانان به دلیل کم تجربگی،داشتن روحیاتی همچون استقلال طلبی،شکوفایی سریع غرایز و احساسات، غرور و اشتیاق به کسب یافته ه های جدید، شرایط آماده ای را برای قرار گرفتن در زمینه ای بحرانی دارد و هویت دینی،قومی،خانوادگی و شخصی ضعیف خواهد شد.
فضای مجازی،نه جسم دارند،نه چهره و نه تاریخ و اینجا جایی است که نه صدایی است،نه حرکتی و نه ایما و اشاره ای،فقط کلمات هستند که رابطه را شکل می دهند.افزوده شدن امکانات سمعی و بصری عمدتا مشکلات بیان شده را رفع نکرده؛چرا که در بیشتر موارد دروازه ورود به فضای مجازی،همچنان متن است که به عنوان نخستین جرقه های برخورد ارتباطی روی صفحه نمایشگر کاربران نمایان می شود.
کاربر هویت های کاذب را تجربه می کند که هیچ کدام متعلق به خود او نیست(فیسبوک در خرداد ۹۳ اعلام کرده بود، که بیش از ۸۳ میلیون کاربر،دارای مشخصات (پروفایل هایی) جعلی هستند.با توجه به این اطلاعات حدود ۱۰ درصد کاربران،واقعی نیستند.البته در پیام رسان های تحت گوشی تلفن همراه که متکی بر یک شماره است تا حدی این مشکل برطرف شده(جز تلگرام).در تلگرام کاربر هویتی را معرفی می کند که پایدار نیست و حتی هویت های دوره ای و چند هویتی را تجربه می کنند.چند سطحی شدن هویت از هم پاشیدگی روانی را در جامعه با زیست واقعی را در پی خواهد داشت و در صورت تشدید شدن کاربر را به سمت انزوای درونی سوق می دهند.
در پایان شایان ذکر است، میان نوع استفاده از فضای مجازی،انگیزه و هدف استفاده ،واقعی تلقی کردن محتوای پایگاه های اینترنتی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی کاربران با هویت رابطه معنا داری دارد.
سیدمحمداژیراک