افزایش تنش در روابط ایران و عربستان اگرچه در سالهای گذشته آتش آن فراهم شده بود؛ به سختی انتظار میرفت یکباره و ظرف چند روز تا این اندازه تند شود که به قطع تمام روابط دوطرف بینجامد. در نیمقرن گذشته رقابتهای پرچالش میان سه قدرت اصلی ایستاده بر فراز خلیج فارس پراهمیت برای بیشینهسازی سهم خود از منابع این منطقه یعنی ایران، عراق و عربستان سعودی در کنار قدرتهای توازنبخش بینالمللی تعیینکننده منطق تحولات ژئوپولتیک و سیاسی بوده است. در دو دهه اخیر، یکی از شرکای این منازعه قدرت ناچار از صحنه خارج شده است؛ اما رقابت همچنان ادامه دارد و برای رسیدن به برتری نهایی حتی شفافتر شده است.
درواقع این منازعه که تا تحولات سال ۱۹۹۰ تقسیم بر سه میشد، اکنون میان دو کشور ایران و عربستان در جریان است.
اما ایران که در چند سال اخیر زیر فشار تحریم و انزوا گرفتار شده بود، اینک در مرحله خروج موثر از آن شرایط نامطلوب و بازگشت قدرتمندانه به عرصه بازی قرار دارد و درواقع همین امر را باید علت اصلی و ناگفته بیتابی و خشم سعودیها در این مرحله دانست.
بنابراین اگرچه ظاهر این مجادله بر سر شهادت شیخنمر صورت گرفت، اما مرور اقدامات عربستان در یکماه اخیر، از شکلدهی ائتلاف ضدتروریسم بدون ایران، بیانیه هفته گذشته وزرای عربی تا قطع روابط چند کشور حکایت از یک پروژه اندیشیدهشده دارد. دور از تصور است که کشورهای عربی ظرف ۲۴ ساعت تا این اندازه متحد و یکپارچه در کنار عربستان وارد تنش با ایران شوند، کاری که طی پنج دهه اخیر جز یک مورد در مقابل اسرائیل از پس آن برنیامدهاند. از همین رو به نظر میرسد علت اصلی این بحران و زمان وقوع آن نزدیک شدن به آغاز اجرای برجام و پیامدهای برهمزننده توازن قوای منطقهای و لغو تحریمهای بینالمللی است که حالا نفس آن به شماره افتاده است. عربستان در کنار اسرائیل که تمام تلاش خود را برای عدم شکلگیری توافق انجام داد حالا در آستانه اجرای برجام، یک پروژه بزرگ برای تخریب این تحول بنیادین تدارک دیده است.
این بازی اما یک سر دیگر هم دارد؛ متحدانی ناگفته در تهران. به نظر میرسد اینجا نیز بخشی از تندروهایی که به سفارت عربستان حمله کردند بیش از عصبانیت از اعدام شیخنمر،از توافق برجام خشمگین بودند. بدون شک حمله به سفارت عربستان با هر استدلالی که صورت گرفته باشد، هزینهای گزاف بر نظام و دولت وارد کرد. بخشی از این تندروها در این دو سال همه کوشش خود را برای شکل نگرفتن توافق هستهای انجام داده بودند، اما بهدلیل حمایت قاطعانه مردم و مقام معظم رهبری از دولت، اشکریزان شاهد تصویب و آغاز فرآیند اجرای آن شدند.
در نتیجه حالا در حالتی خوشبینانه با افتادن در دام عربستان و متحدان منطقهایاش دست به چنین عملیات کوری زدند و آسیبی جدی را متوجه منافع ملی کردند. اگر بتوان گفت آنها دغدغه منافع ملی را دارند که باورش سخت دشوار است، زیرا کوکتل مولوتوفهایی که به سمت سفارت عربستان پرتاب شد پیش از شعلهور کردن ساختمان سفارت که حفاظت از آن برعهده کشور میزبان است، به حیثیت و آبروی نظام و ملت ایران صدمه زد. با این حال توافق هستهای برخلاف تمام کارشکنیها و اقدامات این دو طرف، استوار راه خودش را میرود و تا اینجا هم نتایج خود را در سطح رقابتهای منطقهای نشان داده است. حضور ایران در مذاکرات صلح سوریه و مرور مواضع نسبتا بیطرفانه و متعادل اروپا و بهویژه آمریکا در چند روز اخیر نشان میدهد وزنه سنگین آمریکا و غرب برخلاف سه دهه گذشته، اینک دیگر یکطرفه در کفه اعراب نیست، تداوم این روند و هرچه بیطرفتر شدن آمریکا در مجادلات منطقهای، توازن قوا در خاورمیانه را به شکلی بنیادین دگرگون خواهد کرد. البته این امر مستلزم پذیرفتن الزامات توافق توسط ایران و پرهیز از درافتادن در دام عربستان، اسرائیل و تندروهای ایالات متحده است.
نباید فراموش کرد عربستان روابط نزدیک و لابی قدرتمندی میان جمهوریخواهان دارد و در صورت پیروزی آنها در انتخابات، شانس بیشتری برای تخریب این روند خواهد داشت؛ اما خویشتنداری و پایبندی دقیق ایران به توافق و گسترش مناسبات سیاسی، بهویژه اقتصادی با غرب میتواند به میزان قابل توجهی این تلاشها را خنثی کرده و به تقویت قدرت اقتصادی و سیاسی کشور در منطقه و رفاه مردم در داخل بینجامد.
آنچه دو طرف نمىگویند
یادداشت/ محمدجواد حقشناس – فعال سیاسی
قلم | qalamna.ir :
هشتگ: اصلاح طلبان, اصولگرایان, حق شناس