در پروندههای مربوط به طلاق زوجین، ممکن است خانمها راهکارهایی ارائه دهند که برای طرفین درگیر، دلنشینتر باشد و مورد پذیرش آنان نیز قرار گیرد.
هر نوع پوشش و هر گونه رفتار، کردار و گفتاری نیز زیبنده یک قاضی نیست. بنابراین، قضات محدودیتهایی دارند. البته این موضوع فقط مختص خانمهای قاضی نیست.
ما برای خرید به فروشگاههای شهر میرویم، ولی به صورتی که خیلی شناخته نشویم.
به مردم نیز توصیه میکنم مشکلات حقوقی خود را به اهل آن ــ یعنی وکلای دادگستری ــ بسپارند.
در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی، تعداد قضات زن در ایران حدود سی نفر بود، ولی اکنون بیش از هزار قاضی خانم در کشور فعالیت دارند.
در شغل ما، بهخصوص در دادگاه خانواده، هر پروندهای که منجر به سازش شود خاطرهای شیرین است.
خاطره بد هم زمانی است که باید فرزندی را از مادر یا پدر جدا کنیم و به طرف مقابل بدهیم.
برخی آقایان برای کسب رضایت همسرشان به طلاق توافقی، مبادرت به آزار و اذیت او میکردند تا همسرشان راضی به طلاق شود.
چند سالی است که به حضور خانمها در محاکم عادت کردهایم، خانمهایی که دادیار، مستشار یا رئیس مجتمع هستند و بهخوبی نیز از عهده وظایف خود برمیآیند ولی کمتر احکام قضایی صادر میکنند. حال باید دید طی سالهای اخیر که خانمها حضور پررنگتری در محاکم دادگستری داشتهاند، این حضور چه بازتابهایی در فضای محاکم کشور داشته است، وضعیت دادگاهها به چه صورت است. مهیندخت داوودی، معاون قضایی رئیس کل دادگستری تهران و سرپرست اجرای احکام مجتمع قضایی خانواده ونک، درباره جایگاه خانمهای قاضی و عملکرد آنها در سالهای گذشته سخن گفت.
بسیاری معتقدند قضاوت از دشوارترین شغلهاست. شما با این دیدگاه موافقید؟
اصولاً شغل قضاوت کار آسانی نیست زیرا قاضی باید میان افرادی داوری کند که درباره کاری که انجام دادهاند، عالم هستند. علم و اطلاع قاضی نیز همان دلایلی است که ارائه میشود. بنابراین، قضاوت در هر زمینهای سخت است.
آیا این کار برای خانمها دشوارتر است؟
به لحاظ طبع ظریف و حساس خانمها، شاید برخی موضوعات در این شغل روح آنها را آزرده کند. با این حال، به دلیل آموزشهایی که خانمها در این زمینه دیدهاند، گرچه باز هم ممکن است بعضی مواقع دچار تأثر درونی شوند اما این تأثر در تصمیم و قضاوت آنها تأثیری ندارد. به نظر من، این طبع ظریف و حساس خانمها، مثلاً ارتباط با کودکان، شاید باعث شود که تصمیمات ملایمتری اتخاذ کنند که به سود فرد باشد. همچنین در پروندههای مربوط به طلاق زوجین، ممکن است خانمها راهکارهایی ارائه دهند که برای طرفین درگیر، دلنشینتر باشد و مورد پذیرش آنان نیز قرار گیرد.
قضاوت بر سبک زندگی شما تأثیر داشته است؟ اصلا زندگی یک قاضی با مردم دیگر متفاوت است؟
بله، تأثیرگذار بوده و زندگی ما قضات بسیار متفاوت است. یک قاضی از آزادیهایی که اقشار دیگر جامعه از آنها برخوردارند، بیبهره است. برای مثال، قضات نمیتوانند با هر کسی معاشرت کنند یا در هر محفل یا مجلسی حضور یابند. هر نوع پوشش و هر گونه رفتار، کردار و گفتاری نیز زیبنده یک قاضی نیست. بنابراین، قضات محدودیتهایی دارند. البته این موضوع فقط مختص خانمهای قاضی نیست، بلکه در مورد آقایان هم صادق است، گرچه احتمالاً خانمها محدودیتهای بیشتری دارند. به هر حال، نوعی محرومیت و ممنوعیت از بعضی فعالیتها برای قضات وجود دارد، اما سختی آن را فقط دیگران احساس میکنند و خانمها و آقایان قاضی کمتر به این موارد توجه دارند، زیرا قضات واقعیت شغل خود را پذیرفتهاند.
آیا قضات میتوانند بهراحتی به کارهای معمولی زندگی خود برسند؟
بله، حتماً میتوانند. مثلاً قضات هم مانند دیگر افراد جامعه به مهمانی میروند و با افراد مختلف معاشرت میکنند، ولی باید دامنه معاشرت خود را محدود کنند، زیرا اگر این دامنه گسترده باشد، شاید همان افراد به نوعی با ما سروکار پیدا کنند. همچنین، ما برای خرید به فروشگاههای شهر میرویم ولی به صورتی که خیلی شناخته نشویم. البته این محدودیتها در شهر بزرگی مانند تهران کمتر است زیرا در تهران دسترسی به مراکز خرید بزرگ وجود دارد ولی در شهرستانها، به دلیل کوچک بودن شهر و اینکه افراد همدیگر را بیشتر میشناسند، این شغل سختتر و ممکن است برای قاضی محدودیت بیشتری ایجاد شود.
چه مقدار خود را ملزم به رعایت قانون میدانید؟
من شخصا همیشه این کلام حضرت علی(ع) را در ذهن دارم که فرمودند: «پشت سر قانون راه برو تا جلوی قاضی نایستی.» ما قضات به دلیل اینکه تبعات روبهروی قاضی ایستادن را میدانیم، اتفاقادر روابط خود، از افراد عادی محتاطتریم. برای مثال، در قراردادها، خریدوفروش و امور حقوقی دیگر، همواره از قوانین تبعیت میکنیم.
در صورت بروز مشکل حقوقی به وکیل مراجعه میکنید؟
من تاکنون پرونده حقوقی نداشتهام، ولی حتماً در صورت بروز مشکل حقوقی، به وکیل مراجعه میکنم. اصولاً به مردم نیز توصیه میکنم مشکلات حقوقی خود را به اهل آن ــ یعنی وکلای دادگستری ــ بسپارند، زیرا وکیل تابع نظامهایی است و باید به کانون وکلا پاسخگو باشد. البته این نکته قابل ذکر است که نباید فقط در صورت بروز مشکل حقوقی به وکیل مراجعه کنیم، بلکه قبل از هر اقدام قانونی (خریدوفروش، معاملات، قراردادها و…) باید وکیل را در جریان قرار دهیم و از او مشورت بگیریم. در بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا، هنگام عقد قرارداد یا انجام معامله، باید وکیل حضور داشته باشد. در آن کشورها، حتی برای اجاره منزل یا مغازه نیز طرفین به وکلای خود مراجعه و وکلا با هم قرارداد منعقد میکنند. قطعاً دو وکیل به دلیل اطلاعات حقوقیشان نمیتوانند سر یکدیگر کلاه بگذارند! بنابراین، اگر مردم ما عادت کنند قبل از هر اقدام حقوقی، نظر یک وکیل را جویا شوند، هم تعداد مراجعات به دادگاهها کمتر میشود و هم جایی برای دعوا نمیماند.
نگاه قضات مرد در مورد قضات خانم چیست؟
در این زمینه باید با انصاف و به دور از تعصب بحث شود، اما در مجموعهای که ما فعالیت میکنیم، به دلیل اینکه خانمها خوب استدلال میکنند و نظریات حقوقی خوبی ارائه میدهند، مشکلی با قضاوت خانمها ندارند. واقعاً همکاران خانم ما شایسته هستند و بهراحتی میتوانند یک دادگاه را اداره کنند.
آیا مراجع تصمیمگیر کشور و جامعه تمایلی برای قضاوت خانمها دارند؟
فکر میکنم در بیشتر دادگاهها، همکاران ما تمایل دارند مشاور خانم در دادگاه حضور داشته باشد. مثلاً در دادگاه خانواده، همکاران آقا گلایه دارند که چرا در برخی شعب، مشاور خانم حضور ندارد. دلیل این موضوع این است که مشاوران خانم کمک بسیار خوبی برای آنها هستند.
اصولاً مردم ما باید بدانند که خانم قاضی هم میتواند تصمیم بگیرد و هم قضاوت کند. بهتر است بدانیم که خانمها از سال ۱۳۴۶ وارد کارآموزی قضایی و قضاوت شدند. در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی، تعداد قضات زن در ایران حدود ۳۰ نفر بود، ولی اکنون بیش از هزار قاضی خانم در کشور فعالیت دارند که بیشتر در مقام دادیار، مستشار تجدیدنظر یا دیوان عدالت اداری، معاون مجتمع یا معاون رئیس کل و مشاوران دادگاه خانواده مشغول به خدمت هستند. به همین دلیل است که مراجعان دادگاه به حضور خانمها عادت کردهاند و از حضور خانمها رضایت دارند.
گفتید که ظرافت و لطافت طبع خانمهای قاضی گاهی به سود جریان دادرسی است، مخصوصا در پروندههایی چون طلاق. اما عدهای نیز معتقدند که خانمها به دلیل لطافت روحی، بهتر است قضاوت نکنند. نظر شما
در این باره چیست؟
آقایان هم از این رقت قلب برخوردارند. اصولا انسانها دارای همه احساسات و عواطف عالیه هستند. وقتی انسان ناراحتی همنوع خود را میبیند، نمیتواند بیتوجه باشد و این ویژگی هم در خانمها و هم در آقایان وجود دارد. بنابراین، این یک ایراد نیست بلکه یک ویژگی انسانی است که در همه انسانها وجود دارد. با این حال، همانطور که گفتم، آموزشهایی که خانمهای قاضی میبینند، مانع از تأثیرگذاری احساسات آنها بر روند دادرسی میشود.
نگاه خانواده و فرزندانتان به شغل شما چگونه است؟ آیا همسر شما با شغل شما موافق است؟
اگر همسرم رضایت نداشت، نمیتوانستم در همه این سالها و تاکنون خدمت قضایی انجام دهم. نه تنها همسرم با شغل من موافق است، بلکه همواره همراه و یار من در کارهای منزل بوده. ایشان همچنین سعی میکند آرامش مرا فراهم کند تا با آسودگی بیشتر به شغلم برسم. فرزندانم نیز تابع قانون و مقررات هستند.
دخترانتان راه شما را ادامه ندادند؟
همه فرزندانم تحصیلات عالیه دارند، اما هیچکدام به قضاوت گرایشی ندارند. سه دختر دارم که یکی پزشک، دیگری دندانپزشک و سومی مهندس کامپیوتر است.
احساس درونیتان به کسوت قضاوت چیست؟
هر کاری سختی خودش را دارد و هیچ شغلی مطلقاً آسان نیست. حتماً شغل قضاوت هم مشکلات خاص خودش را دارد. شغل قضاوت به دلیل مسئولیت تصمیمگیری قاضی، بسیار سخت است، زیرا وجدان قاضی همیشه درگیر این مسئله است که تصمیم درست گرفته یا نه.
پس از این سالها که به قضاوت مشغولید، حتما خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از این شغل دارید. بعضی از آنها را با خوانندگان ما در میان میگذارید؟
در شغل ما، بهخصوص در دادگاه خانواده، هر پروندهای که منجر به سازش شود خاطرهای شیرین است. در موردی، مردی بعد از جدا شدن از همسرش، اجازه دیدار فرزندان را به مادرشان نمیداد و ادعا میکرد بچهها تمایلی به دیدار مادر خود ندارند. این در حالی بود که دادگاه اجازه ملاقات مادر با فرزندان را صادر کرده بود. مادر نیز هر روز گریان به ما مراجعه میکرد و تقاضای دیدار فرزندانش را داشت. در نتیجه، پدر و فرزندان را به دادگاه دعوت کردیم. پدر مصرانه ادعا داشت که خود بچهها تمایلی به دیدار مادر ندارند. من هم طی صحبت با پدر گفتم که خود بچهها باید چنین چیزی را بگویند. البته پدر نیز بچهها را توجیه کرده بود! به هر ترتیب، توانستیم با ترفندی بچهها را برای ۲۴ ساعت به مادر تحویل دهیم. بعد از این ملاقات، بچهها آنقدر شاد بودند که یکی از آنها برایم یک نقاشی کشید. از آن به بعد، ملاقات مادر با فرزندان برقرار شد.
خاطره بد هم زمانی است که باید فرزندی را از مادر یا پدری جدا کنیم و به طرف مقابل بدهیم. این اتفاق بسیار ناراحتکننده است. همچنین وقتی میبینیم زن و مردی با هزاران آرزو، زندگی مشترک را آغاز کردهاند اما بعد از سالها کاخ آرزوهایشان فرو میریزد و تصمیم به جدایی میگیرند بسیار متأثر و متأسف میشویم. در این حالت، معمولاً خانمها بیشتر صدمه میبینند.
برای طلاق، بیشتر خانمها به دادگاه مراجعه میکنند یا آقایان؟
سالهای گذشته، وقتی قوانین حقوق کمتری برای خانمها در نظر گرفته بود، آقایان بهراحتی اقدام به طلاق همسرانشان میکردند و تعدادشان نیز بیشتر بود. با تغییر قوانین، وقتی مردان متوجه شدند که مهریه به روز محاسبه میشود، یا اگر مرد همسرش را بدون بهانه طلاق دهد، نصف داراییاش به او تعلق میگیرد، بهتدریج دادخواستهای آقایان کمتر شد. اما متأسفانه مسیر آزار و اذیت زنان باز شد. در واقع، برخی آقایان برای کسب رضایت همسرشان به طلاق توافقی، مبادرت به آزار و اذیت او میکردند تا همسرشان راضی به طلاق شود. اکنون آمار طلاق توافقی بیشتر است و این کار معمولا با بذل حق و حقوق زنان همراه است.
نفیسه صباغی – قانون