یک جوک قدیمی هست که میگوید: بهترین مکان برای پنهان کردن جسد یک مرده، صفحه دوم گوگل است؛ چون تعداد بسیار کمی از کاربران از لینکهای صفحه اول نتایج جستوجو میگذرند و به صفحه دوم میروند.
همین وضعیت درباره صفحه دوم صفحه خانه موبایل هوشمند هم وجود دارد. امروزه بهطور متوسط هر کاربر موبایل ۹۰ اپلیکیشن روی گوشی خودش دارد؛ اما تنها از ۹ تای آنها در طول روز استفاده میکند. بسیاری از این اپلیکیشنها دانلود شده، یک بار استفاده میشوند و بعد از یاد میروند.
ازآنجاکه روی صفحه نمایش یک گوشی آیفون تنها ۲۸ اپلیکیشن میتوانند قرار بگیرند و کاربران در طول هر روز صدها بار قفل گوشی خود را باز میکنند و طبیعتا به صفحه خانه منتقل میشوند، الگوی قرارگیری اپلیکیشنها روی صفحات خانه گوشی موبایل میتواند اهمیت بسیار زیادی داشته باشد.
این اهمیت آنقدر است که میتواند سرنوشت یک اپلیکیشن را بین موفقیت و سقوط در ورطه بیربطی و فراموش و در نهایت شکست، تعیین کند.
با این همه، اما در اغلب کشورهای جهان این موضوع چندان اهمیتی ندارد. در سالهای اخیر ظهور موبایلهای ارزانقیمت با ظرفیت ذخیرهسازی کمتر در چین، تعداد اپلیکیشنهای نصبشده روی گوشیهای موبایل را تحتتاثیر قرار داد.
این روند به حاکمیت گروهی از اپلیکیشنها منجر شد که «سوپراپ» نام دارند و میتوانند امکانات و خدمات مختلف را در اختیار کاربرانشان قرار بدهند، بدون آنکه لازم باشد این کاربران بین چند اپلیکیشن در رفت و آمد باشند. اگر بتوانیم توسعه یک اپلیکیشن موفق را با مالکیت یک فروشگاه مقایسه کنیم، داشتن یک سوپراپ بیشتر شبیه به ادارهکل یک خیابان است.
مثال خوب در این زمینه اپلیکیشن WeChat است که امکان استفاده همزمان از اپلیکیشنهای واتساپ، اوبر و ایبی را برای کاربرانش فراهم میکند. اپلیکیشن Alipay هم خدمات مختلف پرداخت، تسهیلات، ارسال غذا و امور بانکی را با هم ادغام و یکی کرده است.
دستکم یکی از این اپلیکیشنها روی صفحه خانه موبایل هوشمند هر کاربر چینی قرار دارد. Tencent و Ant Financial دو شرکتی هستند که در پشت این اپلیکیشنها قرار دارند و هر دو جزو ارزشمندترین شرکتهای چین بهحساب میآیند. اپ Gojek در اندونزی و Grab در سنگاپور هم مشابه این اپلیکیشنها هستند و همان مسیر را طی میکنند.
خیز شرکتهای غربی
شرکتهای بزرگ تکنولوژی در غرب به شدت به این این سوپراپها غبطه میخورند و مدتهاست مشتاق این هستند که اپلیکیشنهایی داشته باشند که درست مثل WeChat ضروری و لازم باشند تا روی صفحه خانه موبایل اغلب کاربران جا داشته باشند. با این حال، اما این شرکتهای بزرگ هنوز موفق نشدهاند.
ضربه زدن روی اپلیکیشنها و دانلود اپهای جدید برای کاربران موبایلهای هوشمند کار چندان سختی نیست. با این حال، اما آنها بهدنبال سادگی و راحتی هستند و این موضوع مخصوصا وقتی اهمیت پیدا میکند که سردرگمی بعدی که شبکههای اجتماعی ایجاد میکنند، کنار زدن اعلانات آنهاست.
بهعنوان نمونه فیسبوک اغلب مسیر مختلفی را طی کرده و سعی کرده است که قابلیتها و خدمات مختلفش را جدا کند. این شرکت در سال ۲۰۱۴ سرویس چت Messenger خودش را از شبکه اجتماعی جدا کرد و سرویس ویدئوهای بلند اینستاگرام یعنی IGTV بهعنوان یک اپلیکیشن مجزا عرضه شد.
با این وجود، اما حالا این روند درحال تغییر است و ایده ایجاد یک اپلیکیشن برای دسترسی به خدمات و امکانات مختلف دوباره رواج پیدا کرده است. اوبر که خدماتش از تاکسی- که کسبوکار اصلی این شرکت است- تا ارسال غذا، اجازه اسکوتر و تهیه بلیت حملونقل عمومی متنوع هستند، اخیرا اپ اصلی خودش را بازطراحی کرده تا تمام این خدمات را دربربگیرد؛ درحالیکه در گذشته اینها جدا از هم بودند.
غول پرداخت الکترونیکی یعنی PayPal در هفته گذشته از برنامه خود برای ادغام خدمات پرداخت، خدمات مالی و خرید در زیر چتر یک اپلیکیشن واحد خبر داد. این شرکت میگوید که قابلیتها و امکاناتی که اخیرا اضافه شدهاند، مانند سرمایهگذاری در رمزارزها، باعث برگشت کاربران زیادی به این اپلیکیشن شده و آنها را به استفاده از خدمات و محصولات دیگر آن ترغیب کرده است.
Snapchat هم دسترسی توسعهدهندگان به اپلیکیشن خودش را آزاد کرده است تا آنها بتوانند نرمافزارهایی مانند بازیهای ویدئویی را در داخل این اپلیکیشن پیامرسان ارائه دهند. استقبال این شرکت از چنین ایدهای چندان عجیب نیست؛ چون آن را از شرکت بزرگ Tencent گرفته که مالک WeChat و سرمایهگذار مهم Snapchat است.
راهحل جدید برای حفظ حریم خصوصی
بسیاری از پیشرفتهای صنعت تکنولوژی دوباره معطوف ایده سوپراپها شدهاند. یکی از آنها تعداد رو به افزایش اپهای روی گوشیهای ماست که موبایل هوشمند را عرصه نبرد سختی برای جلب توجه کاربران تبدیل کرده است. حالا دیگر حتی جلب نظر یک کاربر برای باز کردن یک اپلیکیشن، پیروزی مهمی برای صاحبان آن به حساب میآید.
با این اوصاف است که شرکتهایی که میتوانند با روند منظمی کاربران تازهای را جذب کنند، فرصت فروش محصولات و ارائه خدمات بیشتر را در اختیار دارند.
شرکت اوبر که اعلام کرده در فصل گذشته درآمد بیشتری از سرویس ارسال غذا داشته تا سفرهای تاکسیهایش، گفته است از هر ده کاربر که برای سفارش غذا وارد این اپلیکیشن میشوند، یک نفر این اپ را برای گرفتن تاکسی باز میکند.
شرکت PayPal هم میگوید نیمی از افرادی که هر روز از اپ آن استفاده میکنند، آنهایی هستند که بهدنبال خرید رمزارز هستند و این آنها را ترغیب میکند تا از خدمات دیگر آن مانند پرداخت استفاده کنند.
پیشرفتهای مربوط به حوزه هوش مصنوعی هم حاکی از آن است که اپلیکیشنهای پیچیده، عملکرد بهتری برای نشان دادن این به کاربران دارند که در هر لحظه به چه چیزی نیاز دارند، تا اینکه آنها را مجبور به ورود به آن اپلیکیشن از طریق منوی صفحه خانه گوشی خود کنند.
جدیترین انگیزه برای ایجاد سوپراپها را شرکت اپل ایجاد کرده است. تولیدکنندگان اپلیکیشن به تدریج با این شرکت درگیریهایی بر سر قابلیتها و محدودیتهای آیفون جدید پیدا میکنند که شیوه به اشتراکگذاری اطلاعات اپلیکیشنها را تغییر داده است و مبلغی را بابت خریدهای انجامشده از طریق اپلیکیشنهای آیفون بهعنوان حقالعمل دریافت میکند.
به این ترتیب اضافه کردن یک سرویس یا قابلیت جدید به یک سوپراپ، بدون گذشتن از موانع سخت اپاستور، احتمالا برای توسعهدهندگان بسیار جذاب و سادهتر خواهد بود. بسیاری هنوز درحال بررسی دقیق این هستند که WeChat چطور این کار را انجام داده است.
بهنظر میرسد فیسبوک که در هفتههای اخیر بهشدت با اپل درگیر شده است، بهدنبال افزودن خدماتی مانند خرید و خدمات رمزارز خود به فهرست خدماتش باشد. با این همه این به معنای این نیست که غرب در شرف دنبالهروی از چین برای ایجاد سوپراپهاست.
کاربران و مشتریان هم این روزها بیشتر نگران حریم خصوصی و اطلاعات شخصی خودشان هستند و همین موضوع دغدغه جدید شرکتهای بزرگ تکنولوژی برای حفظ اعتماد کاربرانشان شده است.
کاربران ترجیح میدهند اطلاعات خودشان را در یک اپلیکیشن ثبت کنند تا چندین اپلیکیشن و این موضوع هم میتواند شرکتها را بیشتر به سمت ایجاد سوپراپها ترغیب کند. از طرفی ایجاد سوپراپها که به تدریج درحال تبدیل شدن به یک ضرورت است، هزینههای زیادی را به شرکتها تحمیل میکند که شاید در آیندهای نه چندان دور اجتنابناپذیر بهنظر برسند.