دکتر اسماعیل کوشان
تینا جلالی| اگرچه اضلاع تولید یک فیلم را کلیه عواملی (از نویسنده و کارگردان گرفته تا دستیار تدارکات و مدیر تولید و…) میسازند که با درکنار هم قرار گرفتن تک به تک آنها شکل و شمایل فیلم ترسیم میشود، اما آنچه در وهله اول بر ضرورت ساخت فیلم تاکید دارد و اساسا مسبب تولید یک فیلم (با هر کیفیتی) میشود، دفتر فیلمسازی، مجموعه یا موسسهای است که این عوامل را گردهم قرار میدهد.
به دیگر سخن هسته اصلی در ساخت فیلم کمپانی یا شرکت فیلمسازی است که بودجه ساخت آن را تامین میکند و منابع و نیروی انسانی لازم را برای این امر فراهم میسازد.
در ایران، اما این مقوله پیشینهای کمتر از صد سال دارد؛ میتوانیم بگوییم از بدو راهاندازی سینما در ایران کمپانی به معنای گستردگی معنای تولید، شکل نگرفت، قبل از انقلاب تولید فیلم یا از طریق استودیوهای فیلمسازی بود یا مقادیر مفصلی دفتر فیلمسازی راهاندازی شده بودند که ساخت فیلم را برعهده میگرفتند.
مشخصا تا سال ۱۳۰۹ که هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و همان اندک سینماهای تاسیسشده تا آن زمان به نمایش فیلمهای غربی و خارجی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند، میپرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد که تهیهکننده این فیلم ساکورا لیدزه بود.
از آنجایی که اوگانیانس مدرسهای برای تربیت آرتیست در ایران تاسیس کرده بود به نظر میرسد برای ساخت اولین فیلمش از شاگردان مدرسه خود استفاده کرده باشد.
بنیانگذار استودیوی فیلمسازی در ایران چه کسی بود؟
از سالهای بعد از ۱۳۲۲ بود که به دلیل تاسیس چند شرکت سینمایی توسط تعدادی سرمایهگذار و همچنین عمومیتر شدن سینما در بین مردم، فعالیت سینمایی گسترش بیشتری پیدا کرد. دکتر اسماعیل کوشان ملقب به پدر سینمای ایران، بنیانگذار نخستین استودیوی فیلمسازی در ایران بود.
او قبل از آنکه وارد کار سینما شود دکترای خود را در برلین در رشته اقتصاد دریافت کرده بود و در جریان جنگ جهانی دوم در آلمان به حرفه خبرنگاری مبادرت میورزید.
کوشان اواخر سال ۱۳۲۴ وقتی به ایران بازگشت با همکاری طاهر ضیایی، اصلان افشار، اسفندیار یگانگی، عباس باسقی، امیر سلیمانی، مهندس انصاری، فرود و عبدالحسین شیخ «شرکت سهامی میترا فیلم» را رسما تاسیس میکند و با همسرش دیانا به قاهره میروند و پس از بازدید از «قاهره فیلم» وسایل فیلمبرداری که میخواستند خریداری کردند.
از آنجایی که فعالیت دکتر کوشان قبل از راهاندازی شرکت فیلمسازی «میترا فیلم» متمرکز بر دوبله فیلم در ترکیه بوده «میترا فیلم» در ابتدای راهاندازی بیشتر به دوبله فیلمهای خارجی میپرداخت ولی رفته رفته کوشان و شرکایش درصدد ساخت فیلم هم برآمدند. فیلم «توفان زندگی» علی دریابیگی سال ۱۳۲۷ اولین محصول این شرکت فیلمسازی است.
پارس فیلم و بزرگترین استودیوی ایران
عباس بهارلو در شماره ۴۸۵ مجله فیلم به نکات جالبی درباره گیشه فیلم «توفان زندگی» اشاره میکند. او نقل میکند که وقتی فیلم «توفان زندگی» با اقبال مخاطبان همراه نشد این موضوع شکست سهمگینی برای کوشان به شمار میرفت، از این روی همه شرکای کوشان تاب چنین مغلوبشدنی را در برابر مخاطب نیاوردند و رای به انحلال «میترا فیلم» دادند.
بعد از انحلال «میترا فیلم» کوشان بلافاصله استودیوی جدیدی به نام «پارس فیلم» راهاندازی میکند، «زندانی امیر»، «شرمسار» به کارگردانی خود کوشان و «واریته بهاری» به کارگردانی پرویز خطیبی تولیدات این استودیو به شمار میروند.
تا اینکه «پارسفیلم» هم از بدشانسی طعمه حریق قرار میگیرد و در آتشسوزی مهیبی میسوزد. بعد از این حادثه سهمگین بود که سهامداران این استودیو تصمیم میگیرند بزرگترین استودیوی ایران را بنا کنند.
شکلگیری صنعت سینمای ایران
در همین راستا کوشان زمینی به مساحت دو هزار متر مربع در کیلومتر چهارده جاده کرج میخرد و در سال ۱۳۳۵ استودیویی شامل دو سالن بزرگ یکی پلاتو فیلمبرداری و یکی هم لابراتور، دو سالن دوبله و نمایش فیلم، اتاقهای متعدد برای کارگردانها، بازیگران و نویسندگان بود را راهاندازی میکند.
در «پارس فیلم» در فاصله سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ بیش از نود فیلم تولید شد اگرچه تولیدات فیلمسازی دکتر کوشان و پارس فیلم از سطح میانهای برخوردار بود و منتقدان انتقادات زیادی به ساختههای او داشتند، اما نمیتوان تلاشهای این فیلمساز را در صنعتی کردن سینمای ایران نادیده گرفت.
در سال ۱۳۴۴ بود که سینمای ایران با عنوان اتحادیه صنایع فیلم ملی ایران به عضویت اتاق بازرگانی درآمد. در اردیبهشت ۱۳۴۵ کوشان به ریاست این اتحادیه انتخاب شد که جلسههایش در دفتر «پارس فیلم» برگزار میشد.
راهاندازی استودیو عصر طلایی
بعد از استودیو «پارس فیلم» قدیمیترین، مجهزترین، پایدارترین و از فعالترین استودیوهای فیلمسازی استودیو عصر طلایی بود که سال ۱۳۳۰ تاسیس شد و تا دهه ۵۰ تولیدات پرشماری داشت (مجله فیلم شماره ۵۳۶) عزیزالله کردوانی که هشت سال در انگلستان تحصیل کرده بود به ایران بازگشت و این استودیو را تاسیس کرد و بنیانگذار این استودیو به شمار میرود.
امین امینی هم مدیر مسوول و مدیر تولید این استودیو بود، اگرچه شمار زیادی از فیلمهای این استودیو توسط امینی ساخته شد، اما از فیلمهای «مشهدی عباد»، به کارگردانی صمد صباحی، «دختر چوپان» ساخته غلامعلی معز دیوان، «مادر فداکار» به کارگردانی ابراهیم باقری، «مردان خلج» به کارگردانی احمد نجیبزاده و «علی کنکوری» مسعود اسداللهی برخی از تولیدات این استودیو را میتوان نام برد.
میثاقیه و گوزنها
از دیگر استودیوهای موفق همان سالها استودیو میثاقیه است که مهدی میثاقیه آن را در سال ۱۳۳۸ خورشیدی تاسیس کرد که فیلمبرداری و امور فنی بسیاری از فیلمهای دهههای ۴۰ و ۵۰ سینمای ایران در این استودیو انجام شده است.
«فریاد نیمهشب» به کارگردانی و نویسندگی ساموئل خاچیکیان و تهیهکنندگی مهدی میثاقیه محصول سال ۱۳۴۰ است که اولین محصول استودیو میثاقیه به شمار میرود؛ همچنین فیلم «ماهیها در خاک میمیرند» به کارگردانی و نویسندگی امیر مجاهد و محمد دلجو، «گوزنها» به کارگردانی مسعود کیمیایی و صادق کرده از فیلمهای محصول این استودیو میتوان نام برد.
فرخ غفاری، ابراهیم گلستان و علی عباسی
ابراهیم گلستان از کارگردانان و داستاننویسان شهیر هم سال ۱۳۳۶، استودیوی سینمایی را با نام «استودیو گلستان» تاسیس میکند و تعدادی فیلم مستند و دو فیلم داستانی با نامهای خشت و آینه (۱۳۴۴) و اسرار گنج دره جنی (۱۳۵۰) را در این استودیو کارگردانی میکند.
او در مقام تهیهکنندگی فیلم «خانه سیاه است» به کارگردانی فروغ فرخزاد نیز بود. همچنین استودیو فیلمسازی ایراننما متعلق به فرخ غفاری بود.
غفاری فعالیت در سینمای حرفهای را از سال ۱۳۳۷ با فیلم «جنوب شهر» به عنوان کارگردان و تهیهکننده آغاز کرد. در همین سال استودیو فیلمسازی ایراننما را تاسیس کرد. از دیگر فیلمهای غفاری میتوانیم به «عروس کدومه» ۱۳۳۸، شب قوزی ۱۳۴۳ و زنبورک ۱۳۵۴ اشاره کنیم.
همچنین استودیو سازمان سینمایی پیام به مدیریت علی عباسی هم صاحب فیلمهای مهم و ماندگاری در دهه چهل و پنجاه برای سینمای ایران است. فیلمهایی، چون «سوتهدلان» به کارگردانی علی حاتمی و «رضاموتوری» ساخته مسعود کیمیایی از تولیدات دفتر علی عباسی به شمار میروند.
از دیگر استودیوها و دفاتر فیلمسازی قبل از انقلاب که در مقوله فیلمسازی فعالیت داشتند میتوان به ایرانفیلم، آژیر فیلم، کاراوان فیلم، مولنروژ، مهرگان فیلم، بدیع، نقش جهان، اطلس فیلم، آربی، تختجمشید، اسکار فیلم، پانوراما، سازمان سینمایی چهلستون، پارسا فیلم، پوریا فیلم، سییرا فیلم (مهدی مصیری)، تینا فیلم، سازمان سینمایی ژورک، سازمان سینمایی مشعل، شرکت سینما تئاتر رکس (برادران رشیدیان)، شرکت سینمایی چهار نام، فردوسی فیلم، سازمان سینمایی پاناسیت، فرودین فیلم، فیلمکو فیلمز، گروه سینماهای متحد تهران، مهتاب فیلم، هاملت فیلم، یزد فیلم، حسام فیلم (رحیم حسامیان)، دیانا فیلم (ساناسار خاچاطوریان) آریانا فیلم، پارسا فیلم، تل فیلم، سازمان سینمایی تصاویر و سازمان سینمایی شهر فرنگ اشاره کرد که از کارآمدترین استودیوهای دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بودند. برخی منابع ذکر کردهاند تل فیلم (وابسته به تلویزیون ملی ایران) در آن مقطع تنها مرکز دولتی بود که گاهی در ساختن فیلمها مشارکت میکرد.
تقوایی، بیضایی، کیارستمی و کانون
در سالهای پس از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران تقریبا در وضعیتی نابسامان به سر میبرد.
از آغاز دهه شصت به بعد بخش دولتی حضور فعالتری در تولید و سرمایهگذاری فیلمها به عهده گرفت و به همین منظور بنیاد سینمایی فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در سالهای بعدتر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی (سازمان توسعه سینمایی سوره)، مرکز گسترش سینمای تجربی، سیما فیلم فعالترین حضور را در تولید فیلم داشتند.
البته در این میان امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۸ تاسیس شد و در تولید فیلمهای کوتاه، نیمهبلند، بلند و پویانمایی (انیمیشن) فعالیت خوبی داشت، اما در دهه شصت فعالیت آن گسترش بیشتری پیدا کرد.
شمار زیادی از فیلمهای ماندگار سینما در دهه شصت محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. فیلم کوتاه تحسین شده «رهایی» ناصر تقوایی که برنده جایزه نخست جشنواره فیلم ونیز و جشنواره فیلم سانفرانسیسکو محصول کانون بود.
همچنین عباس کیارستمی کارگردان شناختهشده فیلمهای اولیه خودش را با این مرکز ساخت، او سال ۱۳۴۹ فیلم کوتاه تحسین برانگیز «نان و کوچه» را ساخت. ۱۳۵۱ فیلم «زنگ تفریح» و ۱۳۵۳ با ساختن فیلم «مسافر» به خوبی درخشید یا از فیلمهایی که بهرام بیضایی در کانون ساخت میتوان عمو سیبیلو فیلم کوتاه، «سفر»، «رگبار»، «غریبه و مه» و «کلاغ» را نام برد.
امیر نادری هم با فیلم «ساز دهنی» در سال ۱۳۵۲ بر ارزش کارهای کانون افزود. کانون اگرچه از دوران شکوفایی و طلایی خود فاصله بسیار گرفته، اما در سالهای اخیر مسوولان آن تلاش زیادی میکنند تا این مرکز فیلمسازی به دوران منزلت خود بازگردد.
راهاندازی بنیاد سینمایی فارابی
اما بنیاد سینمایی فارابی با بیش از چهار دهه قدمت، یکی از مهمترین کمپانیهای تولید فیلم بعد از انقلاب به شمار میرود که در خرداد ۱۳۶۲ تاسیس میشود.
در سال ۶۲ به دستور فخرالدین انوار معاون وقت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گروهی متشکل از: سیدمحمد بهشتی، محمدمهدی دادگو، محمد آقاجانی و مهدی مسعودشاهی مسوول رسیدگی امور مربوط به سینما و راهاندازی دوباره این هنر در کشور شدند.
با توجه به اینکه در سال ۱۳۵۶ باشگاه فارابی هم با هدف گسترش فرهنگ سینمایی از طریق کلوبهای نمایش فیلم تاسیس شده بود و اساسنامه مدونی نیز داشت این باشگاه برای حل معضلات سینما با تغییر نام به بنیاد و پس از انجام مراحل قانونی، راهاندازی شد.
سیدمحمد بهشتی مدیرعامل شد، محمدمهدی دادگو مدیر تولید و مسوول اجرایی و محمد آقاجانی نیز به عنوان قائم مقام مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی انتخاب و در عمارت قوامالسلطنه مستقر شدند. همچنین استودیو میثاقیه با مدیریت مهدی میثاقیه که در سال ۱۳۳۸ تاسیس شده بود و فیلمبرداری و امور فنی بسیاری از فیلمهای دهههای ۴۰ و ۵۰ سینمای ایران در این استودیو انجام میشد.
در سال ۱۳۷۰ و در دوره مدیریت مهندس بهشتی با تملک این استودیو توسط بنیاد سینمایی فارابی، بخشهای تولید و پشتیبانی فنی سینما در آن مستقر شد. بنیاد سینمایی فارابی در دوران انتقال سینمای ایران از دوره فیلمفارسیسازی به دوره سینمایی با شرایط بعد از انقلاب کار خود را آغاز کرد و نقش مهمی در شکلدهی و شکلگیری سینمای ایران ایفا کرد.
عمده انتقاداتی که به مدیریت فارابی در دهه شصت میشود کارگردان محوری به جای توجه به تهیهکننده بود و همچنین میدان دادن به فیلمهای گلخانهای جشنوارهای.
از فیلمهای شاخصی که در زمان بهشتی تولید و مالکیتشان متعلق به فارابی است، میتوان به روز واقعه (شهرام اسدی)، کلوزآپ (عباس کیارستمی)، شیرسنگی (مسعود جعفری جوزانی)، نیاز (علیرضا داودنژاد)، ماهی (کامبوزیا پرتوی)، شهرموشها (محمدعلی طالبی و مرضیه برومند) اشاره کرد. در دوره محمدمهدی عسگرپور که حمایت از تولید فیلمها بیشتر شکل خرید حقوق داشته است، فیلمهای روز کارنامه (مسعود کرامتی)، آوازهای سرزمین مادریام (بهمن قبادی) و گاگومان (محمد رسول اف) در زمان مدیریت او ساخته شدند. همچنین در زمان مدیریت علیرضا تابش به آثاری، چون ویلاییها (منیر قیدی)، دختر (رضا میرکریمی)، نفس (نرگس آبیار)، ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان)، رد خون (محمدحسین مهدویان)، تختی (بهرام توکلی)، فیلمهای رستاخیز (احمدرضا درویش)، چ (حاتمیکیا) میتوان اشاره کرد.
حوزه هنری و جمعی از فیلمسازان تراز اول
حوزه هنری هم در دهه ۶۰ یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و هنری بود که پس از انقلاب حامی بسیاری از جوانانی بود که قرار بود دلمشغولیهای شان را در قالب فیلم، شعر، قصه و هنرهای تجسمی ثبت کنند. اگرچه گرایشات فکری بسیاری از فیلمسازها در حال حاضر با این مرکز فرق دارد، اما فراموش نکنیم حوزه هنری در روزگاری فعالیت جمعی از مهمترین فیلمسازهای سینمای ایران را پوشش میداد.
از محمدرضا هنرمند گرفته که ۵ فیلم «گورکن»، «زنگها»، «ردپایی بر شن»، «دیدار» و «مرد عوضی» را در حوزه هنری تولید کرد تا کمال تبریزی با فیلم «شیدا»، محسن مخملباف «توبه نصوح»، «بایسیکل ران»، «بایکوت»، مجید مجیدی «بید مجنون»، «بدوک» سیدرضا میرکریمی «خیلی دور خیلی نزدیک»، «به همین سادگی»، «یه حبه قند»، ابراهیم حاتمیکیا، «مهاجر»، «وصل نیکان»؛ بهروز افخمی «شوکران»؛ رسول صدرعاملی «دختری با کفشهای کتانی»، فریدون جیرانی «آب و آتش»، کیومرث پوراحمد «به خاطر هانیه»، «خواهران غریب» و…
اوج و محصولات بیگ پروداکشن
از ابتدای دهه ۹۰ سازمان هنری رسانهای اوج که سرمایه و اعتبار فیلمهایش مستقیم از یک نهاد انقلابی تامین میشود هم فعالیت سینمایی خود را آغاز میکند.
اولین فیلمی که سرمایهگذاری آن را این مرکز متقبل میشود فیلم انسیه شاهحسینی به نام «زیباتر از زندگی» است، اما نام این کمپانی فیلمسازی بیشتر به واسطه فیلم ایستاده در غبار به کارگردانی محمدحسین مهدویان و بادیگارد ساخته ابراهیم حاتمیکیا شناسانده شد و در سالهای گذشته فعالیت زیادی در ساخت فیلم داشت. اما آنچه در تولیدات اوج نمود بیشتری پیدا میکند ساخت فیلمهایی با خاصیت بیگ پروداکشن است.
فعالیت بخش خصوصی
همچنین در بخش خصوصی هدایت فیلم (برادرانشایسته)، پویا فیلم (محمدحسین فرحبخش)، بشرا فیلم (سیدجمال ساداتیان)، پخشیران (هارون یشایایی)، رسانه فیلمسازان مولود (حبیب اسماعیلی)، رسانه نیکان فیلم (بیژن امکانیان)، کارگاه آزاد فیلم (مسعود کیمیایی)، بامداد فیلم (منیژهحکمت) فعالیت گسترده و بادوامتری نسبت به سایر همکاران در تولید فیلم دارند.
در میان این شرکتهای فیلمسازی موسسه بینالمللی فیلمیران با هدف تکثیر و توزیع فیلم در اواخر سال ۱۳۸۳ با ادغام سه شرکت فیلمسازان به مدیرعاملی سیدغلامرضا موسوی، میلاد فیلم به مدیرعاملی رسول صدرعاملی، آفتابنگاران به مدیرعاملی محمدرضا تختکشیان به ریاست علیرضا سرتیپی تهیهکننده فیلم تشکیل شده است که این موسسه اگرچه به تولید پارهای از فیلمها کمک میکند، اما در اساسنامه این موسسه تمرکز بر پخش فیلمهاست.
منبع: روزنامه اعتماد