روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «ترمیم قرارداد»؛ این عبارت دو کلمهای جدیدترین آتش بر خرمن فوتبال آماتور ایران است. احتمالا داستان را میدانید و اگر نمیدانید، کوتاهش این است که برخی بازیکنان لیگ برتر بعد از عقد قرارداد در طول اجرای تعهدشان به این نتیجه میرسند که دستمزد آنها تناسب چندانی با وضع تورم کشور و نیز اثرگذاری این بازیکنان ندارد. در نتیجه هر دو پایشان را در یک کفش میکنند و در طول اجرای قرارداد، خواهان افزایش رقم دستمزد خود میشوند. به این داستان در فوتبال ایران ترمیم قرارداد بازیکنان گفته میشود. چند سالی هست که با تشدید تحریمها و افزایش تورم، این مساله رواج زیادی پیدا کرده است. قرمز و آبی هم ندارد. همین حالا علیرضا بیرانوند، دروازهبان ایرانی آنتورپ ادعای طلب یک میلیارد تومانی از پرسپولیس دارد و سندش هم یک تکه کاغذ امضاشده توسط محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل پیشین سرخپوشان است که به بهانهای شبیه همین ترمیم قرارداد مبلغ مورد نظر را به علیرضا هبه کرد. به همین راحتی!
مهدی قائدی تازهترین ستارهای به شمار میرود که برای افزایش رقم ثبتشده قراردادش با باشگاه وارد چالش شده است. قائدی ۱۱ روز به همین بهانه در خانه نشست و تمرینات را تحریم کرد. دیروز اما بالاخره به جمع آبیپوشان بازگشت. پیش از او در همین استقلال وریا غفوری توانست دستمزد قرارداد دو ساله قبلیاش را تا سه برابر افزایش بدهد. اگرچه مهاجم بوشهری از بهترینهای آبیپوشان در این فصل بوده، اما قبلا به عنوان بازیکن گمنام، یک قرارداد طولانیمدت با باشگاه بسته که بر اساس آن دستمزد امسالش حتی به یک میلیارد تومان هم نمیرسد. طبیعتا در مقایسه با برخی بازیکنان چند میلیاردی که تاثیرشان بسیار کمتر از قائدی است، او حق دارد از دستمزدش ناراضی باشد اما راه حل این مساله قهر از تمرینات و خانهنشینی نیست. قائدی میتوانست در فضایی آرام با باشگاه تعامل کند و به نتیجه برسد اما رویه دیگری را برگزید. ابتدای فصل هم شجاع خلیلزاده دنبال چند برابر کردن رقم قراردادش با پرسپولیس بود و با اشاره به گرانیها میگفت: «در این چند سال به اندازه یک ملک پنجاه متری هم پول نگرفتم!»
گذشته از تمام این داستانها، باید پرسید آیا تورم و گرانی فقط مال فوتبالیستهاست که آنها به همین بهانه دنبال افزایش رقم دستمزدشان میروند؟ آیا غیر از این است که اقشار دیگر جامعه مثل کارگران و کارمندان، باید با رشد قانونی درآمدشان در ابتدای سال کنار بیایند و هر نوع تورم ناخواندهای را تحمل کنند؟ کدام شهروند عادی حق دارد بعد از مواجهه با موج گرانیها دنبال افزایش دستمزدش برود؟ اصلا بیایید سراغ مقایسه با فوتبال اروپا برویم. آیا مهدی طارمی که با رقمی بسیار نازل، یعنی سالانه ۷۰۰ هزار یورو راهی ریوآوه پرتغال شد، در اوج گلزنیهایش میتوانست به همین بهانه از باشگاه طلب اضافه دستمزد کند؟ امسال پدری پنج میلیون یورویی برای بارسا به مراتب مفیدتر از عثمان دمبله ۱۳۰ میلیون یورویی بوده است. آیا او میتواند از تمرینات قهر کند و دستمزدی همتراز بازیکن فرانسوی بخواهد؟ طبیعی است که این مفاهیم در فوتبال حرفهای اروپا محلی از اعراب ندارند. اگر قرار باشد هر بازیکنی وسط راه به بهانه عملکرد خوبش دنبال تجدید قرارداد باشد که دیگر تعهد اولیه معنایی نخواهد داشت. کاش فوتبال ایران لااقل به اندازه ۲۰ درصد از پسوند «حرفهای»اش به شئون مدرن و جهانشمول این رشته ورزشی پایبند بود.»
انتهای پیام